امروز درباره بیماری Anorexia nervosa یعنی بی اشتهایی عصبی صحبت میکنیم که به میل نداشتن به غذا مربوط است البته این بی اشتهایی ناشی از جنبه های روانی فرد است که اشخاص مبتلا به این بیماری تلاش میکنند که وزنشان کمتر از حد نرمال باشد یعنی به سن و قدشان اهمیت نمیدهند و برمبنای آن وزن را محاسبه نمیکنند میخواهند پایین تر از آن مقدار طبیعی باشد
بیاشتهایی عصبی، یک اختلال تغذیهای است که باعث میشود افراد در مورد وزن خود و غذایی که میخورند، وسواس فکری داشته باشند. افراد مبتلا به عارضه بیاشتهایی عصبی، سعی و کوشش فراوانی در جهت نگهداری وزنشان در محدوده خیلی پایینتر از میزانی که نسبت به سن و قدشان طبیعی است، میکنند. جهت جلوگیری از افزایش وزن و یا به منظور ادامه کاهش وزن، افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی، ممکن است گرسنگی زیادی تحمل کنند و یا به حد افراط ورزش نمایند.
در حقیقت بیاشتهایی عصبی، مشکلی عمده در خصوص غذا نیست، بلکه روشی ناسالم جهت تلاش و کوشش در غلبه بر مشکلات احساسی است. وقتی شما مبتلا به این عارضه هستید، اغلب لاغری را با ارزشهای فردی یکسان فرض میکنید.
غلبه یافتن بر بیاشتهایی عصبی میتواند بسیار دشوار باشد. اما با درمان، شما میتوانید حس بهتری از خود به دست آورید، به عادات غذایی سالمتر برگشته و بسیاری از عوارض جدی مربوط به بیاشتهایی عصبی را در خود از بین ببرید.
بعضی از افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی، بیشتر وزن خود را از طریق محدودیت شدید مقدار غذایی که میخورند، از دست میدهند. همچنین این احتمال وجود دارد که آنها سعی در کاهش وزن خود با انجام ورزش و فعالیت شدید بدنی داشته باشند. برخی دیگر از مبتلایان به این عارضه، مشابه حالتی که در بیماری بولیمیا شایع میباشد، در خوردن زیادهروی کرده، سپس آن را بیرون میآورند. آنها کالری دریافتی خود را با انجام عمل استفراغ بعد از غذاخوردن و یا با استفاده غیرصحیح از مسهلها و دیورتیکها کنترل مینمایند.
صرف نظر از اینکه این کاهش وزن چگونه انجام میشود، بیاشتهایی عصبی، پارهای علائم و نشانههای جسمانی، احساسی و رفتاری دارد.
علائم و نشانههای جسمانی بیاشتهایی عصبی :
علائم و نشانههای جسمانی بیاشتهایی عصبی عبارتند از:
• کاهش بیش از حد وزن بدن
• ظاهر لاغر
• شمارش غیر طبیعی سلولهای خونی
• خستگی
• بیخوابی
• سرگیجه و یا ضعف و غش
• رنگ متمایل به آبی انگشتان
• موهای کمپشت، شکننده و یا ریزش مو
• موهای نرم و کرکمانندی که سطح بدن را میپوشاند
• قطع قاعدگی
• یبوست
• پوست خشک
• عدم تحمل به سرما
• ضربان نامنظم قلب
• کاهش فشار خون
• کم شدنآب بدن(دهیدراتاسیون)
• استئو پروز(پوکی استخوان)
• تورم دستها و پاها
علائم و نشانههای احساسی و رفتاری بیاشتهایی عصبی:
مشخصههای احساسی و رفتاری که در ارتباط با بیاشتهایی عصبی میباشند عبارتند از:
• خودداری و امتناع از خوردن
• انکار و تکذیب گرسنگی
• ترس از افزایش وزن
• دروغ گفتن در مورد مقدار غذایی که خورده شده
• فعالیت بدنی و ورزش بیش از اندازه
• خلق و خوی پایین(فقدان احساسات)
• کنارهگیری از اجتماع
• تحریکپذیری
• مشغله فکری و درگیری ذهنی زیاد در رابطه با غذا
• کاهش میل جنسی
• خلق و خوی افسرده
• احتمال استفاده از ملینها، محصولات کمککننده در لاغری و یا سایر محصولات گیاهی
علت اصلی بیاشتهایی عصبی، ناشناخته است. مانند بسیاری از بیماریها، احتمالاً ترکیبی از عوامل بیولوژیکی، فیزیولوژیکی، و محیطی میباشد.
• بیولوژیکی(زیستی): ممکن است تغییرات ژنتیکی باعث گردد که بعضی از افراد در ابتلاء به بیاشتهایی عصبی، آسیبپذیرتر باشند. هرچند صریحاً آشکار نیست که چگونه ژنهای شما میتواند باعث بروز بیاشتهایی عصبی گردد. ممکن است به این خاطر باشد که بعضی از افراد به طور ژنتیکی تمایل و گرایش به سمت کمالگرایی، حساسیت، پشتکار و استقامت دارند، که همگی ویژگیهای مرتبط با بیاشتهایی عصبی هستند. همچنین شواهدی در دست است که سروتونین که یک ماده شیمیایی مغزی مرتبط با افسردگی میباشد، ممکن است در بیاشتهایی نقش داشته باشد.
