650530_420

از قدیم الایام دخالت والدین در زندگی زوجین موجب بروز مشکلات زیادی در بین آنان شده است رابطه دامادها و مادرزن ،عروس و مادرشوهر از قدیم الایام دچار تنش و بحث و جدل بوده است می خواهیم راههای مناسب برای بهبود روابط د راین زمینه را بدانیم.

چند وقت پیش یکی از تیترهای صفحه حوادث روزنامه توجهم را به خود جلب کرد؛ دامادی با نارنجک مادرزنش را منفجر کرده بود. امیدوارم همه مادرزن ها مرا ببخشند از این که از فعل «منفجر کردن» استفاده می کنم اما آخر انفجار طبیعی ترین خصلت نارنجک است.

وقتی این خبر روزنامه را می خوانیم ناخودآگاه به ذهن مان خطور می کند که رابطه داماد با مادرزن تا چه حد باید خصمانه باشد که داماد متن زندگی را با صحنه جنگ اشتباهی بگیرد.

اگرچه همه دامادها و مادرزن ها با نارنجک سراغ همدیگر نمی روند اما بعضی هایشان نارنجک را رقیق می کنند یا به تکه های مساوی تبدیل می کنند که برای یک عمر قابل استفاده باشد. برای تنظیم رابطه ای مثبت میان مادرزن ها و دامادها بدون آن که ضامن نارنجک کشیده شود، چه باید کرد؟

راهنمایی های خواسته نشده بحران ایجاد می کند

دکتر ویدا علیخانی، روانشناس می گوید: «عوامل متعددی می تواند به ایجاد درگیری در خانواده منجر شود. متداول ترین عاملی که اغلب مورد توجه قرار می گیرد درگیری «داماد با مادرزن» یا «عروس با مادرشوهر» است.

مشکل مشترک، قدرت کشمکش نسل هاست. هر شخصی سلیقه ها و احساسات خاص خود را دارد. بنابراین اختلاف داماد با مادرزن تعجب ندارد. این اختلاف ذائقه در موضوعاتی نظیر کجا زندگی کردن، چگونگی تعیین خط مشی زندگی و … خود را نشان می دهد.

در این میان برخی ترجیح می دهند شیوه ترکیبی زندگی را انتخاب کنند و برخی به سبک مستقل روی می آورند. به هر حال نمی توان انکار کرد یکی از عوامل شایع و ویرانگر ازدواج، کشمکش بر سر قدرت است. بیشترین کشمکش ها هم بین «داماد و مادرزن» یا «عروس و مادرشوهر» اتفاق می افتد.

در کشمکش های طولانی به ندرت می توان برنده را پیدا کرد. وجود کشمکش زیاد به این معناست که مردم اصلا فراموش کرده اند برای چه چیزی می جنگند.»

دکتر علیخانی از «راهنمایی های درخواست نشده» به عنوان یکی از اهرم های ایجاد بحران در روابط داماد و مادرزن نام می برد و ادامه می دهد: «گاه مشکل داماد با مادرزن به روزهای اول آشنایی و خواستگاری برمی گردد. بعضی وقت ها مادرزن به دلیل ایجاد محدودیت، تعیین خط مشی و … رنجش را در دل داماد ایجاد می کند که مدت ها آن رنجش بر روابط آنها سایه می افکند و طبیعتا در ادامه به تعارضات شدید زوج دامن می زند.

البته بسیاری از خانواده ها هم هستند که با برخورداری از فرهنگی غنی مین فرزندان خود و افرادی که به عنوان داماد یا عروس وارد خانواده شان می شوند تبعیضی قائل نمی شوند و تجربیات خود را بدون غرض ورزی در اختیار آنها قرار می دهند. با این همه تازه واردها آن را به عنوان دخالت در زندگی شان تلقی می کنند و به خاطر همین پیش داوری این رابطه مثبت را به پرتگاه می برند.

نقطه مقابل نیز وجود دارد؛ مادرزن ها و مادرشوهرهایی که به دلیل کنترل زندگی فرزندانشان به قصد و عمد، سعی بر دخالت مستقیم می نمایند و با امر و نهی سعی می کنند به زندگی فرزندانشان آنطور که خود می پسندند سمت و سو بدهند، غافل از آن که عملکرد آنها آغازی بر مشکلات حاد میان زوج ها است.»

تلقینات منفی، شکاف در رابطه

بسیاری از دخترها و پسرها سال ها پیش از ازدواج در بمباران اطلاعات منفی از کاراکتر «مادرشوهر» و «مادرزن» قرار می گیرند.

در جامعه ما عموما تصویری منفی از «مادرزن» ارائه می شود. از این زاویه شاید بتوان بخشی از اختلافات داماد و مادرزن را ناشی از این تلقینات دانست.

دکتر علیخانی این تلقینات منفی را در شکاف رابطه، تاثیرگذار می داند و معتقد است: «بسیاری از زوج هایی که با این ذهنیت غلط زندگی خویش را آغاز می کنند بدون آن که واقعا دخالتی از جانب بزرگترها به زندگی آنها وارد آید از همان ابتدا سعی بر جداسازی می کنند و محدودیت هایی برای آمد و شد قائل می شوند که همین مسئله نیز می تواند به شروع چالش های خانوادگی بعدی منجر شود.

در الگوی عمومی، زوج ها خانواده های ترکیبی دارند، بنابراین ما مجبوریم دو مجموعه گستره و سببی را یکپارچه سازیم. برخورد واقع گرایانه در مسائل و نگرش مثبت اعضا می تواند به استحکام پیوندها کمک کند.»

سکوت در جمع، مشاجره در خلوت

دکتر علیخانی در پاسخ به این سوال که اختلاف جنسیتی، سنی، تحصیلاتی و جایگاه اجتماعی می تواند نقش تنش آفرین در این رابطه داشته باشد، می گوید: «اختلاف جنسیتی و سنی در بروز چالش بین مادرزن و داماد بی تاثیر نیست اما بالا بودن میزان تحصیلات یا طبقه اجتماعی اقتصادی نمی تواند به مثابه روشی برای کاستن یا از بین رفتن اختلافات تلقی شود.»

این روانشناس از «پذیرا بودن تجربیات» به عنوان شرط بزرگ ارائه تجربه از سوی بزرگترها یاد می کند؛ عنصری که همچنان در خانواده های ما مغفول مانده است: «گاهی مادرزن ها یا مادرشوهرها احساس می کنند با ارائه تجربیات زندگی خویش می توانند گامی برای سعادتمندی فرزندان شان بردارند اما به این مسئله توجه نمی کنند که داماد یا عروس پذیرای تجربیات آنها هستند یا نه، اما اتفاقی که اینجا می افتد اتخاذ سیاست سکوت از سوی جوان ترهاست.»

زوج های جوان در برابر این پیشنهادها معمولا سکوت می کنند اما آیا این سکوت دلیلی بر تایید حرف بزرگترها است یا این که این سکوت در خلوت زوج ها به آتشفشانی از مشاجره ها تبدیل می شود؟ اتفاقی که امروزه در مجتمع های قضایی و دادگاه های خانواده به عینه دیده می شود. ما با بسیاری از پرونده هایی روبرو هستیم که دلیل جدایی روج ها صرفا دخالت اطرافیان بوده که شعله های این دخالت حریم آن دو را نیز دامنگیر کرده است.

والدین در حاشیه زندگی زوج ها باشند

اگر داماد، مادرزن و همسر را اضلاع یک مثلث بدانیم، نقش همسر را در تنظیم رابطه مثبت بین دو ضلع دیگر نمی توان نادیده گرفت. دکتر علیخانی در این باره می وید: «زن نقش بسیار مهمی در کاهش یا افزایش تنش بین داماد و مادرزن دارد. ما باید روی رشد فکری زن وقتی زندگی مشترک را آغاز می کند، حساب باز کنیم.

اگر زن جوانی که به تازگی ازدواج کرده صرفا به آنچه مادرش گوشزد می کند بسنده کند، رابطه خود و همسرش را به پرتگاه نزدیک کرده است، بنابراین اگر زن جوانی با دخالت های بی مورد مادرش (مرد جوان با دخالت های بی مورد مادرش) روبرو شد و احساس کرد این دخالت ها به رابطه او با همسرش لطمه می زند، باید محترمانه از مادرش بخواهد در حاشیه زندگی او (نه در متن) قرار گیرد.

ما گاهی می بینیم دختران جوان با درد دل کردن راه دخالت مادرشان را هموار می کنند. آنچه ما پیشنهاد می کنیم در گام اول طرح مسئله و مشکل در یک فضای آرام بین زوج ها است و در صورتی که به پاسخ نرسید، مراجعه به متخصصان «زوج درمانی» و «خانواده درمانی» است.»

چند پیشنهاد برای بهبود رابطه

اما برای ایجاد علقه های مثبت و پویا در این رابطه چه باید کرد؟

دکتر ویدا علیخانی چند پیشنهاد دارد:

* ازدواج شما بسیار مهمتر از تعصب های خانوادگی است، هیچ احتیاجی به کشمکش ها نیست.

* جوانان باید زمان و انرژی خود را صرف ایجاد روش زندگی شان کنند.

* از هشیاری برای ایجاد تغییر استفاده کنید و آن را بهانه ای برای منطقی جلوه دادن رفتار قرار ندهید.

* همه افرادی (در اینجا مادرزن و مادرشوهر) دارای نقاط ضعف و قوت هستند. با احساسی فکر کردن فقط نقاط ضعف آنها را می بینید. از آگاهی به عنوان محرکی که از تکرار این الگوها جلوگیری می کند بهره بگیرید.

* در وفاداری به ازدواج و خانواده ها، تعادل داشته باشید.

* درگیری شخصی یا حمایت گرایانه صدمات ناخواسته ای به ازدواج می زند. شما به صورت ایده آل حالت دوستانه ای با اعضای خانواده تان دارید بنابراین با دیگران نیز روابط مهربانانه را حفظ کنید.

* خانواده ها مجموعه هایی با ویژگی های ارزشمند و آسیب پذیر هستند.

* بعضی از خانواده ها با هم گروه های بزرگی را تشکیل می دهند و انتظار اینکه چه کسی را دوست بدارید غیرواقعی است.

* اولویت شما ایجاد ازدواج راضی کننده است. شما خواهان یک خانواده سببی و گسترده با پشتیبانانی قوی برای ازدواج خویش هستید. این امر لازم نیست اما مفید است.

* والدین تصور می کنند بچه های بالغ به کمال مطلوب نرسیده اند؛ بنابراین آرزوی همدلی کامل برای آنها می کنند. تصمیم این که فرزند آنها با چه کسی ازدواج می کند، مهمترین تصمیم زندگی آنها است. طرح ریزی ازدواج بخصوص خدمات و هزینه ها می تواند ارتباط های خانوادگی را متشنج کند.

* رنجش ها تا بعد از مراسم نیز طول می کشد، از طرفی رجوع کردن به والدین یا خانواده سببی جهت پشتیبانی از مشاجره های خانوادگی به جدال بدی منجر می شود و درگیری های حمایتی را تشدید می کند. اگرچه گاهی فراوانی برخوردهای اجتماعی می تواند تکنیک عاقلانه ای باشد اما اجتناب و تاخیر در رسیدگی به این موضوعات باعث ایجاد کینه و سوءظن می شود.

* تمرکز بر شناسایی مشکلات و حل آنها اثر منفی بر زندگی و ازدواج شما ندارد. این تمرین برای قوی شدن در برخوردها با خانواده سببی و گسترده است و به تبع آن تنش ها و مشکلات را کاهش می دهد. درگیری با خانواده خود یا همسر می تواند تنش ایجاد کند و به زوج سرایت کند. ایجاد مرزهایی از شفافیت و سلامت بین ازدواج و خانواده اولیه، وظیفه مهمی است.

* خانواده ها یک احساس بامحتوا و پیوسته را ارائه می دهند که هم پشتیبانی کننده است و هم به پشتیبانی نیاز دارد. تماس خانوادگی به شما اجازه می دهد طیفی از رویدادهای زندگی و احساسات را در قالب افراد بالغ تجربه کنید. این حس پیوستگی و توجه، بعد مهمی به زندگی و ازدواج شما می افزاید.

* راهنمایی در برخوردها و آسیب های گذشته نباید از سر حسادت و اکراه باشد. بر روابط کنونی تمرکز کنید و با ناامیدی یا عصبیت آن را کنترل نکنید.

* اختلاف ها را بگویید اما حرمت شکنی نکنید.

این مشاور اعتقاد دارد تا آنجا که مقدور باشد، زوج های جوان باید اختلافات پیش آمده را با درایت نزد خود تحلیل و بررسی کنند، با این حال اگر از حل اختلافات پیش آمده عاجز ماندند به افراد معتمد باتجربه یا متخصصان این حوزه اعم از مشاوران و روانشناسان مراجعه کنند. از این زاویه مشاوره پیش از ازدواج و پس از ازدواج می تواند بسیاری از نقطه های تاریک و ابهام آمیز در روابط زوج ها را روشن کند.

از طرفی زوج ها وقتی از طرف پدر و مادرهایشان احساس دخالت و اختلاف می کنند در عین این که باید اجازه دهند صورت مسئله به صورت کامل طرح شود اما نباید بگذارند دامنه این اختلاف به رحمت شکنی و مخدوش شدن شخصیت طرفین منجر شود.

در واقع بیشتر وقت ها آنچه موجب ظهور اختلافات عمیق بین زوج ها می شود نه اختلاف اصلی (فرض کنید اختلافات داماد و مادرزن) بلکه پس لرزه ها و نحوه مدیریت و برخورد با آن اختلاف از سوی زوج ها است.

وقتی تاثیرهای منفی بلااثر می شود

انگجی، کارشناس ارشد مشاوره وجود ارتباط بین اختلاف سن با مخدوش بودن این رابطه را رد می کند و می گوید: «ما با مواردی مواجه بوده ایم که با وجود فاصله سنی زیاد داماد با مادرزن رابطه شان کاملا مثبت بوده، مواردی هم داشته ایم که این فاصله به حداقل رسیده اما رابطه این دو نفر با هم منفی و مخدوش تعریف شده بود. من معتقدم حتی اگر اختلاف سنی را به عنوان یک مانع در ایجاد رابطه مثبت بین مادرزن و داماد بپذیریم، شیوه درست مدیریت و برخورد و برنامه ریزی زوج ها تاثیرهای منفی را بلااثر خواهد کرد.

مجله پیام سلامتی – شکوفه شیبانی: