اگر مایلید به اهدافتان دست یابید بهتر است با در پیش گرفتن برخی روش ها در پی رسیدن به آن برآیید و از رسیدن به هدف واقعی تان لذت ببرید بهترین راهکارهای مفید در این زمینه را برایتان آورده ایم با ما همراه باشید
در نظر گرفتن اهداف و شرایط واقعی – با نگاهی به آرزوهای گذشته و فعلی خود، در خواهید یافت برخی از آن ها با شرایط واقعی سازگار نیستند. واقعی کردن اهداف یعنی در نظر گرفتن شرایطی که به ما می گوید آیا امکان چنین کاری را داریم یا خیر؟ همچنین به چه چیزهایی باید بله یا خیر بگوییم و این که در پایان راه چه چیزی انتظار ما را می کشد.
دختری 21ساله هستم. تمام دوستانم یا ازدواج کرده اند یا وارد کاری شده اند و موفق هستند؛ اما من دوست ندارم ازدواج کنم از طرفی نه اعتماد به نفس دارم نه می دانم چه استعدادی دارم یا به چه کاری علاقه دارم. دو کار پاره وقت هم رفتم از هر دو اخراج شدم به دلیل خجالتی بودن و حالا کاملا افسرده و ناامید شده ام طوری که حتی به دانشگاه هم نرفتم و درس نخواندم .چه کنم؟
فریبا البرز؛ دانش آموخته رشته مشاوره خانواده در پاسخ به این سئوال نوشت: دوست خوبم! مشخص است شما در شرایطی قرار گرفتید که نسبت به آینده سرخورده و مأیوس هستید. امیدوارم این نوشتار و راهکارهایی که خدمت شما ارائه می شود، بتواند حس مثبت امیدواری را در شما ایجاد و به حل مشکل شما کمک کند.
نبود برنامه ریزی؛ ریشه مشکلات – با توجه به پیام شما، این طور به نظر می رسد که زندگی تان هم اکنون فاقد برنامه ریزی درستی برای آینده است. واقعیت این است که ما به اندازه همه عمرمان فرصت نداریم و اگر اولویتی در سامان بخشی به زندگی خود در این دنیای شلوغ نداشته باشیم؛ باید تمام مدت در نقطه آغاز یک کار و در حال دست و پا زدن باشیم، بدون آن که پیشرفتی حاصل شود. به واسطه تعیین نکردن حوزه استعداد و علاقه، شغل و… همچون مسافری بی مقصد و سردرگم شده اید که نهایتاً به خستگی و یأس می رسید. در واقع همین سردرگمی و نداشتن برنامه ریزی در زندگی باعث از دست دادن اعتماد به نفس و بروز حس خجالت زدگی و ناامیدی در شما شده است. در نتیجه اصلی ترین علت وقوع این وضعیت نادیده گرفتن اصول برنامه ریزی و نبود تلاش و توفیق در کشف و شناسایی موقعیت ها و استعدادهای درونی تان در زندگی شخصی است.
راهکارهایی برای مدیریت زمان و بهبود شرایط
با رعایت 5 مرحله، می توانید موفقیت را با مدیریت زمان و انجام به موقع کارها به دست آورید.
گام اول: ارزیابی – هدف یا هوس مسئله این است! پاسخ به سؤالاتی مانند «آیا قطعاً می خواهم ادامه تحصیل بدهم؟» یا این که «آیا قطعاً می خواهم شغلی داشته باشم؟» در تعیین مسیر درست زندگی شما کاملاً کلیدی است؛ چون باید به طور دقیق بدانیم قرار است در کدام جهت حرکت کنیم؟ برای این کار نیز دانستن اینکه هم اکنون کجا ایستاده ایم و هدف ما در کجا قرار دارد، ضروری است. اگر این مهم را ارزیابی نکنیم، در نیمه راه هدف می مانیم. همچنین ارزیابی سختی های راه برای رسیدن به هدف، زمان مورد نیاز و امتیازات و دستاوردهای دستیابی به هدف را برای ما مشخص خواهد کرد.
گام دوم: در نظر گرفتن اهداف و شرایط واقعی – با نگاهی به آرزوهای گذشته و فعلی خود، در خواهید یافت برخی از آن ها با شرایط واقعی سازگار نیستند. واقعی کردن اهداف یعنی در نظر گرفتن شرایطی که به ما می گوید آیا امکان چنین کاری را داریم یا خیر؟ همچنین به چه چیزهایی باید بله یا خیر بگوییم و این که در پایان راه چه چیزی انتظار ما را می کشد.
گام سوم: تصویر سازی از برنامه- اگر بتوانیم در ذهن خود، روی اهداف بلند یا کوتاه مدت تمرکز کنیم، آنگاه با تصویرسازی قادر خواهیم بود جایی که در آن قرار گرفتیم، مسیر حرکت، اشتباهات، نقاط قوت و مسیر باقی مانده را شناسایی کنیم.
گام چهارم: پیگیری اهداف دست یافتنی -گاهی هدف آن قدر بزرگ و دست نیافتنی است که فرد اغلب در زندگی خود،آن را رؤیایی دور از دسترس می یابد؛ در حالی که تمرکز روی هدف با در نظر گرفتن اهداف کوتاه مدت چندگانه در مسیر هدف اصلی، همواره معقول و اجرایی تر است.
گام پنجم: کنترل -هر از گاهی باید به عقب بازگشت و در مسیر دستیابی به اهداف کلی زندگی، آنچه گذشته است را به درستی بررسی کرد و هدف اصلی و بلند مدت همیشه باید در ذهن ما باشد. دائم باید روند به نتیجه رساندن اهداف کوتاه مدت را کنترل کنیم تا هرگز از مسیر هدف اصلی دور نشویم. ضمناً باید دانست موفقیت در دستیابی به اهداف بزرگ، حاصل توفیق یافتن در اهداف کوچک هم راستا با آن است. امیدوارم با پشت سر گذاشتن این مراحل بتوانید به یک برنامه ریزی صحیح در زندگی خود دست یابید و با تلاش و پشتکار در مسیر حصول اهداف تان گام بردارید.
روزنامه خراسان،