types-of-incontinence
می خواهیم در این مطلب شما را با تازه ترین روش های درمانی برای مشکلات ادراری آشنا کنیم.

هرچند که بی‌اختیاری ادرار در زنان شایع‌تر از مردان است؛ سالمندان هر دو جنس معمولا به میزان یکسانی علائم بی‌اختیاری ادراری از نوع سرریز را تجربه می‌کنند.

بدون دریافت درمان موثر، بیماران ممکن است نگرشی منفی نسبت به خود پیدا کنند و کیفیت زندگی آنها تحت تاثیر قرار گیرد. بی‌اختیاری ادرار از نوع یاتروژنیک، معمولا برگشت‌پذیر است و به دنبال مصرف گروه داروهایی ایجاد می‌شود که جریان ادرار را مختل می‌کنند، باعث انقباضات مثانه یا احتقان آن می‌شوند.

درمان‌های غیردارویی برای انواع خفیف بی‌اختیاری ادراری توصیه می‌شود، اما بیماری با علائم متوسط تا شدید، اغلب نیازمند درمان دارویی یا جراحی است. پیگیری وضعیت بیمار برای اطمینان از اثربخشی و ایمنی درمان هر کدام از انواع بی‌اختیاری ادرار، ضروری است.

شیوع بالای بی‌اختیاری ادراری

بی‌اختیاری ادرار، ناتوانی در کنترل فیزیکی، فیزیولوژیکی یا عملکردی عواملی است که در روند ادرار کردن نقش دارند و باعث دفع ناخواسته ادرار می‌شوند. بی‌اختیاری ادرار ممکن است گذرا، حاد یا برگشت‌پذیر یا می‌تواند پایدار و مزمن باشد.

هرچند که بی‌اختیاری ادرار نتیجه روند طبیعی سالمندی نیست؛ اما اغلب در سنین کهولت گزارش می‌شود. علائم بی‌اختیاری ادراری ممکن است با فعالیت‌های معمول روزانه فرد و روابط بین‌فردی وی تداخل داشته باشد و باعث دوری‌گزینی بیمار از جامعه، اختلالات روان‌پزشکی مانند اضطراب، افسردگی، اقدام به خودکشی، یا بیماری‌های همراه مانند شکستگی و سقوط شود و در نتیجه، بار مالی قابل توجهی را به خانواده بیمار و جامعه تحمیل کند.

تعیین دقیق شیوع بی‌اختیاری ادرار دشوار است. در کشور آمریکا، حداقل 20 میلیون زن و
6 میلیون مرد در طول زندگی خود، بی‌اختیاری ادرار را تجربه می‌کنند. هر چند که بی‌اختیاری ادرار در زنان شایع‌تر است، در سنین پس از 80 سالگی این عارضه در هر دو جنس شیوع یکسانی دارد. حداقل یک سوم از بیماران در سرویس‌های سرپایی و نیمی از آنان در سرویس‌های درمانی بستری، به شکلی به بی‌اختیاری ادراری مبتلا می‌شوند.

زنان اغلب بی‌اختیاری ادراری از نوع فوریتی(ناشی از تحریک مثانه یا از دست رفتن کنترل عصبی آن) یا بی‌اختیاری از نوع استرسی(عارضه زایمان یا چاقی) را تجربه می‌کنند و مردان مبتلا به مشکلات پروستات(بزرگی خوش‌خیم پروستات، هایپرپلازی پروستات یا پروستاتیت) ممکن است به بی‌اختیاری از نوع سرریز مبتلا شوند.

درمان‌های موجود برای اختلالات شایع پروستات(نظیر پروستاتکتومی) ممکن است منتهی به بی‌اختیاری از نوع استرسی شوند. علاوه بر اختلالات پروستات، مردان می‌توانند سایر علائم درگیری بخش تحتانی دستگاه ادراری را تجربه کنند. این علائم ممکن است به‌دلیل سنگ‌های دیستال حالب، تومور مثانه، تنگی حالب، اجسام خارجی، عفونت مجاری ادراری، پلی اوری شبانه، اختلال عملکرد عصبی مثانه یا بیش‌فعالیتی عضلات دترسور باشند.

