یکی از هدفهای پیگیر روان شناسی بررسی ماهیت انواع رفتار است. به طور کلی هر موجود زنده ای جز از راه شناخت رفتار در موقعیتهای مختلف شناخته نمی شود. چون آدمی مخلوق انگیزه ها، کششها و احساسهای هشیار و همچنین استعدادها و امکانات فطری خویش است رفتارش هنگامی بهنجار است که موازنه یا تعادلی میان این عوامل برقرار گردد. در واقع تن و روان چنان با هم ارتباط نزدیک دارند که هر دگرگونی در یکی، موجب دگرگونی در دیگری می شود. از سویی، وقتی شخص گرفتار بیماری مزمنی است ممکن است چنان بر اعصاب و عوامل انگیزشی او فشار و تنشی وارد گردد که رفتار و کردارش به وضعی نابهنجار در آید و نشانه های بیماریهای روانی مانند نوروز و پسیکوز در او نمایان شود. از سوی دیگر اختلال و بیماری روانی ممکن است چنان تاثیر نامطلوبی در تن به وجود آورد که دستگاهها و عضوهای درگیر تن نتوانند وظایف خود را به خوبی انجام دهند و در نتیجه عوارض و اختلالهای بدنی پدید آید. اکثر ناسازگاریهای فکری، عاطفی و اجتماعی بر اثر همین ناراحتیهای بدنی و روانی به گونه ای متقابل ایجاد می گردد. بهداشت روانی تنها به درمان محدود نمی شود بلکه چنانکه قبلا نیز بیان شد وظیفه اصلی آن پیشگیری از بروز بیماریهای روانی است و تا زمینه های ایجاد این بیماریها روشن نگردد نمی توان به اهمیت بهداشت روانی پی برد.
این مطلب اختصاصی سایت دکتر سلام می باشد استفاده از آن فقط با ذکر منبع مجاز می باشد