• فیزیولوژیکی: ممکن است برخی از مشخصههای احساسی، در بیاشتهایی عصبی شرکت داشته باشند. این امکان وجود دارد که برخی از زنان جوان، از لحاظ شخصیتی، حالت وسواس فکری و عملی داشته باشند، که برای آنان این امر را آسانتر میسازد که علیرغم گرسنگی شدید، رژیمهای سخت را تحمل کنند و از برخی مواد غذایی صرفنظر نمایند. آنها ممکن است تمایل فراوانی به کمالگرایی داشته باشند، به این معنی که هرگز فکرنکنند به اندازه کافی لاغرند.
• محیطی: فرهنگ جدید غربی، بر لاغری تاکید داشته و آن را تایید میکند. رسانهها پر شده است از مدلها و بازیگران لاغراندام. موفقیت و ارزش اغلب با لاغر بودن معادل است. ممکن است این فشار ایجاد شده، تمایل به لاغری را خصوصاً در میان دختران و زنان جوان تقویت نماید.
علت اصلی بیاشتهایی عصبی، ناشناخته است. مانند بسیاری از بیماریها، احتمالاً ترکیبی از عوامل بیولوژیکی، فیزیولوژیکی، و محیطی میباشد.
• بیولوژیکی(زیستی): ممکن است تغییرات ژنتیکی باعث گردد که بعضی از افراد در ابتلاء به بیاشتهایی عصبی، آسیبپذیرتر باشند. هرچند صریحاً آشکار نیست که چگونه ژنهای شما میتواند باعث بروز بیاشتهایی عصبی گردد. ممکن است به این خاطر باشد که بعضی از افراد به طور ژنتیکی تمایل و گرایش به سمت کمالگرایی، حساسیت، پشتکار و استقامت دارند، که همگی ویژگیهای مرتبط با بیاشتهایی عصبی هستند. همچنین شواهدی در دست است که سروتونین که یک ماده شیمیایی مغزی مرتبط با افسردگی میباشد، ممکن است در بیاشتهایی نقش داشته باشد.
• فیزیولوژیکی: ممکن است برخی از مشخصههای احساسی، در بیاشتهایی عصبی شرکت داشته باشند. این امکان وجود دارد که برخی از زنان جوان، از لحاظ شخصیتی، حالت وسواس فکری و عملی داشته باشند، که برای آنان این امر را آسانتر میسازد که علیرغم گرسنگی شدید، رژیمهای سخت را تحمل کنند و از برخی مواد غذایی صرفنظر نمایند. آنها ممکن است تمایل فراوانی به کمالگرایی داشته باشند، به این معنی که هرگز فکرنکنند به اندازه کافی لاغرند.
• محیطی: فرهنگ جدید غربی، بر لاغری تاکید داشته و آن را تایید میکند. رسانهها پر شده است از مدلها و بازیگران لاغراندام. موفقیت و ارزش اغلب با لاغر بودن معادل است. ممکن است این فشار ایجاد شده، تمایل به لاغری را خصوصاً در میان دختران و زنان جوان تقویت نماید.
عوامل خطر معینی، احتمال خطر ابتلاء به بیاشتهایی عصبی را افزایش میدهد، که عبارتند از:
• جنسیت (مونث بودن): بیاشتهایی در دختران و زنان شایعتر است. هرچند، شاید به دلیل فشارهای اجتماعی، در پسران و مردان نیز ابتلاء به اختلالات مربوط به غذا خوردن به طور فزایندهای رو به رشد است.
• سن: بیاشتهایی در میان نوجوانان بیشتر شایع است. هرچند افراد در هر سنی میتوانند به اختلالات مرتبط با غذا خوردن دچار شوند، گرچه در افراد بالای 40 سال به ندرت دیده میشود. نوجوانان به علت تمام تغییراتی که بدنشان در طول دوران بلوغ طی میکند، بیشتر مستعد هستند. همچنین ممکن است آنها در مواجهه با فشارهای ایجاد شده قرار گیرند و یا نسبت به انتقادات، عیبجوییها و یا حتی نظرهای وارده در مورد وزن و شکل ظاهری بدن خود حساستر باشند.
• ژنتیک: این احتمال وجود دارد که تغییرات در ژنهای معینی، افراد را در ابتلاء به بیاشتهایی عصبی مستعدتر سازد.
• سابقه خانوادگی: افراد با سابقه خانوادگی درجه یک یعنی پدر یا مادر، برادر یا خواهر و یا فرزند، که به این بیماری مبتلا بودهاند، احتمال خطر بیشتری جهت ابتلاء به بیاشتهایی عصبی را دارند.
• تغییرات وزن: هنگامیکه افراد یا از روی عمد و یا به طور غیرعمد، وزن از دست داده و یا برعکس دچار اضافه وزن شوند، این تغییرات اگر به صورت کاهش وزن باشد ممکن است با نظرات مثبت از جانب سایرین تقویت شود و اگر افزایش وزنی صورت گرفته باشد، با نظرات منفی همراه خواهد بود. این چنین تغییرات صورت گرفته در وزن و نظریات سایرین پیرامون آن، ممکن است فرد را ترغیب نماید تا شروع به گرفتن رژیم غذایی کند.
• تغییر و تحول: تغییر در زندگی فرد، خواه محیط مدرسه، خانه، یک شغل جدید، یک جدایی عاطفی، مرگ و یا بیماری شخصی که دوستش دارید، همه و همه این تغییرات میتواند استرس و فشار روانی احساسی با خود به همراه داشته باشد و احتمال خطر ابتلاء به بیاشتهایی عصبی را افزایش دهد.
• ورزش، کار و فعالیتهای هنری: ورزشکاران، هنرپیشگان و شخصیتهای تلویزیونی، رقصندهها و مدلهای تبلیغاتی، در معرض خطر بیشتری در ابتلاء به بیاشتهایی قرار دارند. این امکان وجود دارد که در مورد دستهای از افراد، مثلاً در مورد بالرینها، لاغری زیاد و بیش از حد، حتی یک نیاز حرفهای و لازمه شغل آنان باشد. ورزشهایی که با بیاشتهایی مربوط هستند، شامل ورزش دو، کشتی، حرکات نمایشی با اسکیت و ژیمیناستیک میباشند. ممکن است مردان و زنان حرفهای، بر این باور باشند که تحرک و پویایی روزافزون خود را با کاهش وزن بهبود خواهند داد، و سپس این کار را تا حد افراط انجام میدهند. مربیها و والدین نیز ممکن است نادانسته و به طور غیر عمد، با ارائه پیشنهاداتی به ورزشکاران جوان، مبنی بر کاهش وزن، این احتمال خطر را بالا ببرند.
• رسانههای گروهی و اجتماعی: رسانههای گروهی، مثل تلویزیون و مجلات مد، بارها و بارها جلوه و نمایش باشکوهی از مدلها و بازیگران لاغر و استخوانی را به نمایش میگذارند. اما اینکه آیا صرفاً رسانهها، ارزشهای اجتماعی را منعکس ساخته و یا عملاً آنها را تحریک میسازند، مشخص نیست. در هر حال، ممکن است این تصور به نظر برسد که لاغری با موفقیت، شهرت و محبوبیت یکسان و معادل فرض میشود.
بیاشتهایی میتواند عوارض بیشماری به همراه داشته باشد و در حادترین شکل آن، میتواند منجر به مرگ شود. ممکن است مرگ به طور ناگهانی رخ دهد، حتی وقتی که فرد خیلی هم کاهش وزن نداشته باشد. ممکن است این امر ناشی از ضربان نامنظم و غیرطبیعی قلب (آریتمی) باشد، و یا به علت عدم تعادل الکترولیتها و املاح مثل سدیم، پتاسیم و کلسیم که توازن مایعات بدن شما را حفظ میکنند، باشد.
عوارض بیاشتهایی عصبی شامل موارد زیر است:
• مرگ
• کمخونی
• مشکلات قلبی، مانند پرولاپس دریچه میترال، ضربان نامنظم و غیرطبیعی قلب، و نارسایی قلبی
• ضایعات استخوانی، افزایش احتمال خطر شکستگیهای بعدی در طول زندگی
• قطع قاعدگی و عادت ماهانه در زنان
• کاهش سطح تستوسترون در مردان
• مشکلات مربوط به معده و روده، مثل یبوست، نفخ شکم، و یا تهوع
• ناهنجاریهای الکترولیتی، مثل کاهش سطح پتاسیم، سدیم و کلراید خون
• مشکلات کلیوی
اگر فردی با مشکل بیاشتهایی عصبی، به شدت دچار سوءتغذیه شود، هر یک از اندامهای بدن او میتواند آسیب ببیند، از جمله مغز، قلب و کلیهها. حتی درصورتیکه بیاشتهایی تحت کنترل درآید، ممکن است این آسیب کاملاً برگشتپذیر نباشد.
در افراد مبتلا به عارضه بیاشتهایی عصبی، علاوه بر بروز دستهای از عوارض جسمانی، به طورعادی سایر اختلالات روحی روانی نیز دیده میشود، که ممکن است شامل موارد زیر باشد:
• افسردگی
• اختلالات اضطرابی
• اختلالات شخصیتی
• روانرنجوری وسواسی فکری- عملی
• مصرف مواد مخدر
درمان جهت عارضه بیاشتهایی عصبی عموماً با استفاده از یک گروه درمانی شامل اعضاء گروه پزشکی، اعضاء گروه سلامت روان و رژیمشناسان انجام میپذیرد، که همگی در زمینه اختلالات مرتبط با غذا خوردن صاحب تجربه هستند.