گزینه‌های درمانی انواع بی‌اختیاری ادراری

مدیریت اصلی بی‌اختیاری ادراری، بستگی به علائم غالب بیمار دارد. برای بی‌اختیاری ادراری از نوع سرریز، اگر علائم بیمار خفیف باشد، زیرنظر گرفتن بیمار و تعدیل عادات زندگی توصیه می‌شود. بیماران ممکن است نیاز به دفع ادرار طبق یک برنامه منظم داشته باشند (هر 2 ساعت یکبار) تا حجم داخل مثانه و انبساط آن را به حداقل برسانند. در مورد علائم متوسط تا شدید، بیماران باید از مداخلات دارویی یا جراحی استفاده کنند.

گاه کاهش برون ده مثانه( به‌دلیل بزرگی مثانه، سنگ‌های ادراری، التهاب یا عفونت) دلیل بی‌اختیاری ادراری است. داروها برای درمان‌هایپرپلازی خوش‌خیم مثانه عبارتند از آنتاگونیست‌های آلفا1 آدرنرژیک مانند آلفوزوسین(Alfuzosin)، دوکسازوسین(Doxazosin) سیلودوسین(Silodosin) تامسولوسین(Tamsulosin)

و ترازوسین(Terazosin)؛ مهارکننده‌های آلفا 5 ردوکتاز مانند دوتاستراید(Dutasteride)، فیناستراید(Finasteride) و مهارکننده‌های فسفودی استراز5 مانند تادالافیل.

آنتاگونیست‌های آلفا 1 آدرنرژیک در انسداد خروجی ادرار در مثانه به‌دلیل بزرگی خوش‌خیم پروستات، بهبود فوری می‌دهند؛ اما این گروه داروها، خطر افت فشارخون وضعیتی را افزایش می‌دهند. مهارکننده‌های آلفا5 ردوکتاز، اندازه پروستات را کوچک کرده و در نتیجه سطح خونی آنتی‌ژن اختصاصی پروستات را کاهش می‌دهند.

آنتاگونیست‌های آلفا1 آدرنرژیک و مهارکننده‌های آلفا 5 ردوکتاز، می‌توانند برای درمان علائم متوسط تا شدید به‌طور ترکیب درمانی تجویز شوند.همچنین مهارکننده‌های فسفودی استراز5 را می‌توان با اطمینان با مهارکننده‌های آلفا5ردوکتاز تجویز کرد؛ اما آنها را نباید به‌طور روتین با آنتاگونیست‌های گیرنده آلفا1 ترکیب کرد. درمان‌های آنتی‌موسکارینی را می‌توان در بیماران با علائم متوسط تا شدید احتقان مثانه(هر چند که با احتیاط) تجویز کرد، زیرا ممکن است باعث وخامت انسداد خروجی مثانه شوند. درمان جراحی مانند ریسکشن دوقطبی یا تک قطبی ترانس اورترال پروستات، پروستاتکتومی، اونابوتولینیوم توکسینA داخل پروستات ممکن است برای درمان علائمی که با دارودرمانی هنوز پایدار مانده‌اند، مورد استفاده قرار گیرند.

برای بی‌اختیاری ادراری استرسی، که ممکن است نتیجه جراحی پروستات باشد، بیماران باید ورزش‌های مربوط به عضلات کف لگن را یاد بگیرند و نیز باید عوامل ایجاد‌کننده آن مانند بالا رفتن از پله‌ها، سرفه، ورزش، پرش، خندیدن، هل دادن، بلند کردن، عطسه به حداقل برسند. همچنین می‌توان به بیماران، داروهایی را پیشنهاد کرد که انقباضات و تون عضله اسفنکتر را افزایش می‌دهند(نظیر سودوافدرین، دولکستین، ایمی پرامین). اگر این مداخلات دارویی بی‌فایده بودند، گزینه‌های جراحی مانند اسفنکتر مصنوعی پیشنهاد می‌شوند.

