بهتر است مشکلاتتان را با همسرتان درمیان بگذارید و همیشه وقتی برای مکالمه رو در رو با وی داشته باشید و همیشه و در همه حال از لحاظ روحی به وی اهمیت دهید و پی به ناراحتی ها و خوشحالی های وی ببرید
زن‌ها عاشق بیرون ریختن فکر‌های‌شان هستند. آنها حتی وقتی در مورد چیزی نظری ندارند، دوست دارند بلند بلند فکر کنند و در همان لحظه تصمیم‌شان را هم بگیرند. همین شیوه نظم دادن به افکار و گرفتن تصمیم‌هاست که زن‌ها را در چشم آقایان آدم‌هایی عجیب و پیش‌بینی‌ناپذیر جلوه می‌دهد.
واقعیت این است که مردها هنگامی بهتر با شما ارتباط برقرار می‌کنند که بتوانند روی مکالمه خود با شما تمرکز کنند؛ درحالی‌که شما تصور می‌کنید بی‌مقدمه و بدون چیدن هیچ برنامه‌ای میتوانید با همسرتان گفت‌وگو کنید و در جریان بحث کردن به نتیجه هم برسید. توصیه من، باربارا دی آنجلیس، به شما این است که به جای پیش رفتن براساس همین نقشه همیشگی، از امروز شیوه تازه‌ای را برای گفت‌وگو با همسرتان امتحان کنید؛ شیوه‌ای که هضمش برای ساختار ذهن همسرتان آسان‌تر است و شما را به نتیجه بهتری می‌رساند.
مرز‌ها را مشخص کنید
کمتر مردی است که بتواند بی‌مقدمه به یک مکالمه وارد شود و در آن احساس ناتوانی و استیصال نکند. مردها هنگامی احساس و عملکرد بهتری دارند که از قبل حدود مکالمه را بشناسند و اطلاعات کافی در دست داشته باشند. به این ترتیب احساس می‌کنند روی هر مورد رفتار کنترل کافی دارند؛ به همین دلیل نیازمندند هنگام صحبت و گفت‌وگو با شما تمرکز کافی داشته باشند.
آنها دوست دارند بدانند هدف از این صحبت چیست و اینکه از آنها چه می‌خواهید. این باعث می‌شود هنگامی که با شما صحبت می‌کنند بدانند چه‌کار می‌کنند. اگر بدون آنکه این حدود را برای همسرتان مشخص کنید، او را به میز مذاکره دعوت کنید، با واکنش‌های آزار‌دهنده همسرتان و بی‌توجهی او روبه‌رو خواهید شد.
شما هم اشتباه می‌کنید؟
اغلب زن‌ها با این تصور که همسرشان در ذهن آنها زندگی می‌کند و همه چیز‌هایی را که در لحظه در ذهن‌شان می‌گذرد، می‌داند وارد گفت‌وگو می‌شوند. درخواست‌های ما زن‌ها اغلب واضح نیست. ما تمایل زیادی به گنگ صحبت کردن داریم و ناخودآگاه به شیوه‌های زیر گنگ حرف می‌زنیم؛ اگر شما هم تجربه‌هایی مشابه مثال‌های زیر را داشته‌اید، میتوانید به همسرتان حق بدهید که میلی به ادامه گفت‌وگو نداشته باشد.
– بیا با هم صحبت کنیم.
– عزیزم من فکر می‌کنم ما باید راجع به رابطه‌مان صحبت کنیم.
– بیا کمک کن ببینم شغلم را باید چه‌کار کنم.
در ذهن مردها چه می‌گذرد؟
چنین درخواست‌هایی بسیار گنگ و مبهم هستند و حالت‌های متفاوتی را می‌توان برای مفهوم آنان در نظر گرفت. این درخواست‌ها هیچ جهت خاصی را به همسر شما ارائه نمی‌دهند و حدود خاصی را که گفت‌وگو باید در چارچوب آن صورت بگیرد هم نمی‌رساند. این حالت مردها را معذب می‌کند. گویی که باید حتما آنچه را که از آنها می‌خواهید (و احتمالا نمی‌دانید چیست) به شما بدهند و باید هم درک کنند خواسته واقعی شما چیست و آن را هم برآورده کنند.
در این‌گونه موارد، مرد احساس می‌کند روی هیچ موردی کنترل ندارد و احساس اجبار و فشار می‌کند اما قوانین بازی را هم نمی‌داند و این برایش ناامنی و عدم اطمینان به همراه می‌آورد اما زن‌ها این مشکل را ندارند چون «فرآیند مدار» هستند و باید حتما به نتیجه‌ای برسند.
دو زن می‌توانند به راحتی بنشینند و بگویند «بیا با هم حرف بزنیم» و اصلا ناراحت نمی‌شوند اگر ندانند راجع به چه موضوعی می‌خواهند صحبت کنند یا هدف از صحبت چیست. آنها از فرآیند ابراز کردن خودشان لذت می‌برند اما از نظر بسیاری از مردها، این فقدان ساختار، بسیار نگران‌کننده و آزار‌دهنده است.
واکنش همسرتان را پیش‌بینی کنید
همسرتان برای نشان دادن بی‌میلی‌اش به این شیوه بحث کردن، می‌تواند واکنش‌های مختلفی نشان دهد. به واکنش‌هایی که اینجا فهرست کرده‌ایم نگاه کنید؛ همسر شما هم تا به‌حال بحث را به این شیوه‌ها بی‌نتیجه گذاشته است؟
– ممکن است همسرتان علاقه‌ای به تعقیب این نوع گفت‌وگوها از خود نشان ندهد و خود را بی‌تفاوت نشان دهد یا میز مذاکره را ترک کند.
