بیماری آلزایمر یک اختلال شامل بخش هایی از مغز است که کنترل فکر، حافظه، و زبان را برعهده دارد. بیماری آلزایمر رایج ترین شکل زوال عقل در میان افراد سالمند است. تخمین زده می شود که 4.5 میلیون آمریکایی بالای 65 هستند مبتلا به این بیماری مبتلا می شوند. پس از سن 65 سالگی، میزان بروز این بیماری در هر پنج سال، دو برابر و در سن 85، نزدیک به نیمی از جمعیت را تحت تاثیر قرار می دهد
بیماری آلزایمر شایع ترین نوع دمانس (خردسودگی)، با شروعی تدریجی و پیشرفتی مداوم است که به تدریج حافظه و تواناییهای ذهنی دیگر مانند تفکر، استدلال و قضاوت فرد را تحت تأثیر قرار می دهد و او در انجام وظایف روزانه زندگی با مشکل مواجه می شود.
آسیب شناسی بیماری آلزایمر
بین سلول های مغزی این بیماران رسوبات پروتئینی به نام پلاک های آمیلوئید ایجاد می گردد. این پلاک ها نه تنها مانع از ارتباط بین سلول های عصبی می شود، بلکه باعث تخریب سلول های اطراف خود نیز می شود. علاوه بر پلاک های آمیلوئید، کلافه های پیچیده دیگری با نام کلافه های نوروفیبریلری در سلول های عصبی مغز به وجود می آید. ازدیاد و رشد این ترکیب نیز باعث معدوم شدن سلول های مغزی می شود. کاهش سطح بعضی از موادشیمیایی که پیام ها را بین سلول های عصبی منتقل می کند نیز باعث از بین رفتن ارتباط بین سلول ها می گردد. تمام این موارد باعث کوچک شدن و آتروفی مغز می شود.
روشهای تشخیص بیماری آلزایمر:
تشخیص این بیماری توسط پزشک و با بررسی تاریخچه سلامت بیمار و انجام برخی معاینات جسمانی/ روانی و آزمایش هایی چون، سی تی اسکن، ام آر آی مغز، نوارمغزی، آزمایش مایع نخاع و یا آزمون های روانی تست حافظه انجام می پذیرد.
عوامل خطرساز در بروز بیماری آلزایمر
عوامل خطرساز در بروز بیماری آلزایمر به طور دقیق مشخص نگردیده است. اما در بررسی های صورت گرفته عوامل گوناگونی شناخته شده اند:
سن بالاتر از 65 سال، سابقه خانوادگی، سکته مغزی، سابقه ضربه شدید به سر، بیماریهای عروق کرونر، کمبود فعالیتهای فکری، جنس مونث، کمبود ویتامین هایی چونA،E ، C،B12B1و اسیدفولیک، کمبود فعالیتهای بدنی و ورزش، سابقه افسردگی، استرس های روانی- اجتماعی مانند فوت همسر و بازنشستگی، افزایش کلسترول خون، مصرف دخانیات، سموم موجود در محیط زیست و … از این علل هستند.
اثرات بيماري آلزايمر:
معمولاً روند آسيب مغز در اين بيماري از حافظه کوتاه مدت شروع می شود و سپس با درگیر شدن قسمتهای مختلف مغز، طيف وسيعي از علائم متفاوت ایجاد میشود كه ميتوان آنها را در سه گروه كلي طبقه بندي نمود:
اختلالات شناختی:
ضعف در حافظه و فراموش نمودن مطالب
اختلال در زبان ( بیان و یا درک کلمات)
اختلال در تفكر(بروز هذيان، آسیب در تفکر انتزاعی و ..)
ناتوانی در قضاوت و استدلال
اختلال در جهتيابي و وقوف به زمان و مكان
اختلال در تصميمگيري و حل مسئله
اختلال در يادگيري مطالب جدید
كاهش توجه و تمركز
اختلال خواندن، نوشتن و محاسبه
اختلالات خلقی/ روانی:
آشفتگي و بيثباتي خلق و تحريك پذيري
ترس و اضطراب، افسردگي و يا دلمردگي
از دست دادن لذتها وعلائق گذشته،
ضعيف تدریجی عواطف
شكاكي، سوءظن، بدبيني و بياعتمادي
بي خوابي و آشفتگي خواب
خنديدن و گريستن يكباره و بيدليل
اختلالات رفتاری :
رفتار آشفته و غیر قابل پیش بینی
بيقراري و پرسهزدن بيهدف و یا بيحركت يكجا نشستن
سرگرداني و خارج شدن از منزل و گم شدن
پرخاشگري و رفتار تهاجمي، لجبازي و مخالفت ورزي
وابستگي شديد به مراقب ( او چون سايه شما میگردد)
غروب زدگي (افزایش بیقراری در هنگام غروب)
بروز رفتارهای وسواس گونه
تكرار يك رفتار يا بیان يك عبارت به صورت مکرر
برداشتن وسايل ديگران، اختلال در رفتارهاي جنسي
تغییر تدریجی شخصيت بیمار
مخفي و انبار نمودن وسايل يا خوراكي ها
كاهش تعادل فيزيكي و مهارتهاي حركتي و هماهنگي ميان آنها در راه رفتن، غذاخوردن، لباس پوشيدن ، ا ستحمام
بروز رفتارهاي بازداري نشده و ناپسند
درمان:
به موازات پیشرفت های علم پزشکی و تحقیقات جدید خصوصاً در سال های اخیر چشم اندازهای تازه ای از امید به وجود آمده است. اما در حال حاضر فرآیند درمان بیشتر به معنای جلوگیری از پیشرفت بیماری و کنترل علائم و اختلالات روانی و رفتاری ناشی از آن می باشد.
مراجعه به پزشک متخصص مغز و اعصاب (نورولوژیست) جهت دریافت درمان دارویی و روانپزشک (اعصاب و روان) جهت کنترل اختلالات رفتاری توصیه می گردد. به علاوه می توان در کنار درمان دارویی از درمانهای تکمیلی و روش های غیردارویی همچون روان درمانی، گفتاردرمانی، کاردرمانی، هنر درمانی (به ویژه موسیقی، نقاشی)، ماساژدرمانی، رایحه درمانی(عطر اسطوقدوس، پوست لیمو) هومیوپاتی(درمان با داروهای گیاهی) و یا اکسیژن درمانی استفاده نمود.