depression
نویسندگان با چه مشکلات روحی درگیر هستند این افراد از چه مشکلات روحی رنج می برند آن ها در معرض چه آسیب هایی هستند روانشناسان معتقدند این افرادبیشتر از دیگران در معرض افسردگی قرار دارند

متاسفانه نویسندگان و افراد هنری که متعهد به حرفه‌شان هستند غالبا دچار جدل‌های ذهنی می‌شوند مخصوصا افراد نویسنده، چراکه جزییات آنها را به شدت درگیر خود می‌کند و به هنگام نوشتن در تاریکی یا روشنایی محض قرار می‌گیرند.
با نوشتن یک جمله امیدوار می‌شوند و با نوشتن جمله دیگر ناامید و خود را غرق در داستان می‌کنند. با نقش‌ها همذات‌پنداری می‌کند.

از آنجا که در قرن پیش‌رو و پیشین، نوع نگارش تغییر پیدا کرده و مدرن شده فرد نویسنده به‌تدریج با فرافکنی و همذات‌پنداری به سمت افسردگی سوق پیدا می‌کند.

حتی در پژوهش‌های اخیر، شغل نویسندگی را جز 10 حرفه‌ای می‌دانند که خطر افسردگی در این افراد نسبت به سایرین زیاد است و البته از منظر جنسیت، احتمال ابتلای مردان نویسنده به این بیماری بیشتر است. حتی در تحقیقی مشاهده کردم که سایت بهداشت آمریکا، نویسندگی و اشتغال به هنر از نوع بازیگری و کارگردانی را حرفه‌ای بسیار حساس می‌خواند. به قول یکی از نویسندگان غربی،تقریبا همه نویسندگانی که من می‌شناسم واکنشی مشابه پس از پایان یک رمان دارند.

24 ساعت اول سرور و شادمانی و سپس هجوم افکار منفی که در صورت کنترل نکردن باعث افسردگی حاد می‌شود و در صورت عدم درمان، خودکشی‌های نافرجام یا موفقیت‌آمیز می‌کنند. شاید بتوان گفت نویسندگی با افکار خودکشی نه رابطه تنگاتنگ بلکه مستقیم دارد. حتی با مرور کوتاهی در تاریخ تعدادی از داستان نویس‌های معروف جهان متاسفانه خودکشی‌های موفقیت‌آمیزی داشته‌اند؛ در واقع نویسنده غرق شده در داستان برای زنده ماندن، جان می‌دهد. من در شرح‌حال مراجعانم که پیشینه نویسندگی دارند، متوجه شده‌ام که علاوه بر داشتن افکار منفی حس خودکشی را نیز کنار خود دارند.

من علاوه بر روانکاوی آنها و درخواست برای بازگو کردن داستان‌هایشان که متاسفانه اکثر داستان‌ها سیاه بوده، خواسته‌ام تا حد امکان از فضای حزن‌انگیز داستانشان، خود را کنار بکشانند. با جمع‌های دوستان و آشنایان رفت و آمد کنند، به دنبال امید در نوشته‌هایشان باشند تا ناامیدی. بلافاصله پس از اتمام داستانشان، به خود استراحت دهند، به مسافرت بروند و تا چند ماه دست به قلم نبرند. همچنین آنها را به روانپزشک معرفی کرده‌ام که در کنار روان‌درمانی، دارودرمانی تاثیرگذار باشد. قریب‌به‌اتفاق مراجعان در این حرفه، وقتی می‌خواهند از کارهایشان صحبت کنند، می‌گویند من اینها را نوشتم اما چه کسی می‌خواند؟ آیا نوشته‌هایم موردپسند قرار می‌گیرند؟

و… در واقع در کنار همذات‌پنداری با نقش‌ها با این سوالات هم درگیر هستند. حتی دیده شده برخی از آنها حتی از فضاهای تاریک به دور بوده‌اند اما استرس پس از کار، جواب ناشر، سانسور و… آنها را به شدت از منظر روانی درگیر می‌کند که متاسفانه ناشران و حوزه سانسوری در کشور خارج از حیطه ماست.
مرضیه سجادی نیا روان درمانگر

 سپید