فرزندانی که یکی هستند و خواهر و برادری ندارند چه نوع روحیاتی دارند و چه اخلاق و رفتارهایی دارند درهر رده سنی چه نوع خلق و خویی در آنان مشاهده می کنیم
کودکان تکفرزند فرصت تعامل با افرادی نزدیک به سن و سال خود در خانه را از دست دادهاند، و در نتیجه تعاملات اجتماعی روزانه که میتواند به آنها روشهای صحیح سازگاری با جامعه را آموزش دهد نیز از دست میدهند. تکفرزندان اغلب همچون کودکانی لوس رفتار میکنند که این امر ممکن است در آینده مانع موفقیت آنها در تعاملات اجتماعی شود.
عدم تعامل با خواهر و برادر
وقتی یک کودک تکفرزند تعاملات روزانه با خواهر و برادر را از دست میدهد، مجبور است جایی دیگر به دنبال یادگیری رفتارهای اجتماعی باشد. تکفرزندان نیاز دارند با گروه کودکان هم سن و سال خود تعامل داشته باشند تا بهسرعت در درک رفتارها و نتایج آن ماهر شوند. بنابراین، آنها باید اجتماعی و خوشبرخورد باشند تا دوستانی به دست آورند که از طریق آنها بتوانند فرصت اجتماعی شدن را داشته باشند و نداشتن ارتباط با خواهر یا برادر در خانه را جبران کنند.
بر اساس گفتهی یک پزشک متخصص اطفال، کودکان تکفرزند بهخوبی همرنگ گروههای بزرگ نمیشوند و ضمن اینکه یاد میگیرند چگونه بر شرایط اجتماعی تسلط یابند رشد میکنند. در اصل، آنها اغلب بسیار اجتماعی میشوند. اما این نکته نیز قابلتوجه است که وقتی یک کودک تکفرزند شخصیت بسیار محکمی داشته باشد و یا در موقعیتهای اجتماعی کاملاً مسلط باشد، این امر میتواند در زمان ارتباط با کودکان دیگر، دوست شدن با آنها و حفظ دوستی سبب مشکل شود.
درونگرایی و برونگرایی
درونگرایی یک ویژگی شخصیتی است که تکیهبر واقعیت درونی فرد دارد، واقعیتی که بر واقعیت بیرونی یا خارجی آن فرد غلبه میکند. در مقابل، برونگرایی تکیهبر محیط خارجی فرد و دیگران دارد، بهطوریکه بر واقعیت درونی فرد غلبه میکند. برخی از تکفرزندان بیشتر احتمال دارد درونگرا باشند، زیرا متکیبهخود هستند. میزان این درونگرایی بسته به خود کودک متفاوت است، اما همچنان گرایش به اتکا و تمرکز بیشتر به خود در آنها وجود دارد.
برخی دیگر از تکفرزندان علیرغم میل طبیعی خود به اینکه یا درونگرا باشند یا برونگرا همزمان هم درونگرا و هم برونگرا هستند. یک کودک درونگرا که راحتتر است تنها باشد باید خود را مجبور کند تا بیشتر اجتماعی بوده و دوستی برقرار کند، درحالیکه یک کودک برونگرا باید خود را مجبور سازد بیشتر متکی و متمرکز به خود باشد تا بتواند با شرایط اجتماعی مختلف خود را وفق دهد. درنهایت این موضوع بدان معنی است که تکفرزندان دوست دارند برخلاف تمایلات طبیعی خود عمل کنند تا ازلحاظ اجتماعی خود را با شرایط تطبیق دهند، و این میتواند به طرز غیرقابلتصوری سبب ناراحتی عاطفی و روحی در کودک شود.
کلیشهها
تکفرزندان اغلب بهعنوان کودکانی مرفه و لوس شناخته میشوند، حتی اگر آنگونه رفتار نکنند. این امر انطباق و سازگاری با جامعه را مشکلتر میکند، زیرا عموم مردم که کودکان دیگر هم جزء آن هستند با نظر بد به کودکی که لوس، پرتوقع، و یا سلطهجو شناخته میشود نگاه میکنند.
بنابراین اگر کودک تکفرزند امتیازات زیادی داشته باشد، شاید حس کند این چیزی است که باید پنهان شود و یا شانس قابلتوجه او چیزی است که باید بابت آن خجالت کشیده و شرمزده باشد. این موضوع میتواند سبب مشکلاتی در عزتنفس و اعتمادبهنفس او شود و همچنین میتواند باعث شود او همواره وانمود به چیزی کند که نیست تا ازلحاظ اجتماعی بهتر خود را هماهنگ و سازگار کند.
راهکارها
برای افزایش مهارتهای اجتماعی در کودکان تکفرزند، کمبود تعامل با خواهر و برادر باید با فرصتهای اجتماعی دیگر جایگزین شود. تعاملات در مدرسه، گروههای بازی و شرکت در سازمانهایی که درزمینهٔ کودک فعالیت میکنند میتواند به کودک کمک کند تا مهارتهای اجتماعی را یاد بگیرد و بهطور همزمان عزتنفس خود را افزایش دهد.
والدین کودکان تکفرزند باید مرزهایی در خانه تعیین کنند تا کودک یاد بگیرد در جامعه نیز به محدودیتها احترام بگذارد. والدین باید بر روی مفاهیم اشتراکگذاری و یکدلی تأکید کنند تا به کودک خود کمک نمایند مهارت درک دشوار موضوعاتی از قبیل اینکه چگونه روابط اجتماعی بر پایهی رفتار و نتایج استوار هستند را به دست آورد.