تازه ترین مصاحبه با ستاره اسکندری
در این بخش با ستاره اسکندری آشنا خواهید شد این هنرمند سینما و تلویزیون از زندگی حرفه ای خود میگوید. از جمله سریال هایی که این بازیگر محبوب در آن ها نقش آفرینی کرده است می توانیم به مرگ تدریجی یک رویا،فاکتور ۸ وداستان یک شهر اشاره کنیم. پای صحبت های خانم ستاره اسکندری نشسته ایم با ما همراه باشید.
رنگینکمانی از نقشهای متنوع با حضور و تلاش ستاره اسکندری در تلویزیون ترسیم شده است؛
زنان روشنفکر، عامی، تحصیلکرده، مهربان یا شکستخورده. زنی معتاد در یکی از اپیزودهای«داستان یک شهر»، زن الکلی و در آستانه فروپاشی در «مرگ تدریجی یک رویا»، دکتر مصمم و تلاشگر«حیرانی» و زن درونگرای شکست خورده در زندگی شخصی و موفق در زندگی حرفهای در سریال «فاکتور ۸»، از جمله نقشهایی است که از ستاره اسکندری در یاد و خاطر مخاطب تلویزیون مانده است.
مجموعه «گمشدگان»
او ضمن اینکه در شمال ایران مشغول بازی در سریال «گیلهوا» است، هر شب با مجموعه «گمشدگان» به کارگردانی رضا کریمی در شبکه دو مهمان خانههای ماست. با اسکندری درباره بازی در این سریال و نقش شهین گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید:
آنقدر دایره نقشهایی که تا امروز بازی کردهاید وسیع است که وقتی نقشی را برای بازی انتخاب میکنید، یعنی حتما ویژگی خاصی دارد. نقش شهین چه ویژگیها و جذابیتهایی برایتان داشت؟
چیزی که باعث شد این نقش را بازی کنم، قصه کلی سریال بود. اینکه دختر جوانی به دلایلی مجبورمیشود از شهر خود بیرون بزند، خودش را به سرنوشت بسپارد و برای بقا و حفظ خویش، سخت تلاش کند.
ماجرای مهاجرت یکی از دغدغههای من است و فکر میکنم یکی از چالشهای جدی امروز جامعه ماست؛چه مهاجرت از ایران به خارج از کشور، چه مهاجرت از شهرستانها به مراکز استانها و شهرهای بزرگتر و خصوصا تهران. مهاجرت از این بابت همیشه دغدغهام بوده و از نظر من جای تامل دارد که آدمها به دنبال این هستند خودشان را در شرایط دیگری تعریف کنند.
نکته قابل توجه اینکه وقتی با یک کارگردان هم کار میکنید، باز نقشها متفاوت است.
به سلیقه من در انتخاب نقشها هم مربوط است. من از تئاتر آمدهام و نوسان نقشها در تئاتر خیلی زیاد است.
میتوانی در نمایشنامهای از هملت یا چخوف بازی کنی؛کسی از فرهنگی دیگر یا حتی از تاریخ و جغرافیای دیگری و این تنوع کمتر در تصویر (فیلم و سریال) دیده میشود.
شاید گاهی این فرصت ایجاد شود که در یک سریال تاریخی بازی کنم،
من با این طعمهای متنوع بزرگ شدهام
اما این تنوع در تئاتر بیشتر است و من با این طعمهای متنوع بزرگ شدهام و دوست دارم به تعداد کاراکترهایمتنوع در جهان، نقشهای متعدد بازی کنم.
باید توضیح بدهم تجربه مشترک با آقای کریمی ـ که هم کارشان را دوست داشتم و هم اخلاقحرفهای ایشان را ـ در پذیرفتن نقش شهین خیلی مهم بود و باعث شد در مقایسه با همیشه کمتر حساسیتبه خرج بدهم و با اطمینان وارد این کار شوم.
چه چیزهایی از شخصیت شهین میبینیم که در فیلمنامه نبوده، اما در ایفای نقش مدنظر داشتهاید؟
شهینی که من در فیلمنامه اولیه خواندم با شهینی که در این سریال اجرا شد، متفاوت است.
بیشترین تفاوت در نوع کلام و ادبیاتی است که او به کار میبرد. طی فیلمبرداری با آقای کریمی درباره اینشخصیت خیلی گپ و گفت کردیم.
درباره اینکه چقدر میتوانیم شهین را به جنس زندگی نزدیک کنیم که برای تمام تماشاگران قابل فهمباشد، چراکه اگر او متکی به یک ادبیات خاص میبود یا متعلق به دنیای کلیشههای زنان دستفروش، فاصلهای بین این کاراکتر و تماشاگر ایجاد میشد که به باورپذیری نقش خدشه وارد میکرد.
