اما در این سالهای اخیر، پدیدهای به نام تکفرزندی ظهور کرده که همین امر موجب کاهش جمعیت جوان در کشور شده است. برخلاف گذشته که خانوادهها داشتن فرزند بیشتر را سرمایه میدانستند امروزه اکثر زوجها تک فرزندی و یا حتی بی فرزندی را انتخاب میکنند.
زوجها تکفرزندی را ترجیح میدهند
زوجهایی که به تک فرزندی معتقدند، ممکن است خودشان را قانع کنند که اداره خانوادهای سه عضوی برای آنها از نظر اقتصادی به صرفهتر است و در ضمن تک فرزندی به آنها این امکان را میدهد که همه وقتشان را صرف تربیت، پرورش و نظارت بر تنها کودک خانواده کنند. تک فرزندها معمولا متکی به خود بار میآیند و یکی یک دانه بودنشان باعث میشود توجه والدین کاملا به آنها معطوف شود.
اما در عین حال نبودن کودکی دیگر با اختلاف سنی کم نسبت به آنها در خانواده، سبب میشود دوران کودکی چندان طولانی نداشته باشند و به سرعت وارد دنیای بزرگسالان شوند و همین ورود زودهنگام به دنیای آدم بزرگها، در کنار حمایت مالی کامل والدین، شرایطی مناسب را برای پیشرفت اقتصادی این کودکان در بزرگسالی فراهم میکند.
طبق آمار ثبت احوال کشور در حال حاضر جمعیت ایران بیش از 78 میلیون نفر است که ترکیب سنی زیر 15 سال 24 درصد، افراد 15 تا 30 سال، 31 درصد، افراد 30 تا 64 سال، 39 درصد، و افراد بالای 64 سال 6 درصد این جمعیت را تشکیل میدهند. از این میان 14 درصد زوجها به بیفرزندی و 19 درصد آنها به تک فرزندی تمایل دارند.
در گذشته والدین به علت نیاز نیرو برای کشاورزی و دامپروری به داشتن فرزند بیشتر مخصوصا پسر علاقه زیادی داشتند، اما با تغییر سبک زندگی از سنتی به مدرن و وجود مشکلاتی از قبیل مشکلات اقتصادی، دیر ازدواج کردن جوانها و کمبود وقت، زوجها تک فرزندی را بیشتر ترجیح میدهند.
حبیبالله قاسمزاده، پزشک روانپزشک است که در اینباره میگوید: «انتخاب تعداد فرزند ارتباط مستقیم با نگرش، توانمندی و اطلاعات والدین دارد.» او با اشاره به نگرانی افراد برای ساختن زندگی بهتر برای فرزند خود ادامه میدهد: «تعداد فرزند به اقتصاد و سلامت روانی و اجتماعی والدین بستگی دارد. افرادی که امکان مالی آنها کم است و بیشتر وقت خود را به کار بیرون خانه اختصاص میدهند، داشتن یک فرزند را انتخاب میکنند.
زوجهایی که تمایل به داشتن یک فرزند دارند، بیشتر وقت خود را به فرزندشان اختصاص میدهند، تمام تلاششان را میکنند تا به خواستههای فرزندشان رسیدگی کنند و بیشتر نیازهایش را برطرف کنند.»
قاسمزاده همچنین تصریح کرد: «در این شرایط فرزند سالاری به وجود میآید. این امر سبب خود خواه شدن فرزندان و وابسته شدنشان به پدر و مادر میشود. اما داشتن خواهر یا برادر، به کودک بخشیدن را یاد میدهد و در روند رشد روان فرد بسیار موثر است.»
والدینی که بیشتر کار میکنند
در پاسخ به این پرسش که چرا خانوادههای ایرانی به تکفرزندی روی آوردهاند،بیشتر کارشناسان و حتی خود والدین،مشکلات اقتصادی را دلیل اصلی میدانند. چرا که در جامعهای که والدین در کنار هم برای امرار معاش کار میکنند، رسیدگی به فرزند، کمی دشوار است. از طرف دیگر تمایل زنان به فعالیتهای اجتماعی و کسب درآمد افزایش یافته تا بتوانند فرزندانشان را با امکانات بهتری وارد جامعه کنند.
با توجه به نظریههای فمنیستی که زنان خانهدار را قربانیان یک گزینه اشتباه میخوانند و آنها را محکوم به عقب ماندگی میدانند، گروهی از زنان به امر اشتغال و تحصیل بیشتر روی آوردهاند. این طرز فکر موجب فعالیت بیشتر آنها و رسیدگی کمتر عاطفی به فرزند میشود که باز هم آنها را از داشتن فرزند میهراساند.