در اینجا، اطلاعاتی برای کمک به شما جهت آماده شدن برای دیدار با این گروه و اینکه چه انتظاراتی از پزشک و سایر اعضاء گروه سلامت باید داشته باشید، آمده است.
اقداماتی که میتوانید انجام دهید:
• هرگونه علامت و نشانهای که در حال تجربه نمودن آن هستید را یادداشت کنید.
• هرگونه اطلاعات شخصی کلیدی و اصلی خود را یادداشت کنید، شامل هرگونه استرس و یا فشار روانی بزرگی که پشت سرگذاشته و تحمل کردهاید، و یا تغییرات اخیری که در زندگی شما رخ داده است.
• فهرستی از تمام داروهای مصرفی خود را تهیه کنید، شامل ویتامینها و مکملهایی که مصرف میکنید.
• در صورت امکان، از یکی از اعضاء خانواده خود و یا یک دوست بخواهید که همراه شما باشد، گاهی اوقات به خاطر سپردن کلیه اطلاعاتی که در طول مدت ملاقات به شما داده میشود، میتواند امری مشکل باشد. شخصی که شما را همراهی میکند، ممکن است مواردی را به خاطر بسپارد که شما فراموش کرده و یا آن را از قلم انداختهاید. یک عضو خانواده، ممکن است این توانایی را داشته باشد که تصویر کاملتری از زندگی خانوادگی شما را به پزشکتان ارائه دهد.
• سوالاتی را که میخواهید از پزشکتان بپرسید، یادداشت نمایید، اینگونه شما هرآنچه را که میخواهید سوال کنید، به یاد خواهید داشت و از قلم نخواهید انداخت.
پارهای از سوالات مهم و اصلی که ممکن است بخواهید از پزشک یا سایر اعضاء گروه سلامتی خود بپرسید شامل موارد زیر است:
• چه نوع آزمایشاتی باید انجام دهم؟ آیا برای انجام این آزمایشات نیاز به اقدامات مقدماتی مخصوصی است؟
• آیا این عارضه و وضعیتی که به آن دچار شدهام، موقتی و کوتاه مدت است یا طولانیمدت؟
• چه نوع درمانهایی قابلاستفاده و در دسترس است، و شما کدامیک را پیشنهاد میکنید؟
• آیا برای داروهایی که تجویز نمودهاید، جایگزینهای ژنریکی وجود دارد؟
• آیا دورههای عادت ماهانه من مجدداً آغاز خواهد شد؟
• آیا جزوات آموزشی و یا سایر محصولات انتشاراتی جهت مطالعه من موجود میباشد؟ چه وبسایتهایی را جهت بازدید، پیشنهاد مینمایید؟
علاوه بر سوالاتی که از پیش جهت پرسیدن آماده کردهاید، از پرسیدن سایر سوالات از اعضاء گروه سلامت، در هر زمانی که برای شما پیش میآید، تردید نکنید.
آنچه باید از پزشک انتظار داشت:
پزشک و یا سایر اعضاء گروه سلامت، احتمالاً تعدادی سوال شامل موارد زیر از شما خواهند پرسید:
• چه مدت زمانی است که شما در مورد وزن خود نگران شدهاید؟
• آیا ورزش میکنید؟ اغلب چند وقت یکبار ورزش میکنید؟
• آیا راههای دیگری برای کاهش وزن پیدا کردهاید؟
• آیا علائم و نشانههای جسمانی در شما دیده میشود؟
• آیا تا به حال به خاطر اینکه احساس ناخوشایندی از سیری خود داشتهاید، اقدام به استفراغ نمودهاید؟
• آیا دیگران از روی نگرانی و توجه به شما گوشزد کردهاند که بسیار لاغرید؟
• آیا اغلب در مورد غذا فکر میکنید؟
• آیا پیش آمده که در خفا و بهطور پنهانی غذا بخورید؟
• آیا تا کنون فردی از اعضاء خانواده شما نشانه و علامتی از اختلالات مربوط به غذا خوردن داشته و یا اینکه این عارضه برای وی تشخیص داده شده؟
بیاشتهایی عصبی مانند سایر اختلالات مرتبط با غذا خوردن، میتواند بر زندگی شما تاثیر گذار باشد. این احتمال وجود دارد که شما تمام مدت در مورد غذا فکر کنید، ساعات زیادی جهت انتخاب گزینههای مورد نظر خود در مغازههای خوارو بار فروشی و سوپرمارکتها تقلا کرده و عذاب بکشید. همچنین ممکن است میزبان دستهای از مشکلات جسمانی باشید، مانند سرگیجه، یبوست، خستگی و اینکه خیلی اوقات احساس سرما کنید. ممکن است احساس تحریکپذیری، خشم و برآشفتگی، بداخلاقی و بدخلقی، ناراحتی، نگرانی و ناامیدی کنید. ممکن است به وبسایتهای مربوط به طرفداران بیاشتهایی عصبی سر بزنید، جاییکه در آن، به بیماری شما لقب دوستی را نسبت میدهند، که در لباسهای فاخر و گران قیمت پنهان میشود، و شما با فهرست غذایی شامل کاهو، هویج، پاپکورن، نوشابه و سودا رژیمی سعی در رسیدن به آن جایگاه را دارید.
