بیشتر خانمها میدانند که چگونه همسر، فرزندان یا اطرافیانشان را شاد کنند، اما وقتی نوبت به خودشان میرسد، این موضوع را نه تنها جدی نمیگیرند بلکه در کمترین اولویت زندگیشان نیز قرار میدهند، این در حالی است که روانشناسان معتقدند شادی در متن زندگی زنان باید جاری باشد نه در حاشیه زندگیشان.
گمگشتگی و دوری از خویشتن واقعی و نداشتن اعتماد به نفس کمترین آسیب بیتوجهی زنان نسبت به شادی خویش است. دنیا پر از زنانی است که نسبت به خود، آگاهی واقعی ندارند و بیشتر به جنبههای منفی وجودشان توجه دارند و دائم به این فکر میکنند که چه چیزهایی ندارند و انجام دادن چه کارهایی از عهده آنان خارج است.
تحقیقات متعددی نشان داده است که اکثریت قریب به اتفاق زنان به موجب درگیری در شش دام، احساس نارضایتی و ناخشنودی از زندگی میکنند. همه زنان به گونهای با این شش دام آشنایند، دامهای ضدشادی زنان معمولا با عبارت «فقط اگر» شروع میشوند؛ «فقط اگر زیبا، خوشاندام و لاغرتر بودم»، «فقط اگر وضعیت مالی بهتری داشتم»، «فقط اگر میتوانستم مرد رویاهایم را انتخاب کنم»، «فقط اگر کمی خوششانس بودم»، «فقط اگر میتوانستم متفاوتتر از دیگران باشم»، «زندگیام عالی و بیکم و کاست میشد»، «فقط اگر میتوانستم تواناییهایم را نشان دهم و ترفیع رتبه بگیرم»؛ این باورهای ذهنی منفی قراردادی و خودساخته، نهتنها زنان را خوشبختتر و شادتر نمیکند بلکه آنها را از توجه به خود دور کرده و موجب کاهش احساس رضایت و شادکامیشان میشود.
ریشه این دامهای ضدشادی را باید در افکار منفی و تجربه بیوقفه هیجان منفی ترس جست و جو کرد. این ترسها در بسیاری از مواقع، علت غیرواقعی دارند و با توجه و فکر کردن افراطی به آنها زمینه رشدشان فراهم میشود، بنابراین بر زنان واجب است برای شاد بودن و شاد زیستن، سری به افکار و باورهای غیرمنطقیشان بزنند و با شناخت بیشتری آنها را کنترل و مدیریت کنند.
شاد بودن برای زن، یک مهارت و انتخابی متفاوت است، چهبسا زنان بسیاری وجود دارند که به رغم شرایط سخت و دشوار زندگیشان توانستهاند زندگی شاد و سعادتمندی داشته باشند. این افراد لزوما قویترین و شجاعترین زنها نبوده و نیستند، بلکه آنچه آنها را از دیگران متفاوت و مجزا میکند این است که آنان سبک زندگی مساعدی داشته و شاد زیستن را فلسفه بنیادین زندگی خویش انتخاب کردهاند. زنان شاد خیلی خوب توانستهاند از تجارب تلخ و شیرین عبرت بگیرند و آنها را در برنامه زندگیشان بگنجانند و به جلو قدم بردارند، به بیان دیگر این گروه از زنان میدانند چگونه باید زندگی خوبی داشته باشند یا برای بهتر ساختن آن، چه باید انجام دهند.
برای شاد بودن عجله کنید
وقت تلف نکنید. همین امروز را غنیمت بشمارید و در همین لحظه اکنون برای شادی خود به پا خیزید. به نکات مطرح شده توجه کنید و برای اجرایی کردن آنها در تلاش باشید. این چند اصل، رازهایی هستند که با متحول کردن زندگیتان میتوانند شما را به یک زن شاد و خندان تبدیل کنند. فراموش نکنید شما لایق بهترین احوال هستید و هیچ لوازم آرایشی به اندازه شادی و تبسم شیرین بر لب، نمیتواند شما را زیبا و جذابتر کند.
