به اعتقاد طرفداران گشتالت ادراک ما همواره آمادگی دارد در مسیر گرایشهای طبیعی مشخصی که سازمان، طبقه بندی و کارکرد آن در مغز قرار دارد کشیده شود. امروز بسیاری از روان شناسان عقیده دارند که این گرایشهای طبیعی نتیجه و محصول تجربه هایی است که در طول سالها فرا گرفته ایم. باری خاستگاه آنها هر چه می خواهد باشد تقریبا همه پذیرفته اند که این گرایشها وجود دارند و از انگاره های کلی پیروی می کنند. این عوامل یا گرایشهای انگاره ای و قالبی به صورت زیر طبقه بندی شده اند:
1- مشابهت 2- مجاورت 3- پیوستگی 4- بستگی.
مشابهت
ادراک محرکهای مشابه به صورت یک گروه یا شکل خاصی حاصل می شود. در شکل تصویر A نمایانگر قانون مشابهت است. در تصویر به علت همانندی دایره ها، مثلثها و مربعها ادراکی که از آنها به ما دست می دهد به صورت عمودی و ستونی است نه افقی و ردیفی. اما تصویر B از دو گونه دایره سیاه و سفید تشکیل شده است و با وجود آنکه اندازه دایره ها یکسان است اما به سب همانندی دایره های سیاه را به شکل حرف X ادراک
می کنیم.
بر اساس قانون مشابهت گروهی از درختان کاج یا گلهای سرخ را در میان درختان و گلهای دیگر به شکل خاصی ادراک می کنیم. مثالهای بسیرای را درباره عوامل یا محرکهای همانند که شکل مشخصی را به وجود
می آورند می توان بیان داشت.
مجاورت
محرکهایی که از نظر مکانی و زمانی به یکدیگر نزدیک هستند به شکل واحد معینی ادراک می شوند. در شکل نقطه ها در تصویر A و خطها در تصویر B به علت نزدیک بودن به یکدیگر به صورت واحدهای مستقلی ادراک می شوند.
پیوستگی
محرکهایی که از لحاظ زمانی به یکدیگر نزدیک باشند به صورت یک واحد معنی دار ادراک می شوند. چنانکه در تلگراف و حروف مُرس نقطه ها با رعایت فاصله های زمانی هر کدام معنای خاصی پیدا می کنند. همین اصل در دستگاههای موسیقی نیز به کار برده می شود. با توجه به طرح شکل دو عامل به خوبی تشخیص داده می شود. یکی آنکه نقطه ها را به شکل خطهای مستقیم درک می کنیم نه نقطه های جدا از هم. دیگر آنکه نقطه ها به شکل دو خط پیوسته دیده می شوند نه چهار خط کوتاهی که در مرکز به هم برخورد می کنند. این امر را پیوستگی می نامند و خود نشان دهنده این واقعیت است که ادراک ما از نقطه های نزدیک به هم به صورت یک خط پیوسته و مستمر می باشد نه گسسته و بی ارتباط با یکدیگر.
بستگی
با توجه به تصویرهای شکل ادراکی که برای ما حاصل می شود به ترتیب از چپ به راست عبارت است از مثلث، دایره، مربع و ذوزنقه. هر چند این تصویرها شکلهای کامل هندسی نیستند اما گرایش فراوانی در جهت ادراک کامل آنها احساس می گردد. به همین علت است که ذهن ما می کوشد نقصها را رفع کند و آنها را به صورت مثلث، دایره، مربع و ذوزنقه کامل رسم کند.
این مطلب اختصاصی سایت دکتر سلام می باشد استفاده از آن فقط با ذکر منبع مجاز می باشد