اگر با هرگونه از این مشکلات دست و پنجه نرم میکنید، و یا اگر فکر میکنیدکه ممکن است دچار اختلالات مربوط به غذا خوردن شدهاید، از دیگران کمک بخواهید. اگر بیاشتهایی عصبی خود را از افرادی که دوستشان دارید، مخفی میسازید، سعی کنید فردی رازدار و قابل اعتماد را پیدا کنید تا با او در مورد آنچه اتفاق میافتد، صحبت کنید.
بیاشتهایی عصبی و علائم خطری که باید مراقب آنها بود:
ممکن است شناختن علائم و نشانههای بیاشتهایی، مشکل باشد، چراکه افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی، اغلب سعی در پنهان نمودن لاغری، عادات تغذیهای و یا مشکلات جسمانی خود دارند.
اگر شما نگران این هستید که آیا ممکن است فردی که به او اهمیت میدهید، دچار این عارضه میباشد، به دنبال این علائم خطر احتمالی باشید:
• حذف کردن وعده غذایی
• عذر و بهانه آوردن برای عدم مصرف غذا
• خوردن تنها میزان معینی از مواد غذایی سالم، معمولاً آن دسته از مواد غذایی که چربی و کالری پایینی دارند.
• غذا خوردن با سبک و سیاق خاص و به طور جدی همراه با تشریفات خاص خود، مثل برش دادن و تکه تکه کردن غذا به قطعات خیلی کوچک یا بیرون آوردن غذا از دهان بعد از جویدن.
• تهیه و درست کردن غذاهایی که به زحمت آماده میشوند و خودداری از خوردن آن.
• وزن کردن خود به طور مکرر(توزینهای مکرر).
• بازرسی کردن و بررسیهای مکرر در جلوی آینه، جهت ملاحظه و مشاهده نقصهای خود و عیبجویی
• شکایت و نالیدن از چاق شدن.
• عدم تمایل به غذاخوردن در جمع و جلوی افراد.
متاسفانه، بسیاری از افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی، دستکم در ابتدا، درمان را نمیپذیرند. تمایل و علاقه آنها به لاغر باقی ماندن، به توجه و نگرانی آنان به سلامتیشان، برتری داشته و مهمتر است. اگر از اطرافیان شما فردی است که نگرانش میباشید، از او بخواهید و او را ترغیب نمایید تا با پزشک صحبت کند.
وقتی پزشکان مشکوک میشوند که فردی مبتلا به عارضه بیاشتهایی عصبی است، مشخصاً آزمایشات و تستهای بسیاری انجام میدهند تا با کمک این آزمایشات، با دقت بیشتری به تشخیص بیماری برسند، و همچنین هرگونه عوارض مرتبط با آن را بررسی کنند و جلوی آن را بگیرند.
این آزمایشات عموماً شامل موارد زیر است:
• معاینات بدنی: این معاینات شامل اندازهگیری قد و وزن، بررسی علائم حیاتی مثل ضربان قلب، اندازهگیری فشار خون و درجه حرارت بدن، بررسی و ارزیابی پوست و ناخنها از جهت خشکی و یا سایر مشکلات، گوش دادن به صدای قلب و ششها و معاینه شکم میباشد.
• تستهای آزمایشگاهی: این آزمایشات ممکن است شامل شمارش کامل سلولهای خونی (CBC) و سایر آزمایشات اختصاصی خون جهت بررسی سطح الکترولیتها و پروتئین، و نیز بررسی کارایی کبد، کلیه و تیروئید شما باشد. یک آزمایش ادرار نیز ممکن است انجام گیرد.
• ارزیابی روحی روانی: پزشک یا روانپزشک از شما درباره افکار، احساسات، و عادات تغذیهای شما خواهد پرسید. همچنین ممکن است از شما خواسته شود پرسشنامههای خودارزیابی روحی، روانی را کامل نمایید.
• بررسیهای دیگر: ممکن است عکسبرداری به روش اشعه ایکس برای بررسی و ارزیابی شکستگیهای استخوانی، ذاتالریه(پنومونی)، یا مشکلات قلبی، انجام گیرد. از الکتروکاردیوگرام (ثبت ضربان قلب بهوسیله برق)، نیز میتوان برای جستجو و بررسی نامنظمیهای قلبی و اختلالات قلبی استفاده کرد. آزمایش تراکم استخوان ممکن است جهت ارزیابی و بررسی سلامت استخوانهای شما انجام شود. این امکان نیز وجود دارد که آزمایشاتی جهت تعیین مقدار انرژی (کالری) که بدن شما استفاده میکند انجام شود، که میتواند در برنامهریزی نیازها و احتیاجات تغذیهای شما کمککننده باشد.