درمان بی‌اختیاری ادرار از نوع فوریتی یا مثانه بیش‌فعال، وسیع است. رفتاردرمانی(استراتژی‌های کنترل مثانه، تعلیم و تقویت عضلات کف لگن، مدیریت مصرف مایعات) خط اول درمانی هستند. هرچند که کاهش وزن، کاهش مصرف کافئین و محدود کردن حجم مایعات دریافتی ممکن است به‌طور کامل علائم را برطرف نکنند، اما این گزینه‌های غیردارویی گاه به میزان قابل توجهی بی‌اختیاری را کاهش داده، فواصل بین دفعات دفع ادرار را زیاد کرده و ناکچوری(پرادراری شبانه) را کاهش می‌دهند و در نهایت کیفیت زندگی بیمار را بهبود می‌بخشند. درمان‌های خط دوم عبارتند از کاربرد داروهای آنتی‌موسکارینیک مانند داریفناسین (Darifenacin)، فسوترودین(Fesoterodine)، میرابگرون(Mirabegron)، اکسی‌بوتینین Oxybutynin) )، سولیفناسین(Solifenacin)، تولترودین(Tolterodine)، تروسپیوم(Trospium). این داروها اثربخشی مشابه اما فارماکوکینتیک متفاوتی دارند(بنابراین عوارض جانبی آنها یکسان نیست). ضدافسردگی‌های سه حلقه‌ای(دزیپرامین، داکسپین، ایمی پرامین و نورتریپتیلین) گزینه‌های بعدی هستند، اما آنها برای گیرنده‌های موسکارینی در مثانه اختصاصی نیستند.

فواید داروهای آنتی‌موسکارینی باید طی یک ماه اول شروع درمان، بررسی شود. بیش از نیمی از بیماران ممکن است به‌دلیل ندیدن اثردرمانی مورد انتظار، مواجهه با عوارض دارویی یا هزینه‌های درمانی سنگین، داروهای آنتی‌موسکارینیک خود را طی 3 ماه اول شروع درمان، قطع کنند. فرمولاسیون‌های آهسته رهش، موضعی یا ترانس درمال، معمولا با شیوع کمتر زروستومیا همراهند. بیمارانی که طی درمان، علائم آنها به خوبی کنترل نمی‌شود یا عوارض دارویی برایشان غیرقابل تحمل است، باید دوز داروهای آنتی‌موسکارینیک شان تعدیل شود یا داروی دیگری را دریافت کنند.

عوارض خفیف مانند یبوست گذرا یا زروستومیا را می‌توان با تجویز مایعات درمان کرد. لازم به ذکر است که تجویز داروهای آنتی‌موسکارینی در مبتلایان به گلوکوم زاویه بسته یا اختلال در تخلیه معده یا احتباس ادراری ممنوع است. بیمارانی که به درمان‌های خط اول و دوم پاسخ مطلوب نداده‌اند، باید به متخصص مراجعه کنند.

درمان‌های خط سوم مانند نورومدولیشن(تحریک عصب ساکرال، تحریک عصب تیبیال از خلال پوست) و تزریق اونابوتولینوم توکسینA داخل عضله دترسور. کاتترگذاری به‌دلیل بیشتر بودن عوارض آن نسبت به فواید، توصیه نمی‌شود فقط به عنوان گزینه درمانی آخر درنظر گرفته می‌شود. در مورد هر کدام از گزینه‌های درمانی موجود، انتخاب براساس وضعیت بیمار، اثربخشی، ایمنی و تمایل بیمار به ادامه درمان صورت می‌گیرد.

در مورد بی‌اختیاری ادراری یاتروژنیک، داروهای مشکوک و دوز آنها باید بررسی شوند. در برخی از موارد خارج کردن مانع فیزیکی ایجاد‌کننده اختلال، اجتناب‌ناپذیر است. اگر بی‌اختیاری ادراری از نوع موقعیتی درمان نشود، ممکن است تلاش بیمار برای مقابله با آن به عوارض پوستی مانند زخم و عفونت شدید منجر شود. در مورد بیمارانی که دیورز شبانه را به‌دلیل هر کدام از انواع بی‌اختیاری ادرار تجربه می‌کنند، دسموپرسین می‌تواند کمک‌کننده باشد.