شبکه های اجتماعی چه آسیب هایی برا یسلامتی ما دارند چه عوارض روحی و روانی برای ما دارند استفاده از این قبیل شبکه ها چه تاثیراتی روی روحیه کاربران میگذارد طرز استفاده صحییح از این شبکه ها چگونه است
استفاده از «شبکه های اجتماعی» ارتباط مستقیمی با بروز برخی مشکلات سلامت روان دارد. افسردگی، حسادت و عدم اعتماد به نفس از جمله عواقب ناخوشایند این استفاده هستند. در مطالعه جدیدی که در مجله سلامت پزشکی و بالینی منتشر شده است دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که نه تنها فیس بوک و افسردگی با هم رابطه ای مستقیم دارند، بلکه به نظر می رسد فیس بوک فرایند یک پدیده روان شناختی مهم به نام «مقایسه اجتماعی» را تسهیل می کند.
این مقایسه معمولا بین «لحظه های یکنواخت» زندگی ما و «لحظه های باشکوه» زندگی دوستانمان و عکس های سفر و عکس هایی از بچه هایشان شکل می گیرد و به دنبالش نشانه هایی از افسردگی را به همراه می آورد. با این اوصاف، آیا زمان آن رسیده که حساب کاربری فیس بوک خود را غیرفعال کنیم؟ شاید! شاید هم بهتر است طرز استفاده مان از فیس بوک را تغییر دهیم.
در این مطالعه جدید که در دانشگاه هیوستون صورت گرفته است محققان از مردم درباره میزان و شکل استفاده شان از فیس بوک سوال کرده و مشخصا در این باره تحقیق کرده اند که معمولا آنها چقدر درگیر مقایسه های اجتماعی می شوند و تا چه حد دارای علائم افسردگی هستند. این تحقیقات نشان می دهد که احتمال بروز علائم افسردگی در کسانی که بیشتر از فیس بوک استفاده می کنند زیادتر است.
مایلی استرز، یکی از نویسندگان این مقاله، می گوید: «نمی توان گفت که فیس بوک باعث افسردگی می شود، اما زمان زیادی که در فیس بوک می گذرانیم تا خود را با دیگران مقایسه کنیم و احساس رخوتی که در آن زمان داریم احتمالا به افسردگی منجر می شود.»
در بخش دوم این مقاله کمی عمیق تر به این موضوع پرداخته شده است. تحقیقات قبلی درباره مقایسه های اجتماعی نشان داده اند که وقتی افراد خود را با کسانی از طبقه بالاتر مقایسه می کنند احساس بدی بهشان دست می دهد، در حالی که وقتی خود را با افراد طبقه پایین تر مقایسه می کنند نسبت به خودشان احساس بهترین پیدا می کنند.
در بخش دوم این مقاله بیشتر به این تفاوت پرداخته شده و این سوال پرسیده شده است که وقتی آنها مطالب دیگران را می خوانند دقیقا چه احساسی پیدا می کنند. یکی از جواب ها این است: «امروز وقتی داشتم در فیس بوک می چرخیدم از دیدن موفقیت های دیگران و مقایسه آن با شکست های خودم غمگین شدم و اعتماد به نفسم به شدت پایین آمد.» و جواب دیگر: «معمولا به این مسئله که من در زندگی چکار کرده ام و دیگران چکار می کنند خیلی فکر می کنم و درباره اش در فیس بوک گشت و گذار می کنم.»
بنابراین، در مجموع می توان گفت علائم افسردگی در افرادی که وقت بیشتری را در فیس بوک می گذرانند به وجود می آید. همچنین مقایسه اجتماعی در هر دو صورت می تواند موجب افسردگی شود. به عبارت دیگر، مهم نیست که فرد خود را با فردی بالادست یا پایین دست تر از خودش مقایسه کند، زیرا هر دوی این مقایسه ها می تواند موجب بروز و شدت افسردگی شود.
اما سوالی که پیش می آید این است که آیا همه باید فیس بوک خود را غیرفعال کنند؟ احتمالا این کار لازم نیست، هر چند غیرفعال کردن فیس بوک ایرادی هم ندارد. مایلی استرز می گوید که این موضوع واکنش های بسیار متعددی را پدید آورده است. شاید ارتباط ما با تکنولوژی خیلی متنوع تر از آن چیزی باشد که فکر می کنیم. همان طور که می دانیم، شبکه های اجتماعی کاملا هم اجتماعی نیستند و حتی گاهی ما را به سمت و سوی غیراجتماعی بودن سوق می دهند.
او اضافه می کند: «باید بعد از استفاده از فیس بوک احساس خوبی داشته باشید. اگرچه سیر ناخواسته این چرخه به این صورت است که شما خود و لحظه های تکراری زندگی تان را با لحظه های باشکوه زندگی دوستانتان مقایسه می کنید و در نهایت دچار علائم افسردگی می شوید.» پس اگر بعد از استفاده از این شبکه اجتماعی دچار احساس بدی می شوید وقتش رسیده که کمی فاصله خود را با دنیای مجازی بیشتر کنید.
در پایان، مایلی استرز این جمله تئودور روزولت را یادآوری می کند: «مقایسه دزد شادی هاست.» اگر این سخن درستی باشد (که به نظر می رسد از لحاظ علمی نیز تایید شده است) بهتر است مقایسه بین راکدترین لحظات زندگی خودمان و هیجانی ترین لحظات زندگی دوستانمان را متوقف کنیم. باید به خاطر بسپریم که زندگی فقط از لحظه های باشکوه و هیجان انگیز شکل نمی گیرد، پس بد نیست
گاهی لحظه های آرام تر و کمتر باشکوه خود را هم در این شبکه ها منعکس کنیم. به این صورت است که می توانیم بیشتر احساس در ارتباط بودن داشته باشیم تا در تضاد بودن.
ماهنامه زنان امروز – ترجمه فرناز دشتی