چرا برخی افراد سراغ نگهداری حیوانات خانگی می روند و مهمترین علت روانشناسی حضور حیوانات در محل زندگی انسان ها کدامند و چرا روی به این امر می آورند پرورش و نگهداری حیوان خانگی در منزل چه لذتی دارد
میتوان منکر تاثیری که آوردن و نگهداری حیوانات خانگی در افزایش سلامت اجتماعی و روانی افراد دارد شد، اما این تاثیر بستگی به هدفی دارد که افراد از آوردن حیوان و نگهداری آن دارند. اگر هدف پرکردن خلأ تنهایی و خلاهای روحی باشد نگهداری حیوان خانگی بهترین گزینه است و از این نظر پرورش و بزرگ کردن یک یا حتی چند حیوان خانگی در روانشناسی به افراد سالمند یا تنها توصیه میشود اما نه با هدف نمایش و خودنمایی.
امیرمحمود حریرچی- جامعهشناس و استاد دانشگاه نوشت: نگهداری حیوانات عجیب و غریب در خانه و محیطهای زندگی شهری به یک پز اجتماعی تبدیل شده است که هیچ ارتباطی با اهداف اصلی این اقدام و همدردی با حیوانات ندارد. در جاهای دیگر دنیا حیوانات را به خانه میآورند تا به ویژه در سنین بالا از تنهایی دربیایند یا برای کودکان به عنوان یک دوست و سرگرمی خوب از این موجودات استفاده میشود تا به کودک عاطفه و محبت را بیاموزند. پت یا حیوان خانگی در کشورهای دیگر عضوی از خانوادههاست که باعث میشود همه اعضای خانواده از بودن در کنار آن احساس خوشایندی به دست آورند. در ایران اما در سالهای اخیر نگهداری حیوان خانگی هم بیشتر به نوعی پز اجتماعی تبدیل شده است. نمایش دادن حیوان در میهمانیها و خیابانها با شئونات جامعه ما همخوانی ندارد و در عرف ما هم آوردن و نگهداری این حیوانات عجیب و غریب به منزل را نمیپسندیم. آوردن حیواناتی مانند آفتاب پرست به خانه و نگهداری آن بیشتر جنبه سرگرمکنندگی و نمایش دارد.
اگر از کسانی که این قبیل حیوانات را به خانه میآورند و نگهداری میکنند دلیل این حرکت آنها پرسیده شود در بهترین حالت شاید بگویند دوست داریم یا این کار مد است. رفتاری که این افراد با حیوانات دارند نشان میدهد هدف آنها نگهداری و دلسوزی برای حیوان نیست، زیرا بیشتر از آن به عنوان ابزاری برای نمایش در مکانهای مختلف و امکان جمعی استفاده میکنند. برخی افراد بهطور سنتی از گذشته برخی حیوانات را نزد خود میآوردند و این با افرادی که یک حیوان را برای چند صباحی نزد خود آورده و بدون توجه به نیازهای آن و فقط با هدف به نمایش گذاشتن، آن را نگهداری میکنند، متفاوت است.
نگهداری از حیوانات به عنوان یکی از ویژگیهای عصر جدید که در تنهایی افراد ریشه دارد در جاهای مختلف دنیا اقدامی شایع است، اما در ایران به نظر نمیرسد هدف افراد از نگهداری حیوان صرفا پرکردن تنهایی باشد. حیوانی که با هدف رفع تنهایی به خانه آورده میشود نمیتواند ابزار نمایش شود و اساسا این افرادی که در ایران به تازگی سردمدار نگهداری و به خانه آوردن حیوانات شدهاند جوانانی هستند که به واسطه شلوغی زندگی و اموراتشان مجالی برای تنهایی و فکر کردن به آن را ندارند. جوانان به واسطه زندگی و نوع مناسباتشان که اقتضای سنشان است بیشتر در جامعه و ارتباط با افراد مختلف هستند و چون استقبال از نگهداری حیوانات خانگی در این گروه بیشتر است میتوان گفت این کار در ایران به یک پز اجتماعی تبدیل شده است؛ پز برای جوانانی که دنبال اثبات وجود خود هستند و با نمایش تصاویر این حیوانات در شبکههای اجتماعی یا آوردن آن نزد دوستانشان سعی میکنند برای خود اعتبار کسب کنند.
در کشورهای اروپایی در سنین بالا تمایل زیادی برای نگهداری از حیوانات وجود دارد و نمیتوان منکر این مساله شد که این موجودات نقش مهمی در پرکردن تنهایی این افراد دارند. نکتهای که شاید جالب باشد و با توجه به شرایط فعلی جامعه ما به نظر میرسد شاید عاملی برای استقبال از نگهداری و ارتباط با حیوانات باشد این است که متاسفانه به ویژه در شرایط فعلی جامعه ما، بسیاری از افراد دوست دارند به صورت کلامی دیگران را تحقیر کنند تا خودشان را بالاتر از دیگری نشان داده و از این راه خلاهای شخصیتی خود را پر کنند، در حالی که در ارتباط با یک حیوان چنین شرایطی وجود ندارد.
حیوانات به دلیل اینکه امکان برقراری ارتباط کلامی و چهره به چهره با آدمیان را ندارند و ارتباطاتشان به صورت غیرمستقیم و غیرکلامی است، برای ما آدمهایی که از مناسبات اجتماعی و ارتباط با افراد مختلف دچار یاس و سردرگمی هستیم گزینه خوبی برای پرکردن اوقات فراغت هستند. آدمها مطمئند میتوانند با حیوانات رابطه عاطفی برقرار کنند بدون اینکه از طرف آن حیوان مورد تحقیر و طردشدگی قرار بگیرند. حیوانات با رفتار خود از نگهداری و توجهی که انسانها نسبت به آنها دارند تشکر میکنند و این آن چیزی است که انسان به آن نیاز دارد. نیاز به اینکه بداند بالاخره مورد توجه یک موجود زنده است که به پاس توجه و مراقبتی که از او میکند به او عشق میورزد و به صورت غیر مستقیم تشکر میکند. دیدن حیوانات و تماشای آنها چون جزئی از طبیعت هستند مانند تماشای یک گل یا درخت فرح بخش و آرامش بخش است و نمیتوان منکر این مساله شد. همه ما آدمها نیازمند دوست داشتن و دوست داشته شدن هستیم و نمیتوان منکر نقشی شد که حیوانات خانگی در پر کردن این نیاز دارند.
دوست داشته شدن حلقه مفقوده ارتباطات اجتماعی ماست و بسیاری از ما درصدد یافتن آن هستیم. شاید خودمان خیلیها را دوست بداریم، اما نیاز به اینکه یک دیگری یا دیگرانی هم ما را دوست بدارند در اجتماع فعلی ما برآورده نمیشود و افراد زیادی در حسرت این دوست داشته شدن هستند. برخی افراد به دلیل پز اجتماعی و برخی دیگر برای غلبه بر تنهایی حیوانات را نگهداری میکنند، در حالی که افرادی که برای پرکردن تنهایی و برآورده کردن نیاز عاطفی حیوان را نگهداری میکنند هیچ تمایلی در به نمایش گذاشتن آن ندارند. با وجود این، نمیتوان منکر این مساله شد که برای یک حیوان، بودن در محیطی تنگ و قفس مانند و شرایطی که شاید فقط برای انسان خوب باشد، چندان خوشایند نیست.
حیوانات به طبیعت تعلق دارند و همه آنها بر اساس غریزه طوری خلق شدهاند که باید در محیطی باز و آزاد زندگی کنند و آوردن آنها به خانه و محل زندگی برای خود حیوان چندان خوشایند نیست. همه ما انسانها بر اساس خودخواهی دوست داریم کل طبیعت و همه موجودات آن را به خدمت خود درآوریم و در راستای تامین نیازهای خود آن را مورد بهرهبرداری قرار دهیم. فارغ از اینکه همه موجودات طبیعت اعم از گیاهان و حیوانات نیز حق و حقوقی دارند و نباید این حقوق پایمال شوند. با وجود این، نمیتوان منکر تاثیری که آوردن و نگهداری حیوانات خانگی در افزایش سلامت اجتماعی و روانی افراد دارد شد، اما این تاثیر بستگی به هدفی دارد که افراد از آوردن حیوان و نگهداری آن دارند. اگر هدف پرکردن خلأ تنهایی و خلاهای روحی باشد نگهداری حیوان خانگی بهترین گزینه است و از این نظر پرورش و بزرگ کردن یک یا حتی چند حیوان خانگی در روانشناسی به افراد سالمند یا تنها توصیه میشود اما نه با هدف نمایش و خودنمایی.