در این گزارش کوتاه مجموعهای از بهانه ها مطرح شده که ممکن است هر کودکی به آن متوسل شود تا به خواب نرود:
من نمیتوانم عروسکم را پیدا کنم، کجاست؟
پیکی (عروسک مورد علاقه کودک) صورتم را لیس زده، باید دستشویی بروم و صورتم را بشویم!
پیکی دوست دارد که صورتش را ببوسم، من مطمئنم!
من احساس میکنم پیکی دوست دارد او را در آغوش بگیرم!
با پیکی قهر کردهام، دیگر دوست ندارم در اتاقم باشد!
کولر روشن است، خوابم نمیبرد!
کولر خاموش است، خوابم نمی برد!
تشنه هستم، یک لیوان آب میخواهم!
تشنه هستم، ممنون که آب آوردی (مادر) ولی دوست دارم چند تکه یخ در آن باشد!
آبی که برایم آوردید خیلی سرد است، کمی گرمش کنید!
من فراموش کردم که قرص ویتامین بخورم. الان باید بخورم!
مسواک زدم ولی فکر میکنم باید از دوباره مسواک بزنم!
اینجا خیلی سرد است، یک پتو کم است!
تشک تخت خوابم خیلی سفت است دوست ندارم روی آن بخوابم!
آرنجم به لبه تخت خورده و الان خیلی درد میکند، مامان، بابا! لطفا بوسش کنید!
باز هم سردم است، باز هم پتو بیاورید!
این پتویی که برایم آوردهاید ستارههای زیادی دارد، خوابم نمیبرد. پتوی بدون سطح برایم بیاورید!
چرا مامان بزرگ و بابا بزرگ حیوان خانگی در خانه شان ندارند!!
من خیلی گرسنه هستم!
ترسیدهام! مامان، بابا، شما هم مثل من ترسیدهاید؟!
من نمیتوانم جایی را ببینم! اینجا خیلی تاریک است!
خوابم نمیبرد! هنوز صبح نشده؟!