در گذشته والدین فقط دغدغه برطرف کردن نیازهای اولیه کودک را داشتند و کار کردن پدر به تنهایی کفایت میکرد. در حال حاضر توقع فرزندان بیشتر شده و والدین مجبورند بیشتر فعالیت کنند و کمتر برای فرزندشان وقت بگذارند. غفارتبریزی روانشناس، میگوید: «والدین میخواهند خودشان هم از زندگی بهره ببرند بهجای اینکه امکاناتشان را با چند فرزند تقسیم کنند و فرزندان امروز در خواست امکانات بیشتری از والدین دارند. والدین آنقدر برای نیازهای گاه بیمورد فرزند تلاش میکنند که فرصت رسیدگی به خود را ندارند.به همین دلیل زوجهای جوان به تک فرزندی روی میآورند.»
عوارضی چون فرزندسالاری، بلوغ زودرس
شاید در نگاه نخست، تک فرزندی یک پدیده اجتماعی تحسین برانگیز ارزیابی شود که حول محور آن تربیت آسان، توان مالی خانواده در جهت تامین نیازها و از این دست موارد، مورد توجه باشد، اما باید گفت که این پدیده نقاط منفی زیادی را به همراه دارد. مجید ابهری استاد دانشگاه شهید بهشتی، معتقد است: «بیشتر تکفرزندان مشکلات رفتاری دارند و در خانواده روش تربیتی طوری است که آنها را فرزندسالار بارمیآورد.
فرزندانی که با این روش بزرگ میشوند، معمولا خودخواه، مغرور و گوشهگیر هستند و روابط اجتماعی را به خوبی یاد نگرفتهاند.» این متخصص علومرفتاری با بیان اینکه تکفرزندی با توجه به فرهنگ جامعه ما مناسب نیست، عنوان میکند: «مهمترین عارضه تکفرزندی، فرزندسالاری است، بهگونهای که پدر و مادر تمام توجهشان به صورت اغراقآمیزی به فرزندشان است و هر خواستهای که داشته باشد، برآورده میکنند و معمولا کودکان با این روش، لوس خواهند شد و چون خواهر و برادر ندارند، توانایی برقراری ارتباط موثر با دیگران را کمتر یاد میگیرند.»
البته در کنار عارضه «فرزندسالاری» در خانوادههای تک فرزند، «بلوغ زودرس» نیز از دیگر عوارض این پدیده محسوب میشود. به گفته کارشناسان روانشناسی، فرزند در دوره اولیه کودکی بیشتر نیازمند حضور والدین است. ولی در دومین دوره کودکیاش، نقش همسالان بارزتر میشود و مهارتهای زیادی را از آنان میآموزد. حال اگر فرزند تنها باشد، به ناچار باید در کنار بزرگسالان پرورش پیدا کند.
در نتیجه او تجربهای از کودکی و نوجوانی خود نداشته و با بازیها، کارها و نقشهای این گروه سنی آشنا نیست و بهیکباره پرشی به دوران مسئولیتپذیری بزرگسالان خواهد داشت. او از لحاظ روحی و روانی، بسیار سریعتر رشد کرده و دنیا را از دید بزرگسالان میبیند.
حضور در چنین خانوادهای که فقط شامل افراد بالغ است، سبب بلوغ زودرس کودک میشود. البته به فرزند سالاری و بلوغ زودرس، میتوان موارد دیگری مانند کم شدن روابط اجتماعی و عدم جامعهپذیری،کاهش انسجام خانواده و تضعیف شبکه ارتباطی خویشاوندی، را اضافه کرد. این موارد آسیبهای شخصی برای تکفرزندان محسوب میشود.
تک فرزندی علاوه بر تاثیرات ناخوشایندش بر خانواده، بر جامعه هم تاثیرات نامطلوبی دارد. علی جعفری، روانشناس در اینباره میگوید: «به هم خوردن توازن میان شمار زنان و مردان از عواقب تک فرزندی است. چرا که ممکن است بیشتر زوجهای جامعه، یک جنس به خصوص را ترجیح دهند و به این ترتیب فراوانی جنس دیگر کاسته میشود که این مشکل در آینده، آنها را با مشکلاتی در زمینههای گوناگون از جمله ازدواج مواجه میکند.»
با توجه به شرایط جمعیتی کشور ضروری است که برای حل مسئله کاهش فرزندآوری برنامهریزی صورت گیرد تا این مشکل تبدیل به بحران جمعیتی نشود. دولت باید با اجرای برنامهریزیهایی برای تسهیل مشکلات اقتصادی، امر فرزندآوری را برای جوانان هموار کند. برخی از زوجهای جوان علاقه زیادی به فرزندآوری دارند، اما به علت ترس از مشکلات اقتصادی و تأمین نیاز آینده فرزند از این مسئله امتناع میکنند.
با مروری به دو شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» در دهههای گذشته و «با یه گل بهار نمیشه» در سالهای اخیر، باید دید تدابیر آینده برای کنترل جمعیت در کشور،چگونه خواهد بود.