معیارهای تشخیص بیاشتهایی عصبی:
برای اینکه عارضه بیاشتهایی عصبی در شما تشخیص داده شود، شرایط شما باید با یکسری معیارهایی که در دستورالعمل تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) جمع آوری شده است، مطابقت داشته باشد.
معیارهای تشخیصی DSM جهت بیاشتهایی عصبی عبارتند از:
• امتناع و خودداری از حفظ و نگهداری وزن بدن در حداقل میزان وزن طبیعی و یا بالاتر از آن که متناسب با سن و قد فرد باشد.
• ترس شدید و فراوان از افزایش وزن یا چاق شدن، مگر اینکه دچارکاهش وزن باشید.
• انکار شدید و جدی در مورد پایین بودن وزن خود، و یا وجود یک تصویر ذهنی تحریف شده از شکل ظاهری و اندام خود.
• در زنانی که عادت ماهانه در آنها شروع شده است، قطع آن حداقل برای سه دوره پیاپی و متوالی.
برخی از متخصصین رشته پزشکی، بر این باورند که ممکن است این معیارها خیلی سختگیرانه باشد و نشانهها و علائم را در بعضی از افراد، به درستی منعکس نمیسازد. ممکن است بعضی از افراد تمامی این معیارهای تشخیصی را نداشته باشند، اما هنوز مبتلا به عارضه اختلال مربوط به غذا خوردن باشند، و نیاز به کمک تخصصی داشته باشند.
وقتی شما مبتلا به عارضه بیاشتهایی عصبی هستید، این امکان وجود دارد که نیاز به چندین نوع درمان داشته باشید. اگر حیات و زندگی شما در معرض خطر جدی است، ممکن است جهت مسائلی از قبیل اختلال در ضربان قلب، کمآبی(دهیدراتاسیون)، عدم توازن الکترولیتی و یا مشکلات روانپزشکی، نیاز به درمان داشته باشید.
در اینجا نگاهی میاندازیم به آنچه که عموماً در درمان افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی اعمال میشود:
مراقبت پزشکی: به علت وجود مجموعهای از عوارضی که بیاشتهایی عصبی باعث بروز آنها میشود، این امکان وجود دارد که شما نیاز به مراقبت و نظارتهای زودبهزود و مکرر در زمینه علائم حیاتی، سطح آب و الکترولیتهای بدن، و نیز شرایط و وضعیت جسمانی مرتبط با آن داشته باشید. در موارد حاد و شدید، ممکن است افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی، در ابتدا نیاز به تغذیه از راه لولهای که در بینی آنها قرار داده میشود و تا معده آنها امتداد مییابد، داشته باشند( لوله بینی معدی). ممکن است پزشکی که در رابطه با کمکهای اولیه فعالیت میکند، شخصی باشد که مراقبت پزشکی را با سایر متخصصین درگیردر حوزه درمان و سلامت هماهنگ میسازد. گاهی اوقات، این یک روانپزشک میباشد که وظیفه هماهنگ نمودن مراقبت را بر عهده دارد.
بازگشت به وزن سلامت: اولین هدف در درمان، بازگشت به وزن سلامت(وزنی که در آن احساس سلامتی میکنید) میباشد. شما بدون بازگشت به وزن مناسب و یادگیری رژیم غذایی مناسب، نمیتوانید از یک اختلال مرتبط با غذا خوردن بهبودی یابید. یک روانشناس میتواند برای پرورش روشهای رفتاری و کمک به شما برای بازگشت به وزنی که در آن احساس سلامتی کنید با شما تمرین کند. یک کارشناس تغذیه میتواند راهنماهایی را در مورد رژیم غذایی سالم، شامل تهیه برنامههای غذایی مشخص و نیازهای کالریکی پیشنهاد دهد که به شما کمک خواهد کرد تا به اهدافی که در مورد وزن خود دارید برسید. خانواده شما نیز احتمالاً درگیر کمک به شما در حفظ و برقراری عادات تغذیهای سالم خواهند شد.
رواندرمانی: درمان فردی، درمان بر مبنای خانواده و درمان گروهی، همه این موارد سودمند خواهند بود.
• درمان فردی: این نوع از درمان به شما کمک میکند تا با رفتار و افکاری که در بیاشتهایی عصبی سهیم هستند، برخورد صحیحی داشته باشید و بر آنها غلبه نمایید. میتوانید اعتماد به نفس بهتر و سالمتری به دست آورده و راههای مثبتی جهت غلبه بر اضطراب و سایر احساسات ناخوشایند شدید، یاد بگیرید. عموماً، نوعی از درمان که درمان رفتاری شناختی (CBT) نامیده میشود، استفاده میشود. ممکن است درمان در همان روزی که برنامه درمان مقرر گردیده، صورت بگیرد، اما در بعضی موارد، ممکن است بخشی از درمان در یک بیمارستان وابسته به روانپزشکی انجام شود.
