گرچه در پستهای قبلی یادآور شدیم که یادگیری به طور تدریجی و در نتیجه تکرار و تمرین حاصل می شود. اما تجربه نشان داده است که گاهی در مواردی فرد ناگهان به راه حل مساله ای پی می برد و بی هیچ مقدمه و کوششی یاد می گیرد که چگونه کاری را انجام دهد. روان شناسان این گونه یادگیری را اتفاقی (خود به خود) نامیده اند. بدین معنی که در برابر یادگیری تدریجی یادگیری اتفاقی و خود به خود نیز وجود دارد. از سوی دیگر آزمایشهای گوناگون نشان داده اند با آنکه عامل تکرار چندین بار به وقوع پیوسته، یادگیری انجام نیافته است. مانند شاگردی که در کلاس حضور دارد ولی چون فکر و ذهنش جای دیگر است نمی تواند چیزی بیاموزد. همچنین گاهی اتفاق می افتد که شخصی به طور مکرر از خیابانی عبور کرده است اما هنوز نام و نشانی آن را یاد نگرفته است. در صورتی که اگر علاقه داشت خیلی زود نام خیابان را یاد می گرفت. یا اگر شخصی بخواهد قطعه شعر و نثری را حفظ کند دیری نمی کشد که در انجام آن توفیق می یابد. به این جهت روان شناسان معتقدند که در کار یادگیری باید قصد و اراده وجود داشته باشد تا سودمند و موثر افتد. این گونه یادگیری را ارادی یا خواستاری نامیده اند.
در یادگیری خود به خود که باید آن را یادگیری ایستا یا غیر فعال نامید هیچ گونه لاش و کوششی به کار
نمی رود. برعکس، یادگیری ارادی فعال و پویاست. بررسیهای علمی ثابت کرده اند که یادگیری ارادی بر یادگیری خود به خود برتری دارد. هر چه بر میزان این گونه یادگیری افزوده شود پیشرفت آموزشی چشمگیرتر خواهد بود.
این مطلب اختصاصی سایت دکتر سلام می باشد استفاده از آن فقط با ذکر منبع مجاز می باشد