آیا می دانستید محیط خشن و پر از خشونت می تواند تاثیرات منفی و جبران ناپذیری روی شخصیت افراد بگذارد و آنان را تبدیل به فردی پرخاشجو کند؟
خشونت و آمار رو به رشد قربانیان آن در جوامع امروزی موضوع نشستی بود که دو روز پیش در محل ساختمان آرشیو کتابخانه ملی برگزار شد. در این نشست که سخنران آن علیرضا شیری، پزشک و تحصیلکرده روانشناسی یونگ (تحلیلی) از دانشگاه آکسفورد بود با استناد به روانشناسی اجتماعی به دلایل پرخاشگری و خشونت در افراد جامعه پرداخته شد. او در ابتدا تعریفهایی از خشونت ارائه کرد. به گفته شیری، پرخاشگری تنها آسیب جسمی رساندن به افراد نیست و میتواند تعاریف متفاوتی داشته باشد؛ بهطوری که میتواند شامل مواردی مثل بلند صحبت کردن، تحقیر و… شود.
البته مطالعات نشان میدهد که مردان بیشتر مستعد خشونت هستند. از سوی دیگر در نظریههای اجتماعی افرادی مثل بندورا معتقدند خشونت قابل یادگیری است و نمیتوان منشأ اصلی آن را ژنتیک برشمرد.
به اعتقاد این استاد دانشگاه، محیط پرخاشگر، باعث تشدید پرخاشگری میشود: «وقتی افراد در موقعیتهایی زندگی کنند که دائما در حال تحقیر شدن باشند، خشن میشوند.
از سوی دیگر ممکن است گروهی از افراد گروهی دیگر را حقیر بشمارند که همین امر موجب میشود مجوز خشونت به خود بدهند. البته تحقیقات مختلفی درباره خشونتهای رسانهای هم انجام شده است. بهطوری که قرارگرفتن در معرض خشونتهای رسانهای، مثل دیدن فیلمها و بازیهای خشن افراد را بیشتر مستعد خشونت میکند.»
در ادامه شیری با طرح این سوال که آیا فرهنگ نیز میتواند مشوق خشونت باشد، حاضران را به شرکت در بحث دعوت کرد. به گفته او، مطالعات مختلفی در مورد غیرت و انحصارطلبی در جامعه انجام شده که بسیاری از آنها در ایران قابل مشاهده است. او صحبتهای خود در این باره را با مثال سادهای شروع کرد: «غیرت در مسائل زناشویی». به اعتقاد او، غیرتهایی از این دست چه در زن و چه در مرد ریشه در حسادت دارد.
البته او این موضوع را به طور کامل نفی نکرد و گفت: «در جامعه حسادت و انحصارطلبی سالم هم وجود دارد؛ چراکه ما به هر حال باید با ایجاد حریمهایی زندگی خصوصی خود را از دیگران جدا کنیم، اما این انحصارطلبی نباید در تمامی اتفاقات اجتماعی ما حاکم شود.
به همین دلیل است که موضوع انحصارطلبی در روانشناسی اجتماعی مورد بحث جدی قرار میگیرد. اگر افراد در مواجهه با تمام موضوعات و اتفاقات پیرامون خود انحصار طلب باشند، سنگ روی سنگ بند نمیشود.» به اعتقاد این استاد دانشگاه، در جوامعی که بیش از حد غیرت و انحصارطلبی بدون منطق و پشتوانه عقلی ترویج داده میشود، خشونت آمار بالایی دارد.
شیری با استناد به تحقیقات صورتگرفته، دیگر عوامل موثر در خشونت را نیز بازگو کرد. به گفته او، براساس نتایج تحقیقاتی که در طول 45 سال در آمریکا انجامشده، آب و هوای گرم و خشک در شروع و تشدید خشونت موثر است: «براساس این تحقیق 45 سال آب و هوای یک شهر از آمریکا ثبت شد، که بررسیها نشان داد در روزهای گرم میزان بزه و خشونت در میان افراد زیاد میشود.
این آزمایش در شرایط آزمایشگاهی نیز انجام شد و افراد در موقعیتهای مختلف مورد سنجش قرار گرفتند که نشان داد افراد در محیطهای گرم زودتر به خشونت متوسل میشوند.»
شیری در بخش دیگری از صحبتهایش به رابطه بین شخصیت افراد و میزان گرایش آنها به خشونت پرداخت. او گفت: «افراد خودشیفته بیش از دیگران مستعد خشونت هستند. چراکه افراد خودشیفته خودانگاری خوبی ندارند و رفتار عادی دیگران را به خود میگیرند و همین امر باعث میشود آنها مجوز خشونت به دیگران را به خود بدهند.
این در حالی است که این افراد حتی خود را قربانی و در معرض خشونت نیز میپندارند. در آزمایشی از افراد خواسته شد هر زمان احساس میکنند که قربانی خشونت شدهاند، یادداشت کنند و آن را به اطلاع محقق برسانند. این تحقیق نشان داد که بیشتر گزارشها مربوط به افرادی بود که در تستهای روانشناسی خودشیفته معرفی شده بودند.»
شیری البته به تیپهای شخصیتی A و B نیز اشاره کرد. به گفته او، اگرچه در علم روانشناسی جدید این تقسیمبندی جایگاهی ندارد، این تیپهای شخصیتی نیز از نظر میزان خشونت متفاوتند.
این استاد دانشگاه افزود: «افرادی که داری تیپ شخصیتی A هستند، افرادی زودرنج، رقابتجو و همیشه در حال عجله هستند. برخلاف آنها افراد تیپ شخصیتی B آرام و فاقد هرگونه رقابتجویی هستند.
به همین دلیل تیپ شخصیتی A پرخاشگرترند، بهطوری که حتی پرخاشگریآنها به سمت پرخاشگری خصمانه نیز کشیده میشود. در پرخاشگری خصمانه افراد گرایش به آسیب زدن به بقیه افراد را دارند.» به اعتقاد شیری در این مواقع اسناد افراد درباره علل رفتار دیگران نقش بسیار مهمی دارد. تلقی افراد از علت رفتار دیگران و پیشداوری نسبت به آنها مجوز بسیاری از پرخاشگریها را به آنها میدهد.
او به گرایش برخی افراد به پرخاشگری در درازمدت نیز اشاره کرد و گفت: «بسیاری از افراد زورگویی و پرخاشگری به صورت یکطرفه را در درازمدت در دستور کار خود قرار میدهند که میتواند دلایلی همچون انگیزه حفظ قدرت، پذیرفته شدن در یک گروه و مقابله با افسردگی داشته باشد.» شیری به خشونتهایی که در محیطهای کاری نیز گریبانگیر افراد میشود، اشاره کرد.
به اعتقاد او این خشونت با موارد مختلفی همچون زیرآبزنی، تحقیر، غیبت، ایجاد موانع برای همکاران (انتقال ندادن اطلاعات یا مداخلات مخرب) و آشکار به صورت حمله بدنی یا دزدیدن وسایل همکاران میتواند اتفاق بیفتد.
روزنامه فرهیختگان