متاسفانه حضور بی رویه و بیش از انداره افراد جامعه در فضای مجازی باعث شده برخی از رفتارها و سنت های عادی و معمولی از بین برود و فراموش شود زمان زیاد حضور افراد در این شبکه ها باعث دوری آنان از فضای خانواده و جمع دوستان شده است
فضای اجتماعی را امروزه کمتر کسی است که نشناسد دیگر همه یک گوشی هوشمند را در دست گرفته اند و در انواع این فضاها با نام های مختلف حضور دارند اما در این فضاها رفتارهای افراد با یکدیگر از نوعی دیگر است آدم ها همیدیگر را نمی شناسند اما با هم تعامل می کنند در شرایطی که هیچ کدام شخصیت حقیقیشان معلوم نیست از طرف دیگر در این فضاها به همین علت نامعلوم بودن شخصیت حقیقی، افراد به راحتی همدیگر را قضاوت می کنند در مورد آن صحبت می کنندو نتیجه می گیرند.
به نظر می رسد فضای مجازی مانند هر فضای حقیقی دیگری باید دارای آدابی باشد و افراد خود را مقید کنند تا در آن به چارچوب هایی مقید شوند. در همین راستا خبرنگار شفقنا زندگی گفت و گویی با دکتر علی اکبر ارجمندنیا روانشناس و معاون دانشجویی فرهنگی دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران داشته است، که متن این گفت وگو در ادامه می آید:
این استاد دانشگاه معتقد است وقتی ما در فضای مجازی حضور داریم سطح آگاهیمان کاهش می یابد بنابراین نیاز به ابزاری برای برگرداندن این هوشیاری داریم که در نوجوانان خانواده ها می توانند به این خود کنترلی کمک کنند و در سنین بالاتر افراد با ابزارهای خارجی مانند زنگ گوشی خود را آگاه کنند تا زمان حضور در فضاهای مجازی را از یاد نبرند.
ارجمند نیا در پاسخ به این سوال که آیا حضور در فضای مجازی مستلزم آداب خاص و رعایت هنجارهای خاصی است گفت: قطعا باید آدابی رعایت شود. واقعیت هم این است که انسان وقتی وارد محیطی می شود باید به رفتار و آداب محیط فکر کند و در نهایت آن را رعایت کند و این یک اصل ثابت است. اما متاسفانه دیده می شود که افراد بدون هماهنگی های عاطفی و روانی وارد فضای مجازی می شود و آسیب های متعددی هم می بینند. همانطور که در فضای واقعی ما یک نوع نظارت را برای خود در نظر می گیریم باید در فضای مجازی هم این موضوع رعایت شود. اساسا دو نوع نظارت وجود دارد؛ یکی نظارت درونی و یکی نظارت بیرونی و هر چقدر خودخواهی و خود نظارتی و خود ارزیابی قوی تر باشد آدمها رفتار مناسب تری را از خود نشان می دهد.
وی افزود: در فضای مجازی نظارتهای بیرونی کم رنگ می شود که نهایتا اگر خود نظارتی نباشد باعث کم رنگ شدن نظارت های درونی هم خواهد شد و اثرگذاری آن را کم می کند و ما شاهد رفتارهایی غیرمتعارف در فضای مجازی می شویم. درست آن است که افراد بدانند برای چه وارد فضای مجازی می شوند و هدفمند باشند به این معنی که بدانند چه می خواهند و وقتی به هدفشان رسیدند از فضای مجازی خارج شوند. دوم اینکه از نظارتهای بیرونی کمک بگیرند بعنوان مثال یک کودک نوجوان قاعدتا رفتار کنترل شده ای باید داشته باشد و خانواده ها می توانند نقش نظارت بیرونی را بازی کنند به همین جهت می توانند قانونی مشخص را برای فرد در نظر بگیرند تا وقت بیهوده در فضای مجازی هدر نرود.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این وسایل که آیا فضای مجازی باعث شده است تا آداب ما در فضاهای دیگر تغییرکند گفت: اگر رفتارهای فضای مجازی رفتارهای مناسبی نباشد آسیب پذیری های خاص خود را دارد و می تواند آسیبهای خاصی را به فرد منتقل کند جدای این که این تغییرات رفتاری به فضای بیرون منتقل می شود یا نه که به تنهایی خود یک مسئله است . عدم کنترل رفتارها در فضای مجازی به خودی خود آسیب رسان است مثلا اگر فردی از 24 ساعت وقت مفید را صرف رفتن به سایت های مختلف یا واکاوی در شبکه های اجتماعی بگذارند؛ طبیعی است که از رفتارهای واقعی در محیط های اجتماعی عقب می ماند و خود این می تواند یک آسیب باشد اما از جنبه دیگر هم رفتارها در فضای مجازی می تواند بر رفتارها در محیط واقعی اثر بگذارد و این از منظر روانشناختی درست است به هر حال گذراندن وقت به مدت طولانی و مدت ها خیره شدن به صفحه مانیتور در فضای مجازی در لپ تاپ، تبلت و وسایل این چنینی می تواند باعث اضطراب، دلشوره و زودرنجی، کلافگی، مشکلات گوارشی و از این قبیل مشکلات برای فرد خواهد شد و طبعا می تواند بر روابط اجتماعی فرد هم اثر بگذارد ولی در واقع رفتارهای غیرکنترل شده در فضای مجازی می تواند منجر به مشکلات بیرونی هم شود که باید از نظر جامعه شناختی بررسی شود.