– ممکن است در مقابل صحبت کردن با شما از خود مقاومت نشان دهد و از بحث کردن طفره رود.
– ممکن است در تلاش برای منصرف کردن شما از بحث کردن، صحبت کردن در مورد موضوع را مرتبا به تعویق بیندازد.
– ممکن است چنین فکر کند که حواس پرت هستید و نمی‌دانید چه می‌خواهید بگویید و زیاد جدی به صحبت‌های شما گوش ندهد.
جلوی ضرر را بگیرید
برای اینکه بی‌حاصل و یکطرفه صحبت نکنید، باید از دری که همسرتان از آن وارد می‌شود وارد رابطه شوید. شما باید به همسرتان نقطه تمرکز مشخص و واضحی را ارائه دهید و به جای آنکه بگویید بیا راجع به آمدن دوستم صحبت کنیم یا بیا راجع به رابطه‌مان صحبت کنیم یا در رابطه با شغلم نیاز به کمک دارم، دقیقا بگویید هدف‌تان از شروع بحث چیست و این بحث می‌تواند چه دستاوردی داشته باشد. ما در انتهای مطلب با مثال‌هایی این موضوع را برای شما توضیح خواهیم داد.
باب گفت‌وگو را باز کنید
شاید بگویید چرا من همیشه باید مثل او رفتار کنم؟ چرا او نباید نیازهای من را بشناسد و چرا همیشه من باید به هر سازی که او می‌زند برقصم؟ چاره‌ای نداریم جز اینکه بگوییم اگر شما برای باز کردن درهای گفت‌وگو وارد عمل نشوید و به شیوه‌ای درست این کار را نکنید، هیچ وقت گفت‌وگویی میان شما و همسرتان اتفاق نمی‌افتد یا در خوش‌بینانه‌ترین شرایط، وارد گفت‌وگو می‌شوید اما هیچ وقت به نتیجه نمی‌رسید. نگران نباشید. عمل کردن به شیوه‌ای که همسرتان انتظار دارد کار سختی نیست.
برای مثال دراغلب بحث‌ها کلید طلایی که می‌تواند شما را به پیروزی برساند، این است که از همسر خود سوال بپرسید. سوال کردن درهای تازه‌ای را برای گفت‌وگو باز می‌کند و به مکالمه شکل می‌دهد. گاهی ممکن است همسرتان از ادامه بحث ناتوان شود و نداند چطور می‌تواند دیدگاهش را به شما منتقل کند اما وقتی سوال می‌پرسید راه تازه‌ای را برای ادامه بحث پیش روی او باز می‌کنید.
همه چیز را قربانی نکنید
مراقب باشید برای پیروزی در گفت‌وگو از ابزارهایی که می‌دانید همسرتان را محکوم به شکست می‌کنند، کمک نگیرید. اگر می‌خواهید در یک گفت‌وگوی جوانمردانه پیروز میدان باشید، از خط دادن به او به عنوان راهی برای رسیدن به مطالبات‌تان استفاده نکنید و رک و راست صحبت کنید. یکی از بدترین عادت‌هایی که زن‌ها دارند این است که در برخورد با مردها رک و راست نیستند. آنها اغلب در پرده ابهام وارد گفت‌وگو می‌شوند و گاهی هم سعی می‌کنند با پرسیدن نظر او در مورد موضوعات، او را امتحان کنند. زن‌ها نمی‌خواهند ریسک کنند و نظر خودشان را مستقیم بیان کنند اما نمی‌دانند که صحبت‌های گنگ، نامفهوم و سربسته و تله پهن کردن برای مردها می‌تواند آنها را به ادامه گفت‌وگو بی‌میل کند. توصیه من را بپذیرید و با مرد زندگی‌تان رک و راست باشید تا بتواند درجریان گفت‌وگو احساس امنیت کند و از شروع کردن یا ادامه بحث طفره نرود.
چه باید بکنید؟
هنگامی که می‌خواهید با نامزد یا همسر خود گفت‌وگو را شروع کنید، به او خط بدهید و بگویید می‌خواهید راجع به چه موضوعی با او صحبت کنید، به چه نتیجه‌ای برسید یا اینکه چه انتظاری از او دارید.
– عزیزم بیا امشب کمی با هم صحبت کنیم. از هفته پیش که دوستم به دیدن ما آمد اصلا با هم صحبت نکردیم. چرا به من نمی‌گویی نظرت راجع به آمدن دوستم چه بود؟ بعدا من هم نظرم را به تو می‌گویم و در موردش با هم کمی صحبت می‌کنیم. با این‌کار دفعه بعد که به دیدن ما می‌آید می‌توانیم رفتار بهتری داشته باشیم.
– می‌خواهم راجع به رابطه خودمان باتو صحبت کنم. شش ماه است که ما نامزدیم و فکر می‌کنم وقتش رسیده که نقاط قوت و ضعف رابطه‌مان را بررسی کنیم. فکر می‌کنم از این راه می‌توانم احساس امنیت بیشتری داشته باشم و بفهمیم که در کدام زمینه باید بیشتر تلاش کنیم. شاید حالا بهترین وقت برای صحبت کردن در مورد اینکه ما بعد از شش ماه کجا ایستاده‌ایم، باشد.
– می‌خواهم به من کمک کنی بفهمم چطور می‌توانم با رئیسم کنار بیایم. این اواخر خیلی اضافه کاری کردم و تصور می‌کنم قدر زحمت‌هایم دانسته نشده. کم کم دارم از این کار خسته می‌شوم. نمی‌دانم چطور می‌توانم این موضوع را با او در میان بگذارم و فکر می‌کنم اگر نظر مرد دیگری را بدانم، بهتر می‌توانم در این مورد تصمیم بگیرم.
مجله سیب سبز
