در این بخش از دکتر سلام می خواهیم شما را با نحوه ی تجربه نشاط به همراه هیجان آشنا کنیم. هیجان به چند دسته مختلف تقسیم می شود که تمام حالت آن را در این بخش توضیح داده ایم. پیشنهاد ما این است که حتما این بخش را مطالعه کنید.
«مدتیه که خبر خوبی شنیدم! وقتی خبرو شنیدم از خوشحالی پر درآوردم. کسی باورش نمیشد من که همچین شخصیت به اصطلاح خشک و بیاحساسی داشتم به یکباره با شنیدن این خبر سر از پا نشناسم. من به این حس میگم هیجان! من هیجانزدهام، نمیدونم شایدم اسمش امید باشه؛ امیدی که یه هیجان عالی در من به وجود آورده…»
هیجانات از نظر کارکرد به دو دسته هیجانات کارآمد و هیجانات ناکارآمد تقسیم میشوند و برحسب اثری که بر روی رفتار دارند دوباره به دو دسته هیجانات تحریکی و مهاری تقسیمبندی میشوند. هیجانات تحریکی منجر به عمل میشوند و هیجانات مهاری مانع از عمل میشوند. هر کدام از این نوع هیجانات چه مهاریها و چه تحریکیها بر اساس نوع احساسی که فرد تجربه میکند به دو دسته مثبت و منفی تقسیم میشوند.
در یک نمای کلی میتوان هیجانات را از نظر نوع (تحریکی و مهاری) و جهت (مثبت و منفی) اثری که بر روی رفتارهای قابل مشاهده انسان دارند، به چهار دسته کلی تقسیمبندی نمود: هیجانات تحریکی مثبت، هیجانات تحریکی منفی، هیجانات مهاری مثبت و هیجانات مهاری منفی.
این حالات را دقیق بشناسید
هیجان تحریکی مثبت هیجانی است که منجر به عمل میشود و احساس فرد نسبت به آنها مثبت است، مهمترین هیجان تحریکی مثبت شادی و خوشحالی است. هیجان تحریکی منفی هیجانی که منجر به عمل میشود اما احساس نهایی فرد نسبت به آنچه که رخداده، احساسی منفی و بدی است مانند خشم! خشم مهمترین هیجان تحریکی منفی است چرا که به علت خشمگین شدن کاری انجام میدهید ولی آن کار احساس بدی در شما ایجاد میکند.
هیجانات مهاری مثبت هیجاناتی است که نمیگذارند شما کاری انجام دهید و با توجه به این که کاری انجام ندادهاید احساس خوبی دارید. آرامش مهمترین هیجان مهاری مثبت است و در نهایت هیجان مهاری منفی هیجانی است که نمیگذارد شما کاری را انجام دهید و در عین حال احساس شما احساس بدی است! معمولا ترس را در این گروه قرار میدهند البته شجاعت نیز در زمره هیجانات تحریکی مثبت قرار گرفته میشود.
حالا در ادامه به این مطلب میپردازیم که کدامیک از هیجانات پایه هستند و کدام یک از هیجانات را ما میآموزیم. بر اساس متون روانشناسی ما سه هیجان پایه داریم که انسان با آن به دنیا میآید، با این هیجانات زندگی میکند و تا زمانی که زنده است میتواند از آنها استفاده کند و در درازمدت هیجانات دیگری را به آنها بیفزاید.
نکته اینجاست که معمولا در موجوداتی که قشر مخ عالی دارند(پستانداران) حالت غم، خشم و ترس دیده میشود. البته حالات غم، خشم و ترسی که در حیوانات وجود دارد محتوای فکری ندارد و محتوای بدنی دارد به طور مثال زمانی که یک انسان میترسد تجزیه و تحلیل میکند که از چه چیز میترسد، چرا میترسد و چگونه میتواند ترس خود را مدیریت کند که به این مقوله محتوای فکری میگویند.
یعنی در مورد هیجان خود فکر میکند ولی زمانی که یک میمون میترسد فقط فرار میکند و یا زمانی که یک انسان غمگین میشود در مورد محتوای غم خود فکر میکند، ولی اگر یک شامپازه غمگین شود مدتی گوشه نشینی اختیار میکند و غذا نمیخورد. یک سطحی بالاتر از هیجانات وجود دارد که معتقد هستیم مختص انسان است که در این سطح خودش به دو دسته هیجانات عالی پایه و هیجانات عالی بالا تقسیم میشود.
هیجانات عالی پایه، انحصارا در رابطه با عشق صحبت میکند و سایر پستانداران، آن احساسی را که انسان از عشق تجربه میکند تجربه نمیکنند. هیجان دیگری وجود دارد که تمام هیجانات را پوشش میدهد و تمام هیجانات مثبت و منفی را تحت الشعاع قرار میدهد، به حدی که سایر هیجانات در این حد نمیتوانند با یکدیگر در ارتباط باشند و آن یک هیجان بسیار بالا به نام امید است.
امید هیجانی است که فقط انسان آن را تجربه میکند و سایر هیجانها را نیز میتواند تحت تاثیر قرار دهد به طور مثال ترس در زمان امید و ترس در زمان ناامیدی تفاوت دارد. در ضمن ترسی که از امید به وجود میآید با ترسی که از نا امیدی به وجود میآید با یکدیگر متفاوت است. در صورتی که بخواهیم یک هیجان را نام ببریم که تمام هیجانات دیگر را میتواند پوشش دهد و باعث ارتباط بین آنها و تغییر واکنش ما نسبت به آنها بشود، امید است که به نام بالاترین هیجان انسانی و بالاترین هیجانی که میشناسیم وجود دارد.
هیچ موجودی در مورد آینده نمیتواند فکر کند چون امید مرتبط به آینده است و این که انسان انتظار مداومی برای وقوع مسئلهای مطلوب در آینده داشته باشد که البته آن مسئله مطلوب حتما درصدی از احتمال وقوع را داشته باشد. در این صورت به آن امید میگویند. یعنی انتظار مداوم مثبت برای تحقق آنچه که مطلوب است و احتمالی از تحقق برای آن وجود دارد. اگر انسان فکر کند که میخواهد چیزی را انتظار بکشد که اتفاق بیفتد و برایش مطلوب است ولی اصلا احتمال نداشته باشد که اتفاق بیفتد به آن امید نمیگویند بلکه به آن امید واهی و یا امید دروغین اطلاق میشود.
منبع: ویکی روان