5- ادراک معنا بخشیدن به محرکهایی است که به حواس ما می رسند. در حقیقت تا چیزی معنا و مفهوم مشخصی نداشته باشد نمی توان آن را درک نمود. ادراک به تجربه قبلی بستگی دارد. اگر بلبل را دیده و صدای آن را شنیده باشیم هر وقت صدای بلبل به گوشمان برسد می توانیم آن صدا را به آن حیوان نسبت بدهیم. کودکی که چنین تجربه ای ندارد از درک صدای بلبل عاجز است. اگر بخواهیم مطلبی را ادراک کنیم باید بدانیم به دنبال چه چیزی هستیم و اگر ندانیم مجهول چیست هرگز ادراک حاصل نمی شود.
6- پاداش
پاداش یکی از عوامل موثر در یادگیری است که به صورت خوراکی، پول، جایزه، تحسین و تشویق، رفع نیاز و انجام خواستهای یادگیرنده نمایان می شود. روان شناسان گاهی به جای پاداش اصطلاح تقویت مثبت را به کار می برند و معتقدند برای اینکه عادت مطلوب در فرد ایجاد شود باید تقویت بی درنگ پس از ظهور محرک اعمال گردد و اگر در انجام آن تاخیر شود رابطه میان محرک و پاسخ گسسته می گردد رفتار به خاموشی
می گراید و یادگیری صورت نمی پذیرد.
7- تنبیه
تنبیه نیز از عوامل موثر در یادگیری به شمار می ای و به هر عمل یا رفتاری اطلاق می شود که دلسردی و ناخشنودی یادگیرنده را فراهم می آورد. تنبیه انواع مختلف دارد از قبیل تنبیه بدنی، ناسزاگویی، زندانی کردن، سرپا نگهداشتن، جریمه دادن، به بیگاری فرستادن، نمره بد دادن، اخراج از کلاس و مدرسه و جز آن. نتبیه در واقع ایجاد تقویت منفی است. شاگرد برای اینکه مجازات نشود کوشش می کند وظیفه خود را انجام دهد.
تنبیه باید با فراست و بینش انجام شود تا نتیجه مطلوب داشته باشد و اگر نسنجیده باشد و از روی خردمندی و حسن نیت صورت نگیرد اثر منفی و زیان باری به دنبال خواهد داشت. باید سن و سال و وضع و حال یادگیرنده را در نظر گرفت و از تنبیه بدنی به کلی دوری جیست. قبل از مبادرت به تنبیه باید نخست کوشید علت رفرتار نادرست و نامطلوب را دریافت، سپس به راهنمایی و ارشاد فرد نافرمان پرداخت و در صورت بسته بودن همه راهها، اگر لازم باشد به عنوان آخرین وسیله به تنبیه بدنی متوسل شد.
8- روش سراسری
روان شناسان بر اثر تحقیق دریافته اند که یادگیری سراسری موثرتر از یادگیری بخشی یا پاره ای است. در حقیقت هر شیئی و موضوعی که درک می شود از تعدادی اجزاء مختلف تشکیل یافته است. وقتی برای نخستین بار به شیئی نظر می کنیم یا مطلبی به گوشمان می رسد ابتدا اجزاء سپس صورت کل آن را درک نمی کنیم، بلکه به عکس نخست هیئت کل و پس از زمانی اجزاء آن را ادراک می کنیم. بر این اساس در امر یادگیری نخست باید به کل موضوع توجه نمود سپس به اجزاء آن پرداخت. چنانکه برای یاد گرفتن یک قطعه شعر لازم است همه قطعه را منظور نظر قرار داد و حفظ کرد. البته همین قطعه شعر را می توان به بخشهای چندگانه تقسیم نمود و هر بخش را جداگانه آموخت اما وقت و کوشش زیادتری را ایجاب می کند.
9- تمرین
برخی از یادگیریها نیاز به تمرین و تکرار فراوان دارد. زیرا بدون تمرین لازم یادگیی به صورتی شایسته حاصل نمی شود. تمرین هنگامی در یادگیری موثر است که دارای شرایط زیر باشد:
الف- راهنمایی در آغاز کار: پرورشکاران از همان آغاز باید مراقب باشند تا تمرین به گونه ای درست و بنا به اصول معین انجام پذیرد وگرنه دردسر آموختن را دوچندان خواهد نمود.
ب- آگاهی از پیشرفت: یادگیرنده باید احساس کند که بر اثر تمرین پیشرفت کرده است تا بتواند با دلگرمی و کوشش بیشتر به امر یادگیری ادامه دهد.
ج- فاصله های زمانی منظم: فاصله های تمرین نباید خیلی کوتاه یا خیلی فاصله دار باشند زیرا در هر صورت از اثر تمرین به طور محسوس کاسته می شود.
د- تمرین با طول مناسب: طول مدت تمرین برای یادگیرنده باید آنقدر باشد که وی با سرعت و علاقه کار کند و پیش از اینکه خستگی بر او چیره شود دست از کار بکشد. اگر مجبور باشد که بیش از میزان معینی به کار ادامه دهد ممکن است زیاد اشتباه کند و از ادامه تمرین بیزار شود. مدت تمرین و مساله فکری برای
دانش آموزان دبستان نباید بیش از 10 دقیقه باشد.
هـ- تمرین سراسری: هر تمرین که یک واحد یادگیری را تشکیل می دهد و از اجزاء مختلف تشکیل شده است باید به طور سراسری انجام پذیرد تا وحدت، پیوستگی و انسجام آن محفوظ بماند. اگر بخش معینی از تمرین دارای ضعف و کمبود باشد می توان آن جزء را جداگانه تمرین نمود بعد همه اجزاء را با هم تمرین کرد.
و- تمرین در اوضاع طبیعی زندگی: تمرین هنگامی ثمربخش و موثر است که در اوضاع واحوال طبیعی زندگی انجام پذیرد. اگر یادگیرنده را وادار کنیم که در شرایط ساختگی و غیر طبیعی تمرین کند نه تنها او را از مقابله با رخدادهای واقعی محیط خود باز می داریم بلکه او را از اعتماد به نفس و علاقه به کار محروم می کنیم.
این مطلب اختصاصی سایت دکتر سلام می باشد استفاده از آن فقط با ذکر منبع مجاز می باشد