ارجمند نیا رعایت آداب در فضای مجازی امروزه را بسیار کم رنگ دانست و تصریح کرد: رعایت آداب در فضای حقیقی افراد بیشتر ناشی از رفتار اجتماعی واقعی به جهت نظارت های بیرونی و اصطلاحا کنترل های اجتماعی و غیررسمی حاکم است اما چون این دست مسایل در فضای مجازی وجود ندارد به طبع آداب هم رعایت نمی شود. رفتارهای اجتماعی در محیط های واقعی یا ناشی از کنترلهای رسمی مانند پلیس، نیروی انتظامی و دستگاه های نظارتی و امنیتی است یا تابع کنترلهای غیررسمی است که آن عرف و فرهنگ و ارتباطات دینی حاکم بر رفتار اجتماعی کنترل کننده رفتار است که هر دو قسمت در فضای مجازی وجود ندارد و به تبع با توجه به اینکه ما عمدتا واردکننده این نوع فناوریها هستیم گذشته فرهنگی هم در این زمینه ارائه نشده و طبیعی است که نباید انتظار داشته باشیم که رفتارهای متعارفی را در فضای مجازی ببینیم و می توانیم اینگونه بگوییم که به آن میزان که آداب اجتماعی در فضاهای واقعی رعایت می شود در فضای مجازی رعایت نمی شود.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در پاسخ به این پرسش که آیا در کشورهای دیگر در این مورد راه حلی پیدا کرده اند اظهار کرد: آنها هم به این مشکل گرفتار هستند و اینطور نیست که ما فقط در ایران به این معضل گرفتارباشیم اما تفاوت فرهنگها تعیین کننده میزان اختلافات می شود قائدتا در فرهنگ غربی ممکن است خیلی از مسائل در فضای واقعی مشکل زا نباشد و در فضای مجازی هم مشکل زا نباشد ولی برای ما مسائلی است که در محیط های اجتماعیمان یک رفتار نابهنجار به حساب می آید و این نابهنجاری رفتارها از یک فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است و به سادگی نمی شود مقایسه کرد. اما آنها هم نگران هستند و این موضوع را می توان در بحث های تحیقاتی و حتی تبلیغاتی آن ها هم دید بنابراین خانواده های فرهنگ های دیگر هم از وقتی که بچه هایشان در فضای مجازی سپری می کنند نگران هستند و طبعا این مسئله هم برای آنها حل شده نیست.
وی راه ایجاد چهارچوب ها در فضای مجازی را توانمندسازی افراد دانست و افزود: دانش افزایی، افزایش آگاهی و بالابردن سطح خودآگاهی افراد با ارائه دانش و اطلاعات واقعی و حساس کردن خانواده ها نسبت به خطرات از جمله مهم ترین عملکردهاست. در گذشته خانواده ها نگران بودند که چرا فرزندانشان در خانه نمی مانند و دغدغه شان این بود که سرساعت خاصی فرزندشان حتما در خانه حضور داشته باشد و بیرون نباشد ولی الان هم می بینیم که در داخل منزل بودن هم به خودی خود نمی تواند نگرانی ها را برطرف کند به جهت اینکه سپری کردن اوقات در فضای مجازی عمدتا در داخل خانه اتفاق می افتد پس این حساس زایی به اینکه اگر یک فردی در یک جا نشسته و با یک موبایلی سرگرم است به معنای این نیست که نباید نگران باشیم.این نشا ن می دهد باید آسیب های جدید را شناسایی کرد و خطراتی که می تواند از طریق فضای مجازی متوجه افراد شود را از پیش بررسی نمود تا هنجارهایی برای استفاده درست از این فضاها ایجاد شود.
