گنادها یا غده های جنسی در مرد بیضه ها و در زن تخمدان های هستند. گنادها خواه در زن و خواه در مرد دارای دو نوع تراوش درونی و برونی می باشند. تراوش هنگامی درونی است که هورمونها به طور مستقیم وارد خون می شوند. اما تراوش بیرونی از مجرای پیشاب خارج می شود. تراوش برونی این غده ها چنانکه در فصل سوم در تشریح وراثت بیان گردید موجب تولید مثل می شود. اما تراوش درونی آنها در شخصیت و رفتار افراد موثر است و دو دسته صفات به وجود می آورد:
1- صفات نخستین که عبارت از شکل دادن به آلتهای تناسلی و توانا ساختن فرد به امر تولید مثل است.
2- صفات ثانوی که اختلافهای ظاهر جنسی، یعنی نوع زن و مرد را پدید می آورد.
غده های هیپوفیز و فوق کلیوی در تنظیم کار گنادها موثرند. زیرا هورمونی که از بخش پیشین هیپوفیز تراوش می شود سبب ایجاد کورتیزون از کرتکس فوق کلیوی می گردد و به نوبه خود در برانگیختن میل جنسی دخالت دارد. اگر مقدار کورتیزون کمتر از میزان طبیعی باشد در سوخت و ساز (متابولیسم) و میل جنسی فرد اختلال به وجود می آید.
از بیضه ها هورمونهای آندروژن و تستسترون تراوش می شود که موجب بروز صفات مردانه انگیزش جنسی و ویژگیهای ساختمان بدنی و رفتاری موجود نر می گردد. اگر جنس نر قبل از بلوغ اخته شود آندروژن دیگر تراوش نخواهد شد و انگیزه جنسی به کلی در او از میان می رود. انسان در چنین حالتی چهره بچگانه و ویژگیهای روانی کودکان پیدا می کند. ریش و سبیل در نمی آورد صدایش نازک و زنانه می شود و حالت مردانه خود را از دست می دهد.
تخمدانها که غده های جنسی زنانه هستند هورمونهایی مانند استروژن و فولیکولین تراوش می کنند که در رها ساختن تخمک و تنظیم عادت ماهانه تاثیر دارند. بر اثر تراوش منظم استروژن ویژگیهای زنانه نمودار می گردد. برداشتن این غده ها پیش از بلوغ سبب از بین رفتن ویژگیهای جنسی ماده می شود.
بی نظمی در کار گنادها یعنی کاهش یا افزایش مواد هورمونی در فرد ناراحتیهای بدنی و روانی و اختلال شخصیت به وجود می آورد. مردانی که غده های جنسی خود را از دست بدهند ناتوان، افسرده، تنبل، مطیع و متزلزل هستند و در تصمیم گیری ناتوانند. زنان و مردانی که توانایی تولید مثل ندارند معمولا احساس کمبود و نوعی حقارت می کنند و به طور کلی از پویایی و فعالیتهای حیاتی آنان کاسته می شود.
این مطلب اختصاصی سایت دکتر سلام می باشد استفاده از آن فقط با ذکر منبع مجاز می باشد