معمولا در ترک عادت دست دست میکنیم، چرا؟
خیلی از افراد زمانی که تصمیم میگیرند عادتی را ترک کنند مدام امروز و فردا میکنند و آن را عقب میاندازند. علت آن هم میتواند برخی تصوراتی باشد که درادامه به آن میپردازیم:
عادت من خیلی هم بد نیست: برخی افراد فکر میکنند عادتهایشان، عادتهای بدی نیست و نیازی به تغییر ندارند یا ممکن است به این نتیجه برسند که عادتهایشان پیامدهای منفی دارد و نیازمند تغییرند. تغییر دادن یا ندادن؟ کدام یک؟ حقیقت را بررسی کنید و سپس تصمیم بگیرید.
نمیتوانم عادتم را ترک کنم: گفتن این که نمیتوانم عادتم را ترک کنم بیشتر شبیه این است که فردی بگوید نمیخواهم تغییر کنم. خیلی از افراد هیچ تغییری را دوست ندارند بخصوص تغییر بعضی امور مثل عادتها و رفتارهای نامناسب. شاید یکی از مهمترین دلایل آن هم این باشد که افراد با رفتارهای آشنا احساس راحتی بیشتری میکنند، چرا که این رفتارها به آنان احساس امنیت میدهد.
عادتهای بد ممکن است در هر بخشی از زندگی ما وجود داشته باشد و ما را از رسیدن به خواسته هایمان بازدارد و در مواردی هم اثرات مخربی بر سلامت جسم و روان ما بگذارد.
تغییر بیش از حد سخت است: تغییرکردن مشکل است. تغییر کردن زمان، تلاش و تعهد میطلبد. در برخی موارد تغییر بعضی عادتها باعث بروز ناراحتی در خود فرد یا حتی اطرافیان میشود، اما فرد باید فکر کند آیا سود تغییر عادتش بیشتر است یا سود نگهداری عادت و سپس انتخاب آگاهانه داشته باشد.
ترس از موفق نشدن: اگر برای تغییر عادتی تلاش کنید، اما موفق نشوید بدترین اتفاق ممکن چه میتواند باشد ؟ فرد میتواند به این نشدن به عنوان یک تجربه بزرگ فکر کند. در نهایت ممکن است فرد عادت خود را داشته باشد با این تفاوت که میداند تلاش خود را برای تغییر کرده است.
حالا زمان مناسبی برای تغییر نیست: احتمالا این جمله را شنیدهاید که «افراد وقتی تغییر میکنند که سرشان به سنگ بخورد.» اما افراد مجبور نیستند منتظر یک بحران برای تغییر کردن باشند. در واقع ایجاد تغییر میتواند از بروز بحران پیشگیری کند.
در کدام دایرهاید؟
استفان کاوی در کتاب خود به نام هفت عادت خوب خانواده درباره این که افراد با توجه به رفتارهایی که انجام میدهند به اصطلاح در دو دایره ربط یا دایره تاثیر قرار میگیرند چنین مینویسد:
دایره ربط دایره بزرگی است شامل آنچه برای شما اهمیت دارد و دایره تاثیر دایره کوچکتری است درون دایره ربط و شامل چیزهایی است که میتوانید روی آن کار کنید. معمولا افرادی که فعالانه عمل میکنند بر دایره تاثیر متمرکز میشوند و نتیجه کارشان هم بزرگتر شدن این دایره است.
گفتن این که نمیتوانم عادتم را ترک کنم، بیشتر شبیه این است که فردی بگوید نمیخواهم
یکی از بهترین راهها برای این که بدانید در دایره تاثیر هستید یا در دایره ربط، این است که به کلام خود توجه کنید، چنانچه زبانی سرزنشآمیز و متهمکننده دارید پس در دایره ربط قرار دارید مثل زمانی که میگویید «چقدر همسرم بیملاحظه است»، اما اگر زبانتان بالفعل است پس در دایره تاثیر قرار دارید و روی مواردی که کاری از دستتان بر میآید متمرکز هستید، مثلا وقتی که میگویید «باید کاری کنم که رفتارهای مثبت در فرزندانم تقویت شود.»
از دیگر راههایی که به ما کمک میکند بالفعل باشیم، تشکیل «حساب بانکی عاطفی» است. حساب بانکی عاطفی، کیفیت رابطهتان را با دیگران نشان میدهد و مانند حسابی است که باید مدام در آن پول واریز کنید و در نتیجه میزان اعتبارتان در بانک افزایش یابد. این در حالی است که شما فعالانه عمل کنید، اما چنانچه انفعالی عمل کرده باشید مانند این است که به طور مستمر از حسابتان پول بردارید و میزان اعتبارتان کاهش یابد. اگر اندوخته شما زیاد باشد میزان اعتبارتان بالا و ارتباط باز و آزاد با اعضای خانواده دارید. در این حالت اگرهم اشتباهی از شما سر بزند ذخیره عاطفی آن آنقدر بالاست که جبرانپذیر باشد ولی اگر میزان اندوخته تان کم باشد اعتباری ندارید و در نتیجه ارتباط موثر هم نخواهید داشت.
یکی از عمده ترین مسائل در بیشتر خانوادهها این است که تمایل به برداشت مداوم از حساب بیشتر از واریز وجه در آن است.
در ارتباط با قرار گرفتن در دایره تاثیر یا دایره ربط این مهم را باید در نظر بگیریم که هرگاه در روابطتان عواطف خود را روی ضعفهای دیگران بنا میکنید در واقع نیروی خود را در مقابل نقاط ضعف دیگران هدر میدهید و زندگی عاطفی شما حاصل چگونگی رفتار با آنها میشود، اما وقتی بر دایره تاثیر خود متمرکز میشوید و سعی میکنید روابط را براساس عشق بدون قید و شرط و اعتماد بنا بگذارید، مهارت خود را در تاثیر مثبت بر دیگران افزایش میدهید.
روزنامه جام جم