بنابراین سعی کردیم چیزی را که در فیلمنامه وجود داشت، کمی تلطیف کنیم.
در واقع نخواستید تحتتاثیر حرفهاش زنی قلدر یا حتی شکاک یا بدبین باشد، اما چرا اینقدر مهربان است؟
به اعتقاد من لزوما وقتی آدمها شغل سختی دارند، قرار نیست شرایط و مختصات شخصیتی آنها همتحتالشعاع شغلشان قرار بگیرد.
ما سعی کردیم زنی را نشان بدهیم که اتفاقا مختصات انسانی دارد و شرایط سخت زندگی باعث نشدهچیزهایی را که از بودن در دامن خانواده به دست آورده، فراموش کند و اصولی را که با آنها بزرگ شده، نادیده بگیرد.
فکر میکنم
اصطلاح همیشگی خاکستری بودن
هرقدر یک کاراکتر از تیپ فاصله بگیرد و مثلا خصوصیاتی مانند شکاک بودن از روحیه چنین زنی حذفشود، نتیجه واقعیتر خواهد بود و همان اصطلاح همیشگی خاکستری بودن در موردش معنا پیدا میکند.
شهین مجموعهای از ضعفها و تواناییهاست؛ شغل و زندگی سخت، سادگی و زودباوری و نوعی معرفتشهرستانی که در زندگیهای مدرن امروز کمتر دیده میشود و در شهرستانها هنوز قدرتو قوت دارد که همه در کنار هم شخصیت این زن را شکل داده و مختصاتی کاملا انسانی را برایش تعریف کرده تا تماشاچی بتواند با او ارتباط برقرار کند.
لحن و لهجه شهین چطور شکل گرفت؟
در توافق با کارگردان این لحن انتخاب شد. در ادامه سریال میبینیم که شهین در پی یک شکست عشقیاز شهرش دل کنده تا شاید سرنوشتش را جای دیگری پیدا کند.
بنابراین لحن و لهجه تهرانی، تاریخ زندگی شهین را به هم میریخت و تعریف درستی از او نمیداد.
در گفتوگو با آقای کریمی به تهلهجهای از خراسان رسیدیم.
البته سعی کردم فقط با کمی کشیدن کلمات، لهجه تهرانی را از شهین بگیرم که تماشاگر راحتتر با او همراه و همدل شود.
سکانسهایی هست که قلابشان مرا گیر میاندازد
نقش شهین ظرفیتی داشت که نوعی ماجراجویی یا یک تجربه ویژه محسوب شود؟
نقش شهین برایم جذاب بود؛ اولا بهخاطر روایتی که از زندگی او در قصه سریال میبینیم و بعد اینکههمیشه در تمام نقشهایی که انتخاب میکنم، سکانسهایی هست که قلابشان مرا گیر میاندازد.
درباره شهین من درگیر سکانسی شدم که او با ظاهر و در قالب و جایگاهی متفاوت به عنوان عمه ترنجبه محل کار او میرود تا کمکش کند، اما وقتی برمیگردد، همسرش او را به باد کتک میگیرد. این دوگانگی و چرخشی که در احوال شهین میبینیم، برایم جذاب بود.گفتوگو با ستاره اسکندری
او شاد و خوشحال از اینکه توانسته در اقدامی شیرین و زیبا به کسی کمک کند، به خانه برمیگردد، امابدبختی یقهاش را میگیرد و تمام آن سرخوشی و لذت را زیر پایش له میکند.
اینکه فاصله بین خوشبختی و بدبختی یک آن است، یک لحظه و یک اتفاق و من باید آن را به نمایشمیگذاشتم برایم هیجانانگیز بود.
عاشقانه بازیگری را دوست دارم
چطور یک زن ساده جنوب شهری را هر بار به شکل متفاوتی بازی میکنید؟
به این دلیل ساده که این زنها شبیه به هم نیستند. در این سالها سعی کردهام به یک نکته توجه بسیارجدی داشته باشم و آن جزئیات است؛
جزئیات هر شخصیت و جنس و بافت آن. من و شما هر دو خانم هستیم؛
با الگوی چشم چشم دو ابرو خلق شدهایم، ایرانی هستیم، در فضای هنر نفس میکشیم و شاید اشتراکاتدیگری هم داشته باشیم.
چیزی که من و شما را از هم جدا میکند جزئیات چهره، دیدگاه و لحن ماست.شاید یکی از دلایلی که عاشقانه بازیگری را دوست دارم، این است که به من امکان میدهد در قالبهای
متفاوت زندگی کنم.گفتوگو با ستاره اسکندری
مرگهراسی، باعث شده تا جایی که بتوانم در قالبهای متفاوت زندگی کنم و برای همین، هر بار کهفرصتی ایجاد میشود در قالب شخصیت متفاوت زندگی کنم، با دقت این کار را انجام میدهم.
جام جم