کمالگرایی ممنوع!
زنان شاد خیلی خوب میدانند که کمالگرایی دشمن شادیشان است، آنان به جای داشتن نگاه آرمانی و ایدهآلگرایانه به خود، سعی میکنند نگاه واقعی به خود داشته باشند و با پذیرش نقاط قوت و ضعفشان، برای تقویت و اصلاح آنها تلاش کنند. بیشک، نگاه واقعی به خود داشتن زمینهای فراهم میکند که آنان در جهت کمالگرا بودن حرکت کنند.
خودباوری
«من خودم را باور دارم»، شعار اکثریت به قریب اتفاق زنان شادی است که خود را همان گونه که هستند پذیرفتهاند و دوستش دارند. خوددوستداری و اهمیت به خویشتن خویش اولویت برتر آنان در زندگی است. زنان شاد هرگز ارزش خود را منوط به چیزی نمیدانند و وابسته به آن نمیکنند، در حقیقت به این باور رسیدهاند که ارزش آنها بستگی به این ندارد که چه دارند و چگونه به نظر میرسند. معمولا آنان همیشه برای کسب احساس رضایت درونی، برقراری روابط موفق و داشتن سلامت و صداقت احساسی در تلاشند، چهبسا به یقین به این خودباوری رسیدهاند که ارزشمندند و لیاقتها و شایستگی برتری دارند که بسیاری ممکن است در حسرت داشتن آنها باشند.
مسئولیت در برابر خود
زنان شاد بدرستی به این حقیقت رسیدهاند که زندگی مال آنهاست و در قبال آن نیز، خود مسئولند. آنها میدانند تنها خودشان هستند که میتوانند کاری برای شاد بودن خود انجام دهند و سعادت و خوشبختیشان نیز تنها در گرو تفکرات سالم و تصمیمات درستشان دستیافتنی خواهد بود، به همین دلیل سعی میکنند برای شادی و رضایت از زندگی خویش، دستاویز هر ترفندی شوند، اما دست یافتن به آن را، هرگز به دیگران واگذار نکنند یا از دیگران انتظار نداشته باشند.
فرصتطلبی
زنان شاد مخالف سرسخت موکول کردن کار امروز به فرداها هستند. آنان بخوبی درک کردهاند
امروز تنها روزی است که میتوانند از آن مطمئن باشند و برای آن برنامهریزی کنند و نقشه بکشند. بنابراین همیشه در حال شکار لحظه هستند و سعی میکنند از هر فرصت پیش آمده، نهایت استفاده را ببرند. زنان شاد معمولا برای لحظه به لحظه هر روزشان برنامه دارند و خیلی خوب هم میدانند که چگونه از لحظات و ساعات هر روزشان بیشترین بهره را ببرند.
نه گفتن قاطعانه
این حکم عقل سلیم است که با گفتن یک «نه» قاطعانه، خود را رها سازی و به خویشتن خویش سلامی دوباره بگویی!
نه گفتن هنری است که بسیاری، مهارت استفاده از آن را نمیدانند و از ارزش بیان آن، کاملا بیاطلاعاند، در حالی که زنان شاد خیلی خوب از اثر جادویی این کلمه دو حرفی باخبرند و در وقت لزوم برای ابراز مخالفت خود از مطلبی، بیهیچ ترس و ابایی، بکرات از آن استفاده میکنند؛ چرا که خوب میدانند با «نه» گفتن به دیگران، مستحق تجربه فرصتی میشوند که به خود «آری» بگویند و با حساب آوردن خویشتن خویش، به طرز شایستهای اثبات خود کنند.