• درمان برمبنای خانواده: این نوع از درمان با این فرض شروع میشود که فرد مبتلا به اختلال مرتبط با غذا خوردن، دیگر قادر به تصمیمگیری درست و قاطع بابت سلامتی خود نیست، و به کمک خانواده خود نیاز دارد. بخش مهمی از درمان بر مبنای خانواده، این است که خانواده درگیردر این مساله، مطمئن و خاطرجمع باشد که فرد از الگوهای صحیح و سالم غذایی، پیروی میکند. این نوع از درمان، میتواند به حل مشکلات و کشمکشهای خانوادگی کمک کند و حمایتهای اعضاء دلسوز خانواده را یکجا جمع کند. درمان بر مبنای خانواده، خصوصاً برای بچههای مبتلا به بیاشتهایی عصبی، که هنوز در خانه و با خانواده زندگی میکنند، میتواند مهم باشد.
• درمان گروهی: این نوع از درمان، راهی را پیش روی شما قرار میدهد تا با افراد دیگری که مبتلا به اختلالات مرتبط با غذا خوردن هستند، ارتباط برقرار کنید. گاهیاوقات، گروههای حمایتی غیررسمی، نیز میتوانند مفید و کمک کننده باشند. هر چند باید دقت داشته باشید که این گروههای غیررسمی از تیمهای تخصصی سلامت روانی، خط نگیرند. در مورد بعضی از افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی، ارتباط با گروههای حمایتی ممکن است منجر به رقابتی شود که فرد بخواهد در آن به عنوان لاغرترین فرد گروه شناخته شود.
داروها:
تا کنون داروی به خصوصی که جهت درمان بیاشتهایی طراحی شده باشد، شناخته نشده است، چراکه مشخص شده است کارایی خوبی نداشته اند. هرچند، داروهای ضدافسردگی، یا داروهای مربوط به روانپزشکی، میتوانند جهت درمان اختلالات روانی که ممکن است درگیر آن باشید، مثل افسردگی یا اضطراب، به شماکمک کنند.
بستری شدن در بیمارستان:
ممکن است در مواردی که دچار عوارض و مشکلات جدی پزشکی شدهاید، یا در مواردی که فوریتهای روانپزشکی ایجاب میکند، و یا در موارد سوءتغذیه شدید و امتناع و خودداری اکید از غذا خوردن، نیاز به بستری شدن بیمارستانی باشد. ممکن است بستری شدن در بیمارستان، در یک بخش پزشکی و یا روانپزشکی صورت بگیرد. بعضی از درمانگاهها در درمان افراد با اختلالات مرتبط به غذا خوردن تخصصی هستند. این امکان وجود دارد که بعضی از آنها به جای بستری کردن بیماران، برنامههای روزانه، را پیشنهاد نمایند. برنامههای تخصصی مربوط به اختلالات مرتبط با غذا خوردن، ممکن است درمانهای فشردهتر وشدیدتری را در مدت زمان طولانیتری پیشنهاد دهند. همچنین، حتی پس از اتمام دوره بستری، درمانهای مداوم و آموزشهای تغذیهای برای ادامه بهبود بسیار حائز اهمیت است.
چالشهای موجود در درمان بیاشتهایی عصبی:
بعضی از موارد بیاشتهایی عصبی، می تواند بسیار شدید باشد. ممکن است در موارد خفیفتر، زمان کمتری برای درمان و بهبود نیاز باشد. یکی از بزرگترین چالشهایی که در درمان بیاشتهایی عصبی با آن مواجه میشویم، عدم پذیرش درمان از سوی افراد مبتلا به آن است. این امکان وجود دارد که آنها فکر کنند نیاز به درمان ندارند یا اینکه نسبت به افزایش وزن خود حساسیت نشان دهند. اساساً بعضی از افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی، آن را یک بیماری نمیبینند، و در عوض آن را به عنوان انتخابی در روش و سبک زندگی خود قلمداد میکنند.
حتی اگر شما تمایل به بهبود داشته باشید، غلبه بر کشش و جاذبه بیاشتهایی عصبی، میتواند امری سخت و مشکل باشد. بیاشتهایی عصبی، اغلب یک نبرد مداوم، همیشگی و مادامالعمر است. گرچه ممکن است علائم و نشانههای آن فروکش کند، اما همچنان شما آسیب پذیر باقی خواهید ماند، و ممکن است در طول دوره استرس و فشار روانی زیاد و یا در موقعیتهای حساس، برگشت و عود مجدد این بیماری را داشته باشید. برای مثال، ممکن است علائم و نشانههای بیاشتهایی عصبی، در طول دوران بارداری از بین بروند، البته تا زمانی که کودک شما به دنیا بیاید. درمانهای مداوم و یا ملاقاتهای دورهای، در طول زمانهایی که استرس و فشار روانی وجود دارد، میتواند کمککننده و سودبخش باشد.
گرچه در مورد درمانهای جایگزین، به عنوان بخشی از درمان در افراد مبتلا به اختلالات مرتبط با غذا خوردن، به خوبی مطالعه و تحقیق نشده است، با این حال، پارهای از درمانهای جایگزین، میتواند به کاهش اضطراب کمک نماید. و برخی از این نوع درمانها ممکن است به افراد با اختلالات مرتبط با غذا خوردن کمک نماید تا حس خوشی و آرامش در آنها افزایش یابد.
