چاقی، وضعیتی است که در آن وزن بدن 20 درصد یا بیشتر از وزن طبیعی است که چربی بدن بیش از حد است، چاقی در دهه 1990 به عنوان یک عامل خطر برای ابتلا به بیماری های قلبی عروقی پدید آمده است.BMI ارتباط وزن بدن با خطرات سلامتی را نشان میدهد. در BMI اگر از 30، بیشتر باشد فرد به احتمال زیاد چاق است. همانطور که BMI افزایش می یابد، بسلامتی شخص با بیماریهای قلب و عروق نیز افزایش میابد
در حال حاضر بیماریهای قلبی عروقی ، فشار خون و بیماری قند و عوارض ناشی از آنها هزینه های گزافی را به سیستمهای درمانی کشورهای دنیا وارد می کند. زندگی شهرنشینی و پر استرس و کاهش فعالیتهای بدنی روزانه ،بعلاوه کیفیت نامطلوب غذا در قیاس با دهه های گذشته میزان بروز این بیماریها را افزایش چشمگیری داده است. در گذشته افراد در محیط کاری امن تر و جامعه ای شادابتر زندگی می کردند و خبری از موبایل و کامپیوتر به صورت امروز نبود. افراد بیشتر دور هم بودند و سیکل معیوب استرس، کم فعالیتی و پرخوری شکسته می شد. خطرناکتر از همه کاهش سن ابتلا به چاقی در جوامع و درگیر شدن بچه ها به این مشکل است. فعالیتهای بدنی با کامپیونرو موبایل جایگزین شده و غذاهای خانگی هم با انواع فست فود عوض شده است.
چاقی باعث چند اثر فوری در بدن می شود که بصورت خلاصه توضیح می دهم. اول اینکه بافت چربی بصورت بار اضافی برای قلب عمل می کند. این کار اضافه قلب را زودتر از حد معمول فرسوده می کند. دوم اینکه بافت چربی در داخل شکم و دور قلب اجازه باز شدن به ریه ها و قلب را نمی دهد و بدن در حالت کم تنفسی دائمی و کم اکسیژنی بسر می برد. وضعیت زمانی وخیمتر می شود که چاقی در ناحیه گردنی با فشار به راه های هوایی منجر به خرخر شود که می تواند در طول شب به آپنه یا توقف متناوب تنفس منجر شود. در این افراد شانس سکته قلبی چند برابر می شود و به علت کم اکسیژنی در هنگام خواب ، فرد سردرد داشته و بسیار در طول روز خسته است.
سومین مشکل بالا بودن چربی خون در افراد چاق است که منجر به رسوب آن در دیواره رگها شده و ریسک سکته قلبی و مغزی را می افزاید. در این افراد رسوب چربی در پوست باعث سلولیت و در کبد منجر به کبد چرب می شود که خطرناک است.
مشکل چهارم در چاقی فشار به زانوها و مچ پا و لگن است که باعث ساییدگی آنها می گردد. عدم تحرک هم با تسریع پوکی استخوان این روند را بدتر می کند.
مشکل پنجم فشار زیاد به روده ها و کبد و لوزالمعده است. معمولا بدن این توان را دارد که در صورت داشتن یک رژیم غذایی سالم خودش را بصورت اوتوماتیک پاکسازی کند. در چاقی این کار کامل صورت نمی گیرد و احساس پری، نفخ، سوزش سر دل ، پف آلودگی صورت و سیاهی زیر چشم و خواب بد و مسایل دیگر اتفاق می افتد.
فشار مزمن به لوزالمعده به دلیل ریزه خواری ممتد از یک طرف و مقاومت ذاتی بافت چربی به هورمون انسولین باعث می شود که این عضو دائما برای پایین آوردن قند خون کارکند و فشار دایم می تواند به بیماری قند منجر شود. لازم به ذکر است که در بدن افراد چاق آرام آرام به هورمون پایین آورنده قند خون مقاومت پیدا می شود که در نهایت منجر به بالا رفتن قند خون در آنها میگردد. بالا بودن قند خون از عوامل صدمه به رگهای کوچک است و باعث سکته و از کار افتادگی اعضای مختلف می شود.
چاقی همینطور باعث تنگ شدن رگها و افزایش احتمال فشار خون می شود. فشار خون عمر کلیه ها و قلب را کاهش داده باعث صدمه به چشمها می شود.
این لیست بسیار بلندتر از این چیزیست که در اینجا ذکر شد. به تمام اینها باید افزایش سایز بدن و احساس عدم اعتماد به نفس و کلنجار رفتن با لباسهایی که حالا به سایز شخص هم نمی خورند را باید افزود. کاهش وزن تاثیرات زیر را روی بدن می گذارد.
از بهتر شدن ظاهر که بگذریم (هرچند واقعا مهم است و متاسفانه افراد، چاقی را از معیارهای عدم توجه به خود و بی خیالی می دانند) مهمترین اثر کاهش وزن روی سیستم قلبی است. کاهش بافت چربی باعث حرکت آزادتر ریه ها و انقباض و انبساط موثرتر قلب می شود و شخص در بیداری وخواب اکسیژن بیشتری دریافت کرده بدنش بهترکارمیکند. خروپف شبانه متوقف شده و یا بهبود می یابد و کیفیت فعالیت روزانه بهتر می گردد. این کار قدرت سوخت وساز بدن را بالا برده و بدن را وارد یک چرخه سازنده می کند.
روند رسوب چربی در رگها کند می شود و احتمال سکته کاهش می یابد. کاهش هر ده کیلو وزن فشار خون را 10 واحد پایین می آورد که این حداقل نیاز به خوردن دارو را در شخص کاهش میدهد.
فرد لاغر کمتر احساس گرسنگی می کند و اشتهای کاذب کمتری هم دارد. کبد فرد لاغر راحت تر کار می کند و فرصت استراحت بیشتری دارد.
لاغر شدن روند ساییدگی استخوانها را هم کند یا متوقف می کند و نیاز به درمانهای تهاجمی در آینده را از بین می برد. درمانهایی مثل عوض کردن مفاصل زانو یا لگن با جایگزینهای مصنوعی آن.
در انتها ذکرمیکنم که درمان چاقی فقط منحصر به کم خوری یا ورزش نیست. مجموعه ای از عوامل در اطراف ما دست به دست هم می دهند و سوخت و ساز بدن را کاهش می دهند. مبارزه با افسردگی، کم خوابی، استرس و تنظیم و فعالیتهای شب و روز بر اساس طبیعت بدن همه کمک می کنند بدن ما توان بیشتری برای دفع کردن مواد اضافی و سوزاندن آنها داشته باشد.داشتن روحیه شاد و جمعهای دوستانه و صمیمی به همراه فعالیت بدنی کافی بدن را از درون اماده مبارزه با اضافه وزن می کند. به برنامه روزانه خود نگاه کنید. گام اول برطرف کردن عادتهای اشتباه در برنامه روزمره شماست.