این افکار آسیب زا می توانند شما را دچار مشکلات روانی کنند بهتر است از آن ها فاصله بگیرید و اجازه ندهید در روح و روانتان رخنه کنند ما شیوه مقابله با آنان را در این مطلب به شما آموزش می دهیم
هیچ از خود پرسیده اید خاطرات آسیب زننده، به عبارتی افکار مربوط به تجربههای تلخ که تا مدتها و شاید تا آخر عمر، بر زندگی روحی و روانی ما اثر میگذارند، در مغز چه سرنوشتی مییابند و چگونه میتوان آنها را شناسایی کرد؟این افکار آسیب زا در ناخودآگاه ما لانه میکنند و بیآنکه ما بفهمیم در ما سبب بروز ناهنجاریهای روانی چون افسردگی و اضطراب میشوند.
برای مثال میتوان به سوءاستفاده جنسی در زمان کودکی اشاره کرد؛ تجربه تلخی که که خاطره آن مثل سایه در ناخودآگاه فرد باقی میماند و چه بسا در سراسر زندگی قدم به قدم با فرد میرود.حال فکر کنید اگر بتوان این افکار آسیب زا را از ناخودآگاه خارج کرد و به سطح خودآگاه حافظه آورد، یعنی از آنها آگاه شد، چه اتفاقی میافتد. مسلماً بهتر میتوان آثار این افکار ناگوار یعنی اضطراب و افسردگی را درمان کرد.در این باره دانشمندان توانستهاند به وجود سازوکار خاصی در مغز پی ببرند، که مغز انسان با استفاده از آن افکار آسیب زا را در لایههای ناخودآگاه حافظه ذخیره میکند.البته شاید این هنر مغز باشد که افکار آسیب زا را در لایههای ناخودآگاه ذخیره کند تا فرد آنها را فراموش کند و ذکر مداوم آنها سبب آزار او نشود. اما در نهایت این افکاری که مغز سعی در سرکوب آنها میکند سبب بروز مشکلات روانی، در فرد میشود و او را از پا میاندازند؛ مشکلاتی چون، اضطراب، افسردگی و میل به انزواطلبی.
دکتر یلنا رادولوویچ، سرپرست گروه تحقیق و استاد بیماریهای دو قطبی مغز در دانشکده پزشکی فینبرگ دانشگاه «نورث وسترن» درباره سازوکارهای مورد استفاده مغز برای ذخیره اطلاعات ناگوار میگوید: «یافتههای ما نشان میدهد که مغز برای ذخیره خاطرات هراس آور از شیوههای گوناگون استفاده میکند.»
او میگوید: «ما در این باره به یک سازوکار مهم پی برده ایم که مغز با استفاده از آن این کار را صورت میدهد.»دکتر رادولوویچ میگوید: برای یک روان درمانگر مشکل است بدون آگاهی از علت مشکلات روانی بیمار، راهی برای درمان او بیابد، چون خود بیمار نیز نمیداند علت اضطراب و افسردگی اش چیست.«این یافته در نهایت به ما کمک میکند، در مورد افرادی که آگاهی از علت ناهنجاریهای روانی آنها برای درمانشان ضروری است و آنها نخست باید بتوانند افکار آسیب زا را به یاد بیاورند، کاری کنیم.»
کارشناسان این تحقیق بر این باورند که اگر بتوان کاری کرد مغز به همان حالت هوشیاری زمان ثبت آن فکر آسیب زا بازگردد، میتوان به آن خاطرات بد دسترسی پیدا کرد.
در مغز دو ماده وجود دارد که مسئولیت سروسامان دادن به احساسات و کنترل سلولهای عصبی در زمان بروز هیجان و آرامش با این دو اسید آمینه است. یکی گلوتامیت (glutamate) نام دارد و دیگری به اصطلاح گابا (GABA) نامیده میشود.
وقتی مغز در شرایط عادی به سر میبرد، میزان این دو ماده در حالت تعادل است. اما اگر احساسات و سطح هشیاری ما بشدت بر انگیخته شود، میزان «گلوتامیت» افزایش مییابد. این ماده شیمیایی همچنین کاری میکند خاطرات در شبکه عصبی طوری ذخیره شوند که فرد براحتی آنها را به یاد بیاورد.
اما، ماده شیمیایی گابا، سبب آرام شدن و به خواب رفتن فرد میشود. به بیان دیگر، جلوی عملکرد گلوتامیت را میگیرد. مصرف داروهای آرامبخش سبب ترشح بیشتر این ماده در مغز ما میشود. دکتر رادولوویچ میگوید: «مغز ما در مواجهه با شرایط مختلف شبیه یک رادیو عمل میکند.»
او میگوید، همان طور که یک رادیو گاه روی موج اف ام فرکانسهای رادیویی را دریافت میکند، گاه روی موج ای ام، بعضی خاطرات در مغز هم روی یک ایستگاه و برخی دیگر روی ایستگاهی دیگر قابل دریافتند. مثلاً اگر خاطرات سطح هشیار حافظه روی اف ام دریافت میشوند، باید برای دسترسی به خاطرات ذخیره شده در لایههای ناخودآگاه موج را بهای ام تغییر بدهیم.
به عبارت دیگر، اگر بتوان دریافت کنندههای ماده شیمیایی گابا را که در زمان برانگیختگی احساسات برای مهار گلوتامیت ترشح شدهاند، به همان میزان زمان وقوع حادثه ناگوار رساند، موج مغز از اف ام بهای ام تغییر میکند و خاطره بد به یاد بیمار میآید.
کارشناسان این تحقیق دریافتهاند که مغز برخی افراد در مواجهه با تنشهای ناشی از شرایط ناگوار به جای فعال کردن گلوتامیت وذخیره اطلاعات، ماده شیمیایی گابا را به نسبت بیشتری ترشح میکنند و افکار آزاردهنده و آسیب زا را در لایههای ناخودآگاه و دور از دسترس قرار میدهند.آنها معتقدند میتوان با استفاده از برخی داروها به اصطلاح موج مغز را تغییر داد و کاری کرد بیمار افکار و خاطرات بد را به خاطر آورد تا درمانگران بتوانند با اطلاع از علت اصلی، درمان مؤثرتری برای مشکلات روانی او پیدا کنند.
روزنامه ایران