ارجمندنیا چند مولفه را برای تغییر نگرش ضروری دانست و تصریح کرد: باید بر روی هیجانات عاطفی افراد کار شودو دیگر اینکه دانش و اطلاعات انسانها افزایش یابد؛ اگر هر دو به موازات هم رخ دهد که ایتن افزایش سطح اطلاعات باعث می شود افراد خطرات را بهتر درک کنند به همین جهت گفته می شود دانش افزایی یک راهبرد بسیار موثر است.نکته قابل توجه دیگر آن است که افراد در فضای مجازی متوجه گذر زمان نیستند چرا که ورود به این عرصه به معنای کاهش سطح خودآگاهی است. وقتی خودآگاهی افت می کند نه نظارتی در سیستم جدی خود داریم و نه نظارتی روی سیستم روانی خود؛ که این ها منشا آسیب ها هستند و وقتی سطح خودآگاهی افت کرد ممکن است فرد آن آدابی که مد نظرش است در فضای مجازی رعایت نکند. آن چیزی که باعث می شود در محیط های اجتماعی واقعی رفتار کنترل شده تری از خودمان نشان دهیم به دلیل پافزایش سطح خود آگاهی مان است چرا که حس موقعیت سنجی مان در آن زمان کار می کند و سیستم های ناظر درونی و ناظر فردی فعال می شود ولی وقتی سطح خودآگاهی افت پیدا کند این نظارت ها خود به خود کاهش می یابد و نتیجه اش آن است که هر رفتاری را از آن فرد انتظار داشته باشیم. بنابراین لازمه رفتار متعارف در فضای مجازی بالابردن سطح خودآگاهی است که امروزه در نرم افزارها و اپلکیشن ها سیستم هایی پیش بینی شده ای ایجاد شده که به فرد هشدار می دهد که این میزان وقت صرف کردید تا این تلنگرها خودآگاهی افراد را بالا ببرد و وقتی خودآگاهی افزایش پیدا کرد رفتار متعارف هم به تبع آن بهتر رخ می دهد.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که عده ای معتقدند شبکه های اجتماعی و حضور در فضاهای مجازی باعث شده که روابط افراد کاهش پیدا کرده و عده ای هم معتقدند که افزایش پیدا کرده نظرتان در این مورد چیست اظهار کرد: هر دو را قبول دارم یعنی هم کاهش پیدا کرده از این جهت که وقتیکه انسان ها باید صرف ارتباط با نزدیکان خود می کردند کاهش پیدا کرده ولی از طرف دیگر ارتباط آدم ها با هم افزایش پیدا کرده یعنی آنچه که نباید شکل می گرفت افزایش پیدا کرده؛ به این معنی که در فضای واقعی وقتی می خواهید ارتباطی بگیرید ارتباط بر مبنای میزان سنخیت ها و شباهت ها صورت می گیرید ولی در فضای مجازی این ارتباط با همسنخ و همجنس و همسن اتفاق نمی افتد بلکه هر نوع تفاوت و عدم تجانسی را در فضای مجازی افزایش پیدا کرده که نباید افزایش پیدا می کرد و آنچه که باید برایش سرمایه گذاری می کردیم و باید برایش کار می کردیم و با برنامه باید رویش کار می کردیم خود به خود کاهش پیدا می کند.
ارجمند نیا راه کار افزایش خودکنترلی را به دو دسته تقسیم کرد و گفت: خودکنترلی به واسطه سن است اگر این خودکنترلی در سن نوجوانی است بنابراین نیاز به ابزارهای بیرونی دارد ولی هر چه سن بالاتر برود اینکه انتظار داشته باشیم افراد در خود کنترلی متوسل به دیگران شوند خود یک خطا به حساب می آید. تا سنین نوجوانی خودکنترلی نیاز به پایش دارد مثلا باید از اطرافیان کمک گرفت و البته خود نوجوان می تواند خیلی به خودش کمک کند یعنی اینکه نوجوان هدف و برنامه داشته باشند و از قبل بداند که در فضای مجازی به دنبال چه است. البته اطرافیان بخصوص پدر و مادر ها می توانند از دو دسته راهکار استفاده کنند یکی اینکه دائما امر و نهی کنند که معمولا به خودکنترلی کمک نمی کند راه دوم این است سوال پرسیدن جایگزین استراتژی دستور دادن و امرو نهی شود. مثلا وقتی فرزند شروع به استفاده از این ابزار می کند به او بگوییم که الان شما دنبال چی هستی؟ با این کار سطح خودآگاهی را افزایش دهیم سوال بعدی که می توان از نوجوان پرسید این است که چه میزان وقت را صرف حضور در فضای مجازی کردی و یا چه میزان از وقت را می خواهی صرف کنی و یا چنددقیقه دیگه می خواهی به این موضوع خاتمه دهی؟ این پرسش ها کمک می کند سطح خودآگاهی نوجوان افزایش یابد.
وی افزود: البته چون گاها نوجوانان در این بین به مشاجره با خانواده می پردازنند یک سری توافقات به آنان کمک می کند که این مشاجرات کاهش یابد مثلا با استفاده از ساعت های زنگ دار از زمان اتمام وقت خود مطلع در این شرایط ابزار بیرونی کمک می کند مشاجرات کم شود.البته حضور والدین در این فضاها و وجود ارتباط همدلانه با نوجوان کمک می کند تا بتوانند ارتباطات نوجوان را رصد کنند