زنان نیز همچون مردان دچار اختلالات جنسی می شودند که متاسفانه به همان اندازه که در مردان ایجاد مشکلات روحی و جسمی می کند در زنان نیز زمینه این مشکلات را فراهم می کند. از سری مهم ترین این اختلالات می توان به کاهش میل جنسی ، دیسپارونی ، واژینیسموس ، و نرسیدن به ارضای جنسی اشاره داشت. در این مطلب به بررسی هریک از این بیماری ها خواهیم پرداخت.
دیسپارونی (آمیزش دردناک)
دیسپارونی حالتی است که فرد در هنگام آمیزش دچار درد میشود. این درد ممکن است در بدو ورود آلت مردانه به واژن یا در مراحل مختلف در طول دخول ایجاد شود. این حالت درجات متفاوتی دارد و نسبت به اینکه در چه زمانی پس از شروع نزدیکی و در کجا فرد احساس درد میکند، دلایل و درمانهای متفاوتی دارد.
یکی از دلایل شایع درد هنگام آمیزش برای زنان خشکی واژن است. اگر خانم به هر دلیل آمادگی دخول را نداشته باشد، این عمل میتواند بسیار دردناک باشد. در اکثر موارد خشکی واژن به دلیل نداشتن پیش نوازی کافی است، یعنی خانم این فرصت را پیدا نکرده که از نظر جسمی به محرکهای جنسی پاسخ دهد و محیط واژن به اندازه کافی لغزنده نیست. از جمله دلایل و شرایط دیگری که میتواند باعث خشکی واژن شود داروهایی است که فرد مصرف میکند. در این مورد مشورت با پزشک و یا مطالعه در مورد دارویی که مصرف میکنید، میتواند مفید باشد. معمولا منابع خوبی در اینترنت در مورد داروهای مختلف وجود دارد.
از دلایل دیگر دیسپارونی یا آمیزش دردناک، میتوان به جراحات و ضربههایی که در طول زمان به آلت تناسلی وارد شده، سابقه آزار جنسی، دوران پس از زایمان، دوران عادت ماهانه، بیماریهای ناحیه تناسلی و برخی از سرطانهایی که اعصاب آن منطقه را تحت تخریب قرار داده و نیز بیماریهای مقاربتی درمان نشده اشاره کرد.
برخی از پزشکان آمیزش دردناک را جزو دسته اختلالات جنسی نمیدانند و برخورشان با بیمارانی که از این حالت رنج میبرند، توام با شناخت کافی نیست. در این موارد توصیه میشود به پزشک دیگری مراجعه کرده و پیش از انجام معاینه، دردناک بودن ناحیه تناسلی خود را برای او بازگو نمایید.گاه ضرورت دارد، روان درمانیهای لازم پیش از انجام هر گونه معاینهای صورت پذیرد.
حالت دیگری که افراد با آن روبرو میشوند درد در هنگام دخول است. این حالت میتواند به دلایل متعددی باشد که شایعترین آنها عبارتند از: عفونتهای دستگاه تناسلی و دهانه رحم، بیماریهای مقاربتی درمان نشده، همزمانی نزدیکی و زمان تخمک گذاری، و در نهایت آماده نبودن فرد از نظر جسمی.
مورد آخر دلیل مراجعه درصد زیادی از زنان است بخصوص در اوایل برقراری رابطه جنسی.
وقتی که زوجها برای پیش نوازی صرف میکنند، صرفا جنبه عاطفی ندارد. در بدن زنی که برای داشتن رابطه جنسی آماده میشود، تغییراتی صورت میگیرد که دخول را سادهتر میکند. علت این است که بدن زنان طوری طراحی شده که در هنگام دخول حداکثر آمادگی را برای باردار شدن فراهم کند، بنابراین وقتی که خانمی آمادگی لازم را بر اثر پیش نوازی پیدا میکند، رحمش به سمت بالا کشیده میشود و این کار به طول واژن اضافه میکند تا توانایی گنجایش آلت مردانه را داشته باشد.
در این حالت دیوارههای واژن پر خون شده و مواد لغزندهای را ترشح میکنند که دخول را آسانتر میکند. این دیوارهها بر اثر پیش نوازی مناسب از یکدیگر جدا شده و جای دادن آلت مردانه را در واژن سادهتر میکنند. بنابراین میبینیم که پیش نوازی خوشایند و به مقدار کافی تا چه حد میتواند در کیفیت رابطه جنسی تاثیر داشته باشد.
واژینیسموس (انقباض دردناک و غیرارادی ماهیچههای واژن)
در این حالت هرگونه دخولی به واژن به شدت دردناک و حتی غیرممکن است، حتی انگشت خود فرد. در این مواقع معاینات زنان و زایمان هم با مشکل روبرو میشود چون بیمار حتی از فکر اینکه وسیله معاینه به واژن وی وارد شود وحشت دارد. چون این اختلال جزو گروه اختلالات مربوط به درد است و تعریف هر فرد در مورد میزان دردی که تجربه میکند با فرد دیگر متفاوت است، بنابراین نحوه برخورد پزشک و اطرافیان این افراد در طول مدت درمان نقش بسزایی دارد.
اولین مرحله در درمان این اختلال باور کردن مریض و احساس درد وی است. پس از آن پزشک (در ایران) یا روان درمانگر جنسی به همراهی شریک جنسی فرد درمان را شروع میکنند. به این صورت که فرد یک سری از ابزاری را دریافت میکند که مانند انگشت است و معمولا از اندازه انگشت سبابه تا اندازه آلت مردانه را دارد.
فرد هر هفته وارد کردن یکی از این ابزار را به همراه تمرینهای تمرکز و آرام کننده اعضای بدن به داخل واژن تمرین میکند تا زمانی که آخرین اندازه هم بدون درد وارد واژن شود. پس از آن به تدریج ورود آلت مردانه را به واژن تجربه میکند. این مرحله باید بسیار آهسته و با توجه به پذیرش بیمار انجام شود. درمان واژینیسموس بسته به عوامل مختلف میتواند تا بیش از یک سال طول بکشد.
برای افرادی که به دنبال راه حلهای سریعتر هستند درمانهایی چون نزدیکی کردن آقا با خانم در حالی که خانم توسط پزشک بیهوش شده و یا فلج کردن عضلات اطراف و دهانه واژن با تزریق موادی چون بوتاکس در ایران گزارش شده که در دراز مدت نه تنها اثر بهتری ندارد بلکه متواند اثر بسیار مخربی روی روابط زوجها و تصویری که زن از خودش دارد بگذارد. این روشها توصیه نمیشود.
چنانچه زوج تنها با هدف بچه دار شدