767367_912

ترشح آدرنالین چه تاثیراتی روی بدن ما میگذارد برخی افراد که علاقه مند به خطر کردن و ریسک های گوناگون هستند چه میزان آدرنالین در بدنشان ترشح می شود علاقه هیجان های گوناگون ناشی از چه تغییرات هورمونی در بدن است

شاید شما هم این روزها در اطراف‌تان با اخبار ناخوشایندی درباره مرگ نابهنگام جوانان یا قهرمانان رشته‌های مختلف ورزشی به دلیل سکته قلبی روبه‌رو شده باشید. جوانانی که لب به دخانیات نمی‌زدند و البته حتی آمپول یا مکمل مجاز یا غیرمجازی هم مصرف نکرده بودند، اما ناگهان سکته می‌کنند. این قهرمانان بدون هیچ سابقه بیماری یا مصرف موادی ناگهان فوت می‌کنند و اطرافیان خود را در بهت و حیرتی عمیق فرو می‌برند.

در پرونده‌هایی که برای این افراد در پزشکی قانونی تشکیل می‌شود هم نمی‌توان تشخیص داد دلیل سکته قلبی چه بوده است، زیرا پای هیچ دارو و مکملی وسط نیست. قاتل این جوانان ماده‌ای است که با ترشح طبیعی و طولانی‌مدت در خون ورزشکاران حرفه‌ای و افرادی که عادت به خطر کردن دارند در نهایت باعث سکته قلبی و مرگ آنها می‌شود.

در ادامه نوشت: تپش قلبش هی بالا و بالاتر می‌رود، عرق سردی روی صورتش می‌نشیند، نفس‌هایش به شماره می‌افتد، جوری که انگار می‌خواهد خفه شود. اگر چند ساعت در این حالت باقی بماند احتمال سکته کردنش به هزار می‌رسد، اما این حالت‌ها برایش خوشایند است. آن‌قدر خوشایند که دوست دارد به هر دری بزند و هر کاری بکند تا هر روز این حال برایش تکرار شود. می‌گوید به ترشح آدرنالین معتادم! زندگی برایم مثل یک معتاد فقط شامل صحنه‌های تکراری و خسته‌کننده است مگر اینکه موقعیتی پیش بیاید که در آن احساس خطر کنم. این خطر را به جان می‌خرم و حتی به استقبال آن می‌روم.

رفتن داخل قفس شیرها

نخستین بار خیلی اتفاقی این موقعیت برایش پیش آمد. ورزشکار بود و از دود و دم متنفر! یک شب که تا دیر وقت با دوستانش بیدار بوده وقتی می‌خواسته از منزل دوستش در جایی دور از شهر به خانه برگردد ماشینش خراب شده و وقتی می‌خواسته پیاده به مسیر ادامه دهد، تحت محاصره و حمله چند سگ ولگرد قرار می‌گیرد. او برای نخستین بار در این موقعیت احساس می‌کند انرژی‌اش به طرز وحشتناکی زیاد شده، به نحوی که مسافتی چند کیلومتری را ظرف چند دقیقه می‌دود و خسته هم نمی‌شود.

وقتی از این موقعیت خلاص می‌شود میلی در درونش قوت می‌گیرد تا این حالت برایش تکرار شود تا اینکه به مرور دستش می‌آید باید خودش را در چه موقعیت‌هایی قرار دهد که این احساس برایش ایجاد شود. سقوط از ارتفاع، رفتن داخل قفس شیرها و حتی رانندگی با چشمان بسته! همه این کارها را بارها و بارها به شکلی جنون آمیز تجربه می‌کند و البته مغز فرد به مرور به دلیل اینکه بدن به ترشح این هورمون عادت می‌کند برای ترشح مجدد آن فرد را تحت فشار قرار می‌دهد.

حس پرواز با خودروی شخصی

بدنش مثل دفتر یادگاری است. با انواع و اقسام جای بخیه و جراحت از دوران کودکی تا امروز! یکی از چشمانش را در تصادف رانندگی از دست داده و شنوایی یکی از گوش‌هایش را هم. او نه جزو اراذل و اوباش است و نه می‌توان او را در دسته زورگیرها و شرخرها جای داد. او در خانواده‌ای مطرح و اسم و رسم‌دار بزرگ شده و همیشه پول و هر چیزی که خواسته در اختیارش بوده است با این وجود از کودکی عاشق خطر کردن و به قول خودش شر بوده است. نخستین تجربه اعتیاد به آدرنالین او در سن 13 سالگی و هنگام راندن موتورسیکلت رخ داد. می‌گوید سعی می‌کردم با حرکات نمایشی در کوچه و خیابان توجه همه را جلب کنم. کل مسیر یک خیابان را تک چرخ می‌زدم آن هم با چشمان بسته!

بعد از اینکه با موتور حرکات نمایشی می‌کردم احساس هیجان و ترس از زمین خوردن و تصادف باعث لذت زیادی در من می‌شد مخصوصا وقتی می‌دیدم می‌توانم بر این موقعیت غلبه کنم. دیگر دستم آمده بود چه شرایطی باعث می‌شود این حس در من ایجاد شود و با تست همه آنها سعی می‌کردم خودم را بیشتر در این شرایط قرار دهم. او خودش را معتاد آدرنالین می‌داند و می‌گوید: وقتی 18 سالم شد رسما معتاد آدرنالین شدم!

آدرنالین هورمونی است که هنگام ترس و اضطراب شدید در مغز افراد ترشح می‌شود و من به اینکه چنین اتفاقی در بدنم بیفتد عادت عجیبی پیدا کردم. او می‌گوید: رانندگی عجیب و غریب و دیوانه‌وار برای من و دوستانم عادی بود و برای اینکه توانایی هایمان را به رخ هم بکشیم هرچند وقت یک باردور هم جمع می‌شدیم و تکنیک‌هایی مانند دستی کشیدن در سرعت بالای 120 یا مو به مو رد کردن و حتی پرواز با ماشین را با هم تمرین می‌کردیم.

او درباره پرواز با ماشین توضیح می‌دهد: پلی ابتدای شهرمان بود که ما اسم آن را سکوی پرواز گذاشته بودیم. با سرعت بالای 180 کیلومتر روی این پل رانندگی می‌کردیم و این باعث می‌شد وقتی پل تمام می‌شود ما بین زمین و آسمان معلق بمانیم و این حس پرواز با ماشین را به ما القا می‌کرد. او می‌گوید: در یکی از همین پروازها وقتی 170 کیلومتر سرعت داشتم و دوستم هم کنارم بود وقتی می‌خواستم فرود بیایم متوجه شدم چند ماشین جلوی راهم هستند و من نمی‌توانم از روی آنها رد شوم پس وقتی فرمان را کج کرده و به درخت برخورد کردم، چون سرعت ماشین بالا بود روی درخت رفته و از بالای تیر چراغ برق رد شده و روی زمین سقوط کردیم.

در این حادثه دوستم فوت کرد و من هم بینایی یکی از چشمانم و شنوایی یکی از گوش‌هایم را از دست دادم. او با وجود این تجربیات باز هم احساس می‌کند نمی‌تواند بدون هیجان زندگی کند و با وجود این اتفاق هنوز هم نمی‌تواند از خطر دست بکشد. او برای درمان نزد کیومرث شیبانی آمده است. روانپزشکی که می‌گوید بیش از معتادان مواد مخدر در چند سال اخیر با بیمارانی مواجه شده است که به ترشح آدرنالین اعتیاد دارند.

تحریک مصنوعی برای ترشح طبیعی هورمون غلبه بر ترس

یک روانپزشک با بیان اینکه اعتیاد به ترشح آدرنالین در بدن از دیرباز در سراسر دنیا در میان ورزشکاران رزمی‌کار و برخی افرادی که کارهای محیرالعقول انجام می‌دهند، وجود داشته می‌گوید: نوع جدیدی از اعتیاد که در اثر دستکاری مصنوعی ترشحات هورمون‌های مغزی ایجاد می‌شود چند سالی است که به‌شدت میان جوانان ایرانی باب شده است. کیومرث شیبانی درباره این بیماری توضیح می‌دهد: بالا رفتن ضربان قلب حتی در حالتی که فرد با بالاترین سرعت ممکن بدود بیشتر از 150 ضربه در دقیقه نخواهد بود، با این وجود اگر شما در موقعیتی قرار بگیرید که بی‌نهایت بترسید در این حالت ممکن است ضربان قلبتان به 180 ضربه در دقیقه هم برسد.

این روانپزشک عنوان می‌کند: وقتی ضربان قلب به این ریتم بدآهنگ و سریع می‌زند فعل و انفعالاتی در بدن رخ می‌دهد که حتی با تزریق قوی‌ترین مواد مخدر هم این حالت ایجاد نمی‌شود. شیبانی عنوان می‌کند: بااین وجود برای افرادی که بدنی آماده دارند و مشکلی به لحاظ جسمانی ندارند این وضعیت نه تنها ناخوشایند نیست بلکه به مرور به یک اعتیاد تبدیل می‌شود. این روانپزشک درباره آدرنالین توضیح می‌دهد: در بالای کلیه‌ها غده‌های فوق کلیوی قرار گرفته‌اند، این غده‌ها ماده‌ای ترشح می‌کنند که آدرنالین نامیده می‌شود.

آدرنالین برای آمادگی بدن در انجام فعالیت‌های شدید یا دفاع از خود ترشح می‌شود. وقتی که بسیار هیجان زده باشید، غده‌های فوق کلیوی ناگهان مقدار زیادی آدرنالین در خون ترشح می‌کنند. آدرنالین سبب افزایش شدت ضربان قلب و کارآیی آن می‌شود. این ماده، رگ‌های متصل به ماهیچه‌ها را گشاد می‌کند و علاوه بر آن موجب افرایش غلظت قند در خون می‌شود. به این طریق است که بدن خود را با شرایط تطبیق می‌دهد.

مرگ‌های خاموش و ظاهرا بی‌دلیل

این روانپزشک توضیح می‌دهد: اعتیاد مغزی حالتی است که در آن شما با مصرف طولانی‌مدت یک ماده باعث می‌شوید بدنتان به صورت مصنوعی هورمون‌هایی را ترشح کند که در حالت عادی به صورت اتوماتیک آنها را ترشح می‌کرده است. با قرار گرفتن در موقعیت‌های ترس‌آور باعث می‌شوید دفعات بعدی مغز خودش این فرمان را صادر نکند و به ترشح هورمون به صورت تحریک مصنوعی عادت کند.

مانند عضله‌ای که در اثر کار نکردن فرسوده می‌شود این دستور طبیعی مغز هم به مرور زمان مختل می‌شود. او می‌گوید: علاوه بر این، قرار گرفتن در موقعیت‌های خیلی خطرناک و عادت دادن مغز به ترشح دائمی این هورمون درست مانند این است که شما آمپول وریدی آدرنالین را هر روز به بدنتان تزریق کنید. این در نهایت باعث می‌شود سطح قند خون به دلیل ترشح دائمی این هورمون بالا و بالاتر برود و در نهایت در حالتی عادی و بدون رخداد خاص یا مصرف دارو فرد ناگهان سکته قلبی می‌کند. شیبانی می‌گوید: مرگ‌های خاموش و ظاهرا بی‌دلیلی که این روزها در برخی جوانان شاهد آن هستیم به همین علت است.

روزنامه آرمان