چگونه می توانیم موجب افزایش آی کیو در فرزندمان شویم ؟بهترین روش ها برای تقویت هوش کودکان کدامند چگونه باید به تقویت ذهن فرزندان از دوران خردسالی بپردازیم
عامل مهم و تأثیر گذار بر هوش هیجانی، عامل محیط در مقابل وراثت میباشد. کودک معاصر از وقتی چشم به این جهان میگشاید، تفاوتهای اساسی با کودکان نسلهای قبل دارد. والدین اغلب باسوادتر از والدین نسل قبل هستند. وسایل کمک تربیتی و کمک آموزشی بسیاری در اختیار تربیت کنندگان کودک از خانه گرفته تا مدرسه قرار دارد. او در ادامه میافزاید: تلویزیون و رسانهها بسیار تأثیرگذارند، ارتباطات و مدارس و شیوههای آموزشی و تربیتی نو، همگی تأثیرات بسزایی در میزان اثرگذاری بر پرورش و غنیسازی هوش هیجانی کودکان دارد. این امر موجب شده تا والدین به خطا به این نتیجه برسند که فرزندشان از هوش وراثتی یا همان IQ بالاتری برخوردارند.
محمدرضا ولدخانی-روان شناس کودک و نوجوان نوشت: بعضی وقتها احساس میکنم دخترم آرزو، سرشار از هوش است و وقتی که در ذهنم با گذشته و دوران کودکی خودم مقایسه میکنم، به این نتیجه میرسم که فرزندان نسل جدید باهوش تر از نسل ما هستند. اما از طرفی، گاهی اوقات در جایی که زمان استفاده از هوش و بروز دادن آن پیش میآید، آرزو این نتیجهگیری را نقض نموده و هوش مورد انتظار را از خود نشان نمیدهد و مرا در یک تردید و دوگانگی قرار میدهد که آیا واقعاً آرزو باهوش است یا من اشتباه کرده ام؟
این تردید و تشکیک، افکار و ذهنیت هایی است که برای بسیاری از والدین پیش میآید و علت اصلی آن هم این است که این پیش فرض را که «فرزندان نسل جدید باهوش ترند» بدون تحقیق و اثبات، برای خود مسلم و قطعی در نظر میگیرند و بر اساس آن تحلیل و نتیجهگیری میکنند.
محمدرضا ولدخانی، روان شناس کودک و نوجوان، بدون اینکه بخواهد به رد یا اثبات با هوش تر بودن کودکان نسل جدید بپردازد، والدین را از این دوگانگی ذهنی خلاص میکند.
ولدخانی دو نوع هوش را تعریف میکند: ضریب هوشی (IQ)، همان هوش حاصل از ارث و وراثت است که معمولاً وقتی خانوادهها به هوش فرزند خود اشاره میکنند، به این نوع هوش اشاره دارند، اما در مقابل، هوش هیجانی (EQ) قراردارد و آن هوش حاصل از تربیت خانواده و کلاً تأثیر محیط و جامعهای است که فرزند شما در آن زندگی میکند و از آن تأثیر میپذیرد. بهطور خلاصه، این هوش، همان توانایی سازگاری با محیط تعریف شده و بسیار مهم تر و کاربردی تر از IQ است. این روان شناس با تفکیک این دو نوع هوش، مسأله را بسیار روشن میکند؛ بهطور قطع، هوش هیجانی فرزندان نسل جدید در سطح بالاتری نسبت به فرزندان نسلهای قبل قرار دارد و این بدان معنا نیست که الزاماً ضریب هوشی (IQ) هم در سطح بالاتری نسبت به نسل قبل باشد. بسیاری از مردم، از آنجایی که هوش را همان IQ درنظر میگیرند، با چنین مشکلی مواجه میشوند. اما اگر بپذیرید که بهجای ضریب هوشی که به وراثت افراد مربوط میشود، هوش هیجانی را در فرزندان نسل حاضر و یکی دو نسل قبل مقایسه کنید، به سادگی متوجه میشوید که فرزندانتان در سطح بالاتری از همسالان نسلهای قبل از خود قرار دارند.
براستی چرا فرزندان ما دارای هوش هیجانی بالاتری نسبت به نسلهای قبل هستند؟
ولدخانی در پاسخ به این سؤال میگوید: در اینجا بدون اینکه نسبت به کمتر یا بیشتر بودن ضریب هوشی نسلها اظهار نظر کنیم، توضیح میدهیم که چگونه هوش هیجانی نسل جدید از نسلهای قبل بیشتر و بالاتراست. هر چند که ممکن است اگر بخواهیم درباره IQ بررسی و اظهار نظر کنیم به این نتیجه می رسیم که این رابطه افزایشی بودن IQ در نسلهای جدید، غیر قابل اثبات میباشد.
عامل مهم و تأثیر گذار بر هوش هیجانی، عامل محیط در مقابل وراثت میباشد. کودک معاصر از وقتی چشم به این جهان میگشاید، تفاوتهای اساسی با کودکان نسلهای قبل دارد. والدین اغلب باسوادتر از والدین نسل قبل هستند. وسایل کمک تربیتی و کمک آموزشی بسیاری در اختیار تربیت کنندگان کودک از خانه گرفته تا مدرسه قرار دارد. او در ادامه میافزاید: تلویزیون و رسانهها بسیار تأثیرگذارند، ارتباطات و مدارس و شیوههای آموزشی و تربیتی نو، همگی تأثیرات بسزایی در میزان اثرگذاری بر پرورش و غنیسازی هوش هیجانی کودکان دارد. این امر موجب شده تا والدین به خطا به این نتیجه برسند که فرزندشان از هوش وراثتی یا همان IQ بالاتری برخوردارند، در صورتی که هوش هیجانی فرزندشان تحت تأثیر عوامل مختلف محیط، خواسته یا ناخواسته قرار گرفته و کودک از قدرت و توانایی بروز سازگاری بالاتری برخوردار گردیده است و اشکال اینجاست که کودک از هوش هیجانی بالایی برخوردار شده اما والدین به خطا با یکی دانستن هوش هیجانی و ضریب هوشی، بالا بودن هوش هیجانی و تأثیرات عوامل محیطی را به ضریب هوشی و عوامل وراثتی او نسبت میدهند.
به گفته این روانشناس، IQ حاصل وراثت و EQ محصول تربیت و تأثیرات عوامل محیطی بر کودک میباشد و به ارث و وراثت مربوط نمیشود. با عدم تفکیک این دو موضوع از هم، والد دچار سردرگمی در خصوص فرزند خود میشود. اما در صورت تفکیک آن، بخوبی درمی یابد که مهم نیست که فرزندش دارای ضریب هوشی بالا، متوسط و یا حتی کمی پایین باشد، بلکه اگر بکوشد تا هوش هیجانی او را هر چه بیشتر و بهتر تقویت کند و آنرا پرورش دهد، فرزند دلبند خود را در مراتب بالایی از روابط اجتماعی و جایگاه اجتماعی مناسب خواهد دید که هیچگاه به صرف داشتن ضریب هوشی بالا به آن دست نخواهد یافت.
روزنامه ایران