images

نواهای موسیقی دارای سه ویژگی است:
1- بلندی یا ارتفاع که به زیر و بمی صدا مربوط می شود به تعداد ارتعاش در ثانیه و میدان نوسان یا دامنه صوت بستگی دارد. هر چه دامنه بلندتر باشد صدا بلندتر است. گوش آدمی صداهایی را که فراوانی آنها میان 20 تا 20000 سیکل یا دور در ثانیه است می تواند بشنود.
2- طنین به امواج فرعی از موج اصلی اطلاق می شود و با فراوانی ارتعاش امواج یا دوره های موج در ثانیه بستگی دارد. هر چه فراوانی بیشتر باشد طنین بلندتر است. گوش انسان قادر است صوت را تجزیه کند یعنی صوتهای ساده و فرعی را از صوتهای اصلی تشخیص دهد.
3- شدت به ضعیف یا قوی بودن صوت گفته می شود. برای آنکه صوتی شنیده شود باید شدتش به آستانه شنوایی برسد. این شدت در صوتهایی که ارتعاشهای مختلف دارند متفاوت است.
نظریه های شنوایی
در مورد شنوایی نظریه های مختلفی مطرح شده است که در زیر به شرح مهمترین آنها می پردازیم:
نظریه پیانو
قدیمی ترین نظریه های شنوایی به نظریه پیانو شناخته شده است. بنا به عقیده هلمهولتز فیزیولوژیست معروف هر یک از سلولهای موئین اندام کرتی درست همانند تارهای پیانو پاسخگوی یک ارتعاش خاص است به علت همین کوک ثابت تارهاست که ارتعاش صوتهای مختلف را تشخیص می دهیم.
نظریه انگاره موج
بنا بر نظریه انگاره موج کیفیتهای صوتی گوناگون ارتفاع از عمل مشترک تارهای عصبی حاصل می شود نه از یک عامل معین. به این جهت انتقال صوتهایی که دارای فراوانی کم هستند به تارهای عصبی کمتری نیاز دارند و آنهایی که دارای فراوانی بیشتری می باشند تارهای عصبی بیشتری لازم دارند. بر پایه همین اندیشه عقیده بر این است که ارتفاع و شدت را می توان بر یک  اساس توضیح داد.
آزمایشهای دکتر وور- بری موید نظریه انگاره موج یا شلیک عصبی است. این دو پژوهشگر با عمل جراحی در کاسه سر یک گربه دو الکترود یا قطب مغناطیسی را به بخش شنوایی مغز حیوان وصل نمودند. پیش از این نیز به اثبات رسیده بود که فعالیت عصبی نیروی الکتریکی ایجاد می کند. بنابراین دکتر وور و دکتر بری یک آمپلی فایر شنوایی قوی را با سیم به الکترودهایی که با مغز گربه ارتباط داشتند وصل نمود. این آمپلی فایر جریانهای بسیار ضعیف را آن چنان تقویت می کرد که بلندگو را به کار می انداخت. سپس گربه را در یک اتاق عایق صوت قرار دادند و سیمها چنان به دستگاه آمپلی فایر شنوایی متصل بود. دستگاه ضبط موسیقی در اتاق عایق صدا شروع به کار نمود. آزمایشگران با شگفتی فراوان مشاهده کردند که بلندگو در خارج از اتاق عایق صدا به نواختن همان موسیقی پرداخته است.
گرچه آزمایش بسیار جالب وور- بری را نمی توان دلیل قاطعی بر اثبات نظریه انگاره موج دانست اما به خوبی نشان می دهد که عصب شنوایی درست به همان میزانی انگاره نیروی الکتریکی را انتقال می دهد که موج صوتی آن به گوش برخورد می کند. این پدیده را روان شناسان تجربی نیز با طرح آزمایشهایی به اثبات رساندند و نتیجه گرفتند که شنوایی یک پاسخ نمادی یا سمبولیک نیست که مکانیزم عصبی گوش امواج هوایی را به شکلی دیگر در آورد. در واقع باید گفت آنچه می شنویم صوت است نه طول موج. با توجه به اطلاعاتی که تاکنون در مورد شنوایی به دست آورده ایم وظیفه گوش سازمان دادن ارتعاشهای هوایی به انگاره های صوتی تکامل یافته است.

این مطلب اختصاصی سایت دکتر سلام می باشد استفاده از آن فقط با ذکر منبع مجاز می باشد