احترام به اقتدار خود
زنان شاد به اقتدار و صلابت درونیشان احترام میگذارند و برای وجود درونی خویش ارزش قائلاند، آنان بخوبی توانستهاند قدرت شخصیشان را درک کنند و اهمیت ویژهای برای آن قائل شوند، به عبارت دیگر، زنان شاد به این باور و یقین رسیدهاند که زندگیشان متعلق به خودشان است نه وابسته به دیگران، پس برای ارتقای خویش و بهتر بودن کیفیت و کمیت زندگیشان دائم در تلاش هستند.
قدرت انتخاب قوی
زنان شاد هرگز منتظر دست معجزهگر و خوشیمن تقدیر و سرنوشت نیستند و هرگز تسلیم بازی درون گردون و قسمت نمیشوند. آنان به این قدرت فکر و باور رسیدهاند که در زندگی، قدرت انتخاب دارند و میتوانند بهترینها را لایق خود سازند و شایسته آن نیز هستند، بنابراین برای انتخابهای زندگیشان توجه ویژهای دارند و برای حصول آنها از هیچ سرمایهگذاری عاطفی و فکری فروگذار نیستند.
از خودگذشتگی و بخشش
کوهی از غم هم که باشند، اگر چه شاید ناراحت و آزرده خاطرشان کند، اما هرگز بر دلشان سنگینی نمیکند و از قدرت حرکتشان نمیکاهد. زنان شاد از قدرت بخشش مطلع هستند و آن را به عنوان یک اصل در اولویت اول، ارتباط خود با دیگران قرار دادهاند. آنان معتقدند: گذشت، کمک به دیگری نیست بلکه کمک به خویش و رهایی از تفکرات آزاردهنده و مستاصلکننده است. زنان شاد با گذشت و بخشش از خطاهای دیگران، براحتی خود را از شر اصطکاکهای ذهنی و روحی خلاص کرده و به خویش کمک میکنند که آرامش را دو دستی در آغوش بگیرند و از وجود صمیمی آن لذت ببرند.
وقت گذاشتن برای خود
زنان شاد نه همیشه خوابند و نه همیشه بیدار؛ نه همیشه مشغول همسرداری و بچهداریاند و نه همیشه غافل از نقشهای زنانه! آنان برنامه ویژهای برای زندگی دارند، طوری برنامهریزی میکنند که نهتنها همیشه در اختیار همسر و فرزندان باشند بلکه زمانی را نیز برای وقت گذراندن با خود داشته باشند. معمولا آنان به خود میرسند و دائم برای با طراوت و شاد بودنشان تلاش میکنند و به هر طریق ممکن تجدید روحیه کرده و روح و روان خود را سالم و پرانرژی نگاه میدارند، مثلا با اختصاص دادن زمانی از اوقات روزانه به خویش، فرصت خلوت کردن با خود پیدا میکنند و به علاقهمندیها و سرگرمیهایشان میپردازند؛ مطالعه کردن، ورزش کردن، گفتوگو با همسر، دیدار دوستان و آشنایان، بازی با بچهها و… برخی از فعالیتهای زنان شاد است.
دوری از بدبینی
وقایع بد و اتفاقات ناخوشایند را جزیی اجتنابناپذیر، از هر زندگی میدانند که فراگیر و همیشگی نیست و به یقین میدانند این رویداد تلخ، ناخوشی حال امروزشان است که در فردا روزی به پایان خواهید رسید. زنان شاد معمولا عادت ندارند رویدادهای ناگوار را به طور شخصی ارزیابی کنند و آنها را منحصر به خود قلمداد کنند، به دیگر سخن، در خزانه فکری و رفتاری آنها چیزی به نام «بدبیاری»، «بدشانسی و بداقبالی»، «ای کاش»، «اما…» و «اگر…»، معنا و مفهومی ندارد. زنان شاد آیه یاس نیستند و قبول دارند چرخ روزگار همیشه به کام شان نخواهد بود، پس سعی میکنند مثبت بیندیشند و باور داشته باشند که «پایان شب سیه سپید است» و بالاخره روزی ختم این روزهای تلخ را خواهند گرفت. آنان به خود اطمینان دارند و قادرند هر آنچه را که میخواهند به دست آورند؛ «خواستن توانستن است» شعارشان است و یقین دارند همه چیز دست یافتنی است به شرط آن که فقط بخواهند!
