برخی از افراد در دوره نامزدی همواره به ن امزد خود شک میکنند البته برخی از افراد شک مطمئنی دارند که .اقعا به حق و عده ای نابحق شک میکنند که امروز درباره شک به ن امزد مطالبی را عنوان میکنیم. اول از همه باید این توصیه را به شما بکنم که هرگز ززود قضاوت نکنید و ح تما مواردی را ارزیابی کنید سپس شروع به قضاوت بکنید
چه خبر است؟ نامزدتان وقت زیادی با یک خانم خاص در کتابخانه درس میخواند یا میبینید که نگاههای معناداری را در مهمانی با دخترهای دیگر ردوبدل میکند. یا شاید هم از اینکه بیش از حد طبیعی موقع حرف زدن با دوستان خانمش تماس برقرار میکند یا هر زمان که به صفحه موبایلش نگاه میکنید، اسم یک خانم را میبینید که به او اساماس میزند، ناراحتید. اگر دوست دارید بدانید که با این کارها واقعاً در حال خیانت به شماست یا نه و اینکه چه باید بکنید، این متن را دنبال کنید.
اول اینکه باید بگوییم زود نتیجهگیری نکنید. مهمترین قسمت در برخورد با این مسئله این است که اول مطمئن شوید که آیا این حساسیت شما واقعاً بجا است یا خیر. خانمها خیلی وقتها آنقدر به بعضی چیزها فکر میکنند که دیگر واقعیت آن موضوع را نمیبینند. بدون اینکه بفهمید ممکن است بیاعتمادی درون خودتان یا رابطهتان اتفاق بیفتد. اگر به او اعتماد نداشته باشید، بعضی اوقات به طور نادرست تصور خواهید کرد که در حال طنازی با دختران دیگر است و این انتظار باعث میشود دوستیهای خیلی پاک و ساده او با دیگران را به شکل خیانت ببینید. سعی کنید خیلی وارد بطن داستان نشوید؛ مردها مثل زنها فکر نمیکنند. در ۹ مورد از ۱۰ مورد، برای او درس خواندن با یک خانم یا اساماس دادن به یک دوست خوب هیچ معنا و مفهوم خاصی ندارد. این شما هستید که باید تصمیم بگیرید با این مسئله مشکلی دارید یا نه.
موقعیت را دوباره ارزیابی کنید و یادتان باشد: مرز بندی ها و رفتار انسانها معیار اصلی است. همه ما میدانیم وقتی عملی را از چارچوب آن بیرون میآورید خیلی زشت به نظر میرسد. هیچ فرقی نمیکند! به خاطر داشته باشید که ممکن است شما از جایی وارد آن موقعیت شدهاید که همه چیز وارونه به نظر آمده باشد. به همان اندازه، عمل یا حرف مهم است. مثلاً، «مرسی از اینکه اون کتابو بهم دادی ☺» لزوماً نشانه شیطنت کردن نیست ولی «بیا امشب درس بخونیم ؛)» جای سوال دارد.
اگر برداشت شما این بوده که حرف یا عمل او شیطنت است یا اینقدر بد بوده که موجب ناراحتی شما شود، زمان آن رسیده که موضوع را با او مطرح کنید. همانطور که قبلاً ذکر کردیم، وقتی مردها را به طنازی محکوم میکنیم، معمولاً تصور میکنند کار اشتباهی انجام ندادهاند و این باعث حساسیت این موضوع میشود. رمز کار این است که عاقلانه و بالغانه با موضوع برخورد کنید. هر کاری میکنید یادتان باشد که به هیچ عنوان برای تلافی کردن شما هم شروع به شیطنت نکنید. این فقط جنگی راه میاندازد که هر کدامتان نشان دهید کدامتان بیتفاوتتر است و این بیشتر از قبل به رابطهتان صدمه میزند. و جار و جنجال هم راهنیدازید یا شروع به فرستادن اساماسها خشن نکنید و سعی هم نکنید که خاموش و بیتفاوت باشید. باید با او حرف بزنید.
از اینها مهمتر، باید وقتی که آرام شدید موضوع را به میان بیاورید. نباید بگذارید احساس کند که از جایگاه بالاتر میخواهید به او حمله کنید. باید به او منتقل کنید که ناراحت هستید نه عصبانی: نشان دادن عصبانیت باعث عصبانی شدن متقابل او و رفتن او به حالت دفاعی میشود.
اگر حرفتان را قبول نکرد، سعی کنید با او مصالحه کنید. از او بخواهید قول بدهد در رفتار خود با خانمهای دیگر بیشتر دقت کند و شما هم درعوض قول بدهید دیگر زود درمورد او قضاوت نکنید.
اگر مشکل همچنان ادامه داشت، دیگر وقت آن است که درمورد ماندنتان در آن رابطه بیشتر فکر کنید. اگر منطقی از او میخواهید که بخاطر ناراحت شدنتان، مراقب رفتارش باشد و او به آن احترام نگذاشت، دیگر میتوانید بگویید که این مرد فردی خودخواه است و شما و احساساتتان به اندازه کافی برای او مهم نیستید. بعضی از مردها به طور ذاتی اهل شیطنت هستند و بعضیاوقات حتی وقتی در یک رابطه جدی هستند هم به این کارها ادامه میدهند و بیشتر وقتها هم واقعاً هیچ خبر خاصی بین او و آن دخترهای دیگر نیست. شما نمیتوانید شخصیت او را عوض کنید؛ اگر خودش هم نتوانست این کار را بکند یا شما باید او را همانطور قبول کنید یا از آن رابطه بیرون بروید. یادتان باشد هدیه خریدنهای او به معنی قول دادن برای تغییر نیست و لبخندهایش هم قراردادی نیست که تضمین کند دیگر آن رفتارها را تکرار نمیکند. شاید وقت آن باشد که از آن رابطه بیرون بروید و کسی را پیدا کنید که برای احساساتتان ارزش قائل باشد.
هنوز شک دارید؟ نظر دوستان قابلاعتمادتان که او را میشناسند را هم بپرسید. از دوستی نباید سوال کنید که چون فکر میکند باید با شما موافقت کند نظرتان را تایید کند. از دوستان خود او هم نپرسید؛ به احتمال ۹۹٪ خبرش را به او میرسانند. این فقط بخاطر اینکه نتوانستهاید مثل یک آدم بزرگ جلو بیایید و به خودش حرفتان را بزنید عصبانیاش میکند. اما از همه اینها مهمتر، اگر رفتارهای او شما را ناراحت یا شکاک کرده است، همیشه حرف زدن بهتر از نگه داشتن آن در دلتان است. میتوانید خیلی منطقی مرزهایی را برای او مشخص کنید و شاید هم ببینید فقط نیاز به کمی اطمینان دادن بیشتر او داشتهاید.