درمانهای جایگزینی که جهت کاهش اضطراب به کار میروند عبارتند از:
• طب سوزنی
• ماساژ
• یوگا
• مدیتیشن
وقتی شما مبتلا به بیاشتهایی عصبی هستید، مراقبت و محافظت مناسب از خود، برایتان مشکل خواهد بود. علاوه بر درمانهای تخصصی، اقدامات زیر را نیز دنبال کنید:
• به برنامه درمانی خود متعهد باشی: از جلسات درمانی خود فرار نکنید و سعی نداشته باشید از وعدههای غذایی خود بگذرید، هر چند آنها باعث احساس ناخوشاینی شما گردند.
• با پزشک خود درباره مکملهای ویتامینی و املاح مورد نیاز و مناسب خود صحبت کنید: اگر به خوبی غذا نمیخورید، این احتمال وجود دارد که بدن شما تمام نیازهای مربوط به مواد مغذی را دریافت نکند.
• خود را از توجه و ارتباط اعضاء خانواده و دوستانی که خواهان سلامتی شما هستند، جدا نسازید: متوجه این امر باشید که آنها از صمیم قلب بهترینها را برای شما آرزو دارند.
• در مقابل اصرار و میل به وزن کردن خود و یا بازرسی مکرر بدن خود در مقابل آینه مقاومت کنید: این اعمال هیچ سودی برای شما ندارند، به جز تقویت و تحریک کشش و انگیزه شما جهت حفظ و نگهداری عادات ناسالم خود.
این امکان وجود دارد که غلبه بر عارضه بیاشتهایی عصبی را امری دشوار بیابید، از آنجاییکه مدام در معرض هجوم اخبار و پیامهای ضد و نقیض و پیچیدهای از جانب رسانهها، فرهنگ، و شاید خانواده و یا دوستان خود هستید. حتی شاید شنیده باشید که افراد با شوخی بیان میکنند که کاش دچار بیاشتهایی عصبی بودند تا شاید میتوانستند وزن کم کنند.
• به خود یادآوری کنید که وزن سلامت بدن شما (وزنی که در آن احساس سلامت میکنید)، چقدر است، به خصوص در زمانهایی که تصاویری را مشاهده میکنید که انگیزه و میل شما را جهت محدود ساختن کالریهای دریافتیتان، تحریک مینماید.
• از وبسایتهای مربوط به طرفداران بیاشتهایی عصبی ، بازدید ننمایید. این سایتها شما را تشویق میکنند که عادات خطرناک خود را حفظ کرده، و باعث عود مجدد بیماری و یا بازگشت مجدد آن میشوند. بیاشتهایی یک انتخاب جهت سبک و شیوه زندگی نیست، این یک بیماری است.
• آگاهی از این موضوع که این امکان وجود دارد که شما همیشه بهترین داور جهت تشخیص در این مورد که آیا به اندازه کافی غذا میخورید و یا از وزن مناسب و در محدوده سلامت برخوردارید، نباشید.
• شناسایی و تعیین موقعیتهای مشکلزا، که احتمالاً افکار و رفتار شما را که میتوانند در بیاشتهایی عصبی نقش داشته باشند، برانگیخته نماید، طوریکه بتوانید نقشهای عملی جهت رسیدگی به آنها ترسیم نمایید.
• به دنبال الگوهای شخصیتی مثبت باشید. به خود یادآوری کنید که احتمالاً الگوها ومدلهای بسیار لاغر یا هنرپیشگانی که در مجلات مد مخصوص زنان و یا مجلات زرد خود را به نمایش میگذارند، نمایانگر بدنهای سالم نیستند.
راه مطمئن و تضمینشدهای جهت پیشگیری از ابتلاء به بیاشتهایی عصبی و یا سایر اختلالات مربوط به غذا خوردن، وجود ندارد. احتمالاً پزشکان مراقبتهای اولیه ( متخصصین اطفال، پزشکان خانواده، و اینترنها)، در موقعیت و جایگاه خوبی برای تعیین و تشخیص نشانهها و علامات اولیه ابتلاء به اختلالات مرتبط با غذا خوردن، و جلوگیری از رشد و پیشرفت کامل بیماری، قرار دارند. برای مثال آنها میتوانند سوالاتی را در زمینه عادات تغذیهای و رضایت فرد از وضعیت ظاهری خود، طول دیدار و ملاقاتهای پزشکی، بپرسند. اگر در یکی از اعضاء خانواده خود و یا یک دوست، متوجه اعتماد به نفس پایین، عادت به رژیمهای سخت و طاقتفرسا و عدم رضایت از ظاهر خود، شدید، با او در این مقوله صحبت نمایید. گرچه ممکن است قادر نباشید از پیشرفت اختلال مرتبط با غذاخوردن جلوگیری نمایید، ولی میتوانید در رابطه با رفتار سالمتر و یا گزینههای درمانی صحبت کنید.
منبع-http://www.yourdoctor.ir/