افسردگی میانسالی چیست؟ چه تفاوتی با بحران میانسالی دارد؟ یک کارشناس روانشناسی گفت: میتوان این عارضه را یک توصیف برای یک دوره ی جدید از زندگی شخص دانست که فرد را دچار یک سری تغییرات در رفتار و احساسات وی میکند. این دوره معمولا پس از جوانی و ورود به میانسالی رخ می دهد.

زهرا نیر کارشناس روانشناسی بالینی در گفت و گو با ایسکانیوز با اشاره به بحران میانسالی گفت: روانشناسان اعتقاد دارند که واژه بحران برای این مسئله مناسب نیست، چون بااینکه این وضعیت می‌تواند همراه با افسردگی جدی باشد اما می‌تواند رشد شگرفی هم به دنبال داشته باشد و گاهی حس خوب بودن و مفید بودن به افراد القا کند. بهترین عملکردی که فرد می‌تواند در این حالت انجام دهد این است که بفهمد چه زمان این تحول می‌خواهد تبدیل به افسردگی شود تا بتواند از متخصصان کمک بگیرد.

وی افزود: اصطلاح بحران میانسالی ابتدا در سال ۱۹۶۵ به کار رفته شد و بسیاری از روانشناسان از آن استفاده می‌کردند. به طور کلی بحران میانسالی توصیفی برای دوره‌ای جدید از زندگی است که فرد از دوره جوانی وارد دوره تازه‌ میانسالی و پیری می‌شود، دراین دوران فرد دچار تغییرات رفتاری واحساسی متفاوتی می شود .

نیر اضافه کرد: ناامیدشدن از آینده نیز مساله تازه‌ای است که در بحران میانسالی دیده می‌شود ودر این حالت فرد انگیزه و تلاش برای زندگی بهتر را امری بیهوده و بی فایده می داند. یکی از عوارض بحران میانسالی فکر کردن زیاد به مرگ است که مانع امید به آینده می‌شود و در نهایت فرد را دچار وسواس مرگ و افسردگی می‌کند‎.‎

وی بیان کرد: افسردگی که یکی از بیماری های شایع در اختلالات عصبی و روانی به شمار می آید و مختص به سن خاصی نیست ولی درسنین میانسالی‌ بسیار اتفاق می‌افتد. سن تقویمی خاصی را نمی توانیم برای میانسالی معرفی کنیم چون افراد بسته به سطح آگاهی، هوش عقلی،عاطفی‌اشان و یا داشتن یک اتفاق بزرگ در زندگی مثلاجدایی از هر شخص و یا موضوع مهم، ورشکستگی، از دست دادن عزیزان ،از دست دادن سلامت جسمی ممکن است در هر سنی وارد بحران شده و از نظر روحی وجسمی بسیار آسیب ببینند.

این روانشناس بالینی افزود: افرادی که مبتلا به بحران میانسالی هستند تمایل زیادی به ترک رابطه دارند و ممکن است رابطه‌های غیر اخلاقی را تجربه کنند و یا بخواهند طلاق بگیرند. آنها به دنبال فرد تازه‌ای برای دریافت احترام، محبت و توجه هستند واز داشته های زندگی خود ناراضی هستند، و زندگی خود را بسیار ناامید کننده و اشتباه می‌دانند‎.‎

وی در ادامه گفت: برای برخی از افراد افسردگی همراه با بی‌انگیزگی و نا امیدی شدید است. کاری که همیشه با علاقه انجام می‌دادند را بسیار کسالت بار و نفرت انگیز می‌دانند و رابطه، دوستان، خانواده و امور زندگی روزمره برایشان غیر قابل تحمل است تا جایی که رابطه با انجام کارهای ضروری وروزمره هم دچار بی تفاوتی می شوند.‎

نیر بیان کرد: از علائم شایع بحران میانسالی می توانیم تغییر در عادات غذا‌خوردن،تغییر در عادات خوابیدن، خستگی واحساس بدبینی یا ناامیدی، اضطراب و زودرنجی،احساس گناه، ناامیدی یا بی ارزشی،از دست دادن میل و علاقه به همه نوع فعالیت، فکر خودکشی، و مبتلا شدن به دردهای جسمانی مثل سردرد، ناراحتی گوارشی که به دارو و درمان پاسخ نمی‌دهد، اشاره کرد.

وی در پایان توصیه کرد: همه افراد جامعه باید نسبت به این تغییر دوره در زندگی آگاهی لازم را پیدا و تا حد امکان از مبتلا شدن به افسردگی در این دوران جلوگیری کنند در این راستا با مراقبت از سالمندان وحفظ سلامت جسمی وروحی و مشارکت دادن آن ها در امور اجتماعی می توانیم این مرحله حساس زندگی را برای این عزیزان آرام و بدون بحران کنیم.

ایسکانیوز