تلاشگر و کوشا
زنان شاد خوب میدانند که خوشبختی و شادمانی بدون تلاش و زحمت دست نیافتنی است، بنابراین برای حصول کوچکترین خواستهها تلاش میکنند و هنگام مواجهه با سختیها و مشکلات نیز، صبور بوده و اجازه ناامیدی به خود نمیدهند بلکه با تمام توان به جنگ احساس شکست و ناتوانی میروند؛ معمولا به جای به دست گرفتن کاسه «چه کنم چه کنم»، به دنبال حل مساله و یافتن راهحلهای منطقی هستند، هراز باره هم لازم باشد پیش میروند تا راهی بیابند که بتوانند انتظارات خود یا اطرافیانشان را مرتفع سازند.
واقعگرا بودن
منطقی هستند و هرگز راجع به داشتهها و نداشتههای زندگیشان خیالبافی و ایدهآلگرایی نمیکنند. آنان به خوبی میدانند در هر مرحله از زندگی ممکن است چیزی را از دست بدهند، اما در مقابل، چیزی را هم به دست آورند. به بودن و نبودنهای حقیقت زندگی باور دارند و با بصیرتی بسیار نیز، آنها را پذیرفتهاند، بنابراین یاد گرفتهاند هرگز به خود اجازه ندهند، تحولی هر چند جزیی، حال و احوالشان را کن فیکون کند و آنها را شاد یا درمانده سازد.
توجه به همه نقشها
زنان شاد تکبعدی نیستند و نگاه چند بعدی به زندگی دارند، آنها به خوبی حد و مرزهایشان را میشناسند و برای هر بخش آن، سرمایهگذاری عاطفی و روانی مشخصی را تعیین میکنند. زنان شاد متوجه تمامی نقشهای زندگیشان هستند و به خوبی نیز میتوانند از عهده وظایف مرتبط با آنها برآیند؛ نقشهای دختری، همسری، مادری، خواهری و… در کنار نقش خانهداری یا اشتغال و کار بیرون از خانه، ابعاد متفاوتی از هویتهای یک زن است که تنها زنان شاد میتوانند به درستی بین آنها تمایز قائل شده و هرگز اجازه ندهند که تداخل نقش ایجاد شود یا برخی از نقشها به فراموشی سپرده شوند. مثلا یک زن شاد میداند بخشی از هویت او به شغل و کاری که انجام میدهد، مربوط است، پس هرگز اجازه نمیدهد همه هویتش را کارش رقم بزند.
پرهیز از بلندپروازی
زنان شاد بلندپرواز نیستند و میدانند هر واقعیتی به زمانی مشخص، چه بخواهند و چه نخواهند، حتمیالوقوع خواهد بود. آنان میدانند که میتوانند صاحب هر آنچه که میخواهند شوند، اما لزوما همه چیز در یک زمان مشخص و به وقت دلخواه آنان به دست نخواهد آمد، بنابراین پرورش یا تقویت این فکر را بسیار مورد تاکید قرار میدهند و دائم برای پذیرش و اجرایی کردن آن در تلاش هستند.
شناخت شادی
نگرش مثبت، شناسایی علاقهمندیها و توانمندیها، روابط عاطفی عمیق و ارزشمند، زندگی پرمعنا، تلاش برای بهتر بودن، خودشناسی، احترام به خویش و دیگران، درک متقابل و… از اجزای اصلی تشکیلدهنده شادمانی و خوشبختی است که زنان شاد برای حصول، پرورش و تقویت آنان، تمرین و ممارست بسیار میکنند.
چاردیواری ضمیمه روزنامه جام جم