index

برای یادگیری تعریفهای گوناگونی کرده اند که مورد قبول همه روان شناسان نیست. اما برخی از آنها مانند تعریف زیر بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند: یادگیری فرآیند یا فعل و انعفالی است که بر اثر تمرین، دگرگونیهای تدریجی و نسبتا پایداری را در رفتار موجود زنده پدید می آورد. منظور از نسبتا پایدار این است که تغییر در رفتار باید کم و بیش جنبه دائمی داشته باشد. به این جهت هر تغییری، به ویژه تغییرات موقتی را که در نتیجه خستگی، دارو و عوامل انگیزشی به وجود آمده باشند، نمی توان یادگیری نامید. همچنین اصطلاح بر  اثر تمرین بیانگر این معنی است که تغییرات ناشی از رشد طبیعی بدن، بیماری، محرکها و مانند اینها را نمی توان از نوع یادگیری دانست. اصطلاح تمرین در این تعریف نه تنها شامل برنامه های رسمی آموزشی، بلکه در بر گیرنده تجربه های اتفاقی مانند سوختن دهان به وسیله چای داغ و شعله ور شدن بنزین نیز هست.
بنابراین یادگیری فرآیندی است که در رفتار افراد دگرگونیهایی به وجود می آورد. این فرآیند مانند ادراک کردن و تجربه های حسی و عینی به طور مستقیم محسوس و مشهود نیست بلکه از دگرگونیهای رفتاری برداشت و استنتاج می شود. وقتی سگی به کودکی در جلو خانه ای حمله می کند آن کودک می آموزد که دیگر از آن کوچه یا از جلو آن خانه عبور نکند. این حالت امتناع دلیل بر یادگیری اوست.
یادگیری ممکن است در جهت سازندگی جامعه و سازگاری با آن باشد و یا به عکس در مسیر خلاف آن به کار افتد. مورد نخست را یادگیری مثبت و دومی را منفی می خوانند. در یادگیری چه مثبت و چه منفی اصل بر این است که فرد توانمند و کارآمد بار آید. به طور کلی هدف فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی، آموزشی، دینی و اخلاقی تربیت  افراد به سوی سازندگی، سازگاری، همکاری، نیکوکاری و پرهیزکاری است.

این مطلب اختصاصی سایت دکتر سلام می باشد استفاده از آن فقط با ذکر منبع مجاز می باشد