افراد وقتی وارد میانسالی می شوند دیگر جوان نیستند، بنابراین باید دنبال پذیرفتن شرایط جدید باشند تا بتوانند به این وسیله تعادل را به زندگی خود بازگردانند. ممکن است در این مقطع دچار افسردگی شوند. در این مقاله از دکتر سلام به بررسی بحران افسردگی در میانسالان پرداخته ایم. با ما همراه شوید.
دوران میانسالی ممکن است برای بعضی از افراد همراه با سختی باشد و به تجربۀ افسردگی منجر شود، در حالیکه بعضی دیگر میتوانند این دوره را با احساس آرامش سپری کنند.
میانسالی (اواسط بزرگسالی) همچون سالهای نهفتگی کودکی، زمان طلایی در دوران بزرگسالی محسوب میشود. میانسالی در حدود 40 سالگی آغاز می شود و تقریباً در 60 سالگی به پایان می رسد. این مرحله با محدود شدن انتخابهای زندگی و احساس کوتاه شدن آینده مشخص می شود، به طوری که بچهها خانه را ترک میکنند و مسیرهای شغلی قطعیتر میشوند.
افراد در میانسالی باید برخی از ویژگیهای جوانی را کنار بگذارند و برای نشان دادن ویژگیهای دیگر، راههای متناسب با سن را پیدا کنند و بپذیرند که مسنتر هستند و از اینرو ، بین جوانی و مسنی تعادلی برقرار کنند که با مقطع زندگی جور باشد. تغییرات جسمانی، مواجه شدن با بیماریها و والدین سالخورده این تکلیف را جدیتر میکنند و معمولاً باعث میشوند که فرد به ارزیابی مجدد آنچه اهمیت دارد، بپردازد.
یکی از موضوعات مورد توجه در این دوران «بحران میانسالی» است که معمولاً تفاوتهای فردی زیادی در این زمینه وجود دارد. در مجموع، مردان در اوایل 40 تا 50 سالگی دستخوش تغییر میشوند. در زنان این تغییرات تا اواخر 50 و 60 سالگی به تعویق میافتد، یعنی تا زمانی که کاهش مسئولیتهای فرزندپروری، وقت و آزادی بیشتری به آنها بدهد تا به مسائل شخصی بپردازند.
بحران میانسالی میتواند برای بعضی افراد دوران سختی باشد اما برای بعضی دیگر به جای بحران، تجربه آرامش باشد.
یکی از پدیدههای دیگر این دوران، «سندرم آشیانه خالی» نامیده شده است. این سندرم نوعی افسردگی است که پس از آنکه آخرین فرزند خانه را ترک کرد، در زن و مرد ایجاد میشود. در این دوره، اگر فعالیتهای جبرانی، بخصوص از سوی مادر، انجام نشود در مواردی ممکن است پدر و مادر افسرده شوند. این امر بخصوص در مواردی صدق میکند که نقش عمدۀ زن در زندگی، بزرگ کردن بچهها و مادری کردن بوده و یا زن و شوهر به خاطر بچهها زندگی ناگوارشان را تحمل کردهاند. آمارها نشان میدهند هم اکنون بیماری افسردگی در میان 10 بیماری اصلی در جهان، رتبه چهارم ( و براساس اطلاعات پایه سال 1381 در ایران رتبه سوم) را دارد و تا سال 2020 به رتبه دوم خواهد رسید!
افسردگی در سراسر جهان و در همه گروههای سنی میتواند بروز کند و به علت آزردگی روانی که ایجاد میکند باعث افت عملکرد در افراد میشود، و حتی ممکن است افراد مبتلا برای انجام کارهای روزمره خود نیز دچار مشکل شوند. با افزايش سن، ميزان افسردگي افزايش مییابد، چنانچه دركودكان و نوجوانان كمترين ميزان افسردگي و در سالمندان بيشترين ميزان يافت ميشود. لذا افراد میانسال نسبت به علائم افسردگی باید هوشیار باشند.
افسردگی بیماری ای است که در آن خُلق فرد، غمگین است و علاقهاش را به کارهایی که قبلا انجام میداده است از دست میدهد و این شرایط حداقل به مدت 2 هفته ادامه مییابد.
همانطور که ذکر شد در میانسالی افراد باید مراقب برخی علائم خاص افسردگی باشند که این علایم شامل:
– احساس غمگینی ، اضطراب یا احساس پوچی
– از دست دادن علاقه به فعالیتهای لذت بخش شامل رابطه جنسی
– ناامیدی و بدبینی
– احساس گناه، بی ارزشی یا درماندگی
– تحریکپذیری و بیقراری
– کاهش انرژی و خستگی
این نشانهها در افراد مختلف و با توجه به شدت بیماری از یک تا چند مورد بروز میکند. پیشگیری از ابتلا به اختلال افسردگی شدید با مشاهده علائم اولیه بیماری مانع بروز عوارض ناتوان کنندهای مانند مشکلات حافظه، و عدم تمرکز پایدار خواهد شد.
ذکر این مورد نیز ضروری است که افسردگی ممکن است برای هرکسی پیش بیاید. افسردگی نشانه ضعف نیست. افسردگی را میتوان به کمک داروهای ضد افسردگی، درمانهای روانشناختی و یا ترکیبی از این دو، درمان نمود و همچنین به یاد داشت که برای پیشگیری از افسردگی در دوران میانسالی میتوان کارهای زیادی از جمله حفظ ارتباط اجتماعی با دوستان و اعضای خانواده، الگوهای رفتاری صحیح خواب شبانهروزی، وعدههای غذایی و ورزش را انجام داد.
منبع: شفا آنلاین