خانواده نقش بسزایی در افزایش نگرش مثبت فرزندان به زندگی دارند بهتر است با تقویت تفکر فرزندان به سمت مثبت باعث امیدوارشدن آن ها به آینده و بالابردن روحیه آن ها شوند و از ابراز ناامیدی و تفکرات منفی در آنان پیشگیری کنند
با افزایش سن بچهها تغییرات زیادی در آنها صورت میگیرد و در مقطعی از رشد سنیشان، دورهای میرسد که دائم خودشان را با بقیه مقایسه میکنند و خیلی وقتها خود را در سطح پایینتر میبینند. با این حال شما میتوانید به عنوان یک بزرگتر با آموزش مهارت مثبتنگری، به آنها کمک کنید تا بحرانهای خاص سن خود را بهتر پشت سر بگذارند. به همین دلیل توصیه میشود که گفتهها و درددلهایی که کودکتان با شما میکند را جدی بگیرید و فعالانه به صحبتهای آنها گوش دهید و کمک کنید تا افکار و عقاید منفی که در آنها وجود دارد، از بین برود.
بچهها باید به آن چیزی که هستند، احترام بگذارند، نه آن چیزی که دارند! این مهمترین درس دوران کودکی است که این را نمیتوان یک روزه به آنها یاد داد بلکه فرایندی است که در طی رشدشان ادامهدار است. به طور کلی دنیای اطراف ما پر از عکسالعملهای منفی است و ما باید فرزندمان را به یک نگرش مثبت مجهز کنیم تا مسیر مستقیم زندگی را پیدا کند. تصور کنید کودکتان گفتههایی منفی را به زبان میآورد که شما در پاسخ به او میتوانید باعث ایجاد نگرش مثبت شوید و با پاسخ مثبت به کودک، دید او را تغییر دهید.
مثلا کودکتان میگوید «مامان من نمیتونم این کارو انجام بدم»، ولی وقتی شما در پاسخ به او بگویید که «عزیزم بازم سعی کن، وقت بزار، من بهت اطمینان دارم». کودک با اعتمادبهنفسی که پیدا میکند، انگیزه بیشتری برای انجام کار دارد.
یا تصور کنید دختران به شما میگوید که «دوستم من رو دوست نداره»، وقتی شما به او بگویید که «میدونم که مثلا لیلا احساس تو را ندیده گرفته و تو از دستش ناراحت شدی و میدونم که میخواستی تو رو دوست داشته باشه، اما یادت باشه تو دوستداشتنی هستی. مهم نیست که بقیه در موردت چه نظری دارند چون همه آدمها نمیتونن ما رو دوست داشته باشند»، او دیگر به دنبال نکات منفی قضیه نیست و خود را در سطح پایینتری نمیبیند.
یا اینکه تصور کنید وقتی فرزندتان از این مساله گلهمند است که «در درس علوم استعدادی ندارد!» یا «بیعرضه است چون نمیتواند شنا یا موسیقی یاد بگیرد!»، به او چه خواهید گفت. اگر در این شرایط شروع به نصیحت کنید یا اینکه قدر موقعیتهایت را نمیدانی، کودک سرخورده میشود و اعتمادبهنفس او پایین میآید. ولی اگر به او بگویید که هیچ کس در همه چیز موفق نیست ولی با تلاش و موفقیت میتوان کاری را به شکل مثبت انجام داد و یا با برجسته کردن نکات مثبتی که در فرزندتان وجود دارد، او خود را در سطحی پایینتر از همسالان خود احساس نخواهد کرد. وقتی شما به او یادآوری کنید که مثلا قبلا هم که میخواسته دوچرخهسواری و… را یاد بگیرد، این کار اوایل برایش سخت بوده ولی الان به راحتی آن را انجام میدهد، چنین گفتوگوهایی که حاوی تفکر مثبت و اعتمادبه نفس است باعث میشود این ویژگیها در او پایهریزی شود.
متاسفانه این موضوعات ممکن است که در برنامه درسی کودکان قرار نگرفته باشد اما کتابهای بسیاری در زمینه مثبتنگری برای بچهها و بزرگسالان نوشته است. شما به عنوان پدر و مادر میتوانید در قالب داستان و مطالبی که در اینترنت است، نگرشهای مثبت را در زندگی واقعی به کودکان آموزش دهید. بچهها از شما یاد میگیرند که چطور زندگی کنند. پس از همین الان شروع کنید که چطور افکارتان را به صورت مثبت به زبان بیاورید. مثلا بچهها امروز ماشین توی تعمیرگاه و نمیتونیم به پیکنیک بریم ولی بهتره به جاش تو خونه یه بازی دستهجمعی کنیم. اتفاقا خیلی فرصت خوبیه، من این فرصت را از دست نمیدهم چون ماشین نیست هیچ کار دیگهای هم نکنم!
کودکان باید ارزشها را توسط ما در خانه یاد بگیرند و درونی کنند. آنها باید متوجه شوند که ارزشهای حاکم در خانواده چیست. شما باید این را بدانید که چطور ارزشها را به بچهها انتقال میدهید. اگر دقت کنید کودکان اوایل، دنیا را از زاویه دید پدر و مادر میبینند اگر شما به عنوان یک مادر یا پدر که مشکلات محل کار را به خانه میآورد، دائم ناراضی است و مدام از محیط بیرون مینالد، فکر میکنید که کودکتان چطور است. خب مشخص است که او هم خود را در دنیای بد و ترسناک و خستهکننده میبیند. پس بهتر است که به عنوان یک مادر و پدر، قسمتهای مثبت زندگی را برای کودکتان برجسته و نور امید را در دل کوچک او روشن کنید. از کودکتان بخواهید که با شما از دوستانشان صحبت کنند اما از ویژگیهای مثبت و استعدادهایشان. برای این کارها سعی کنید حتما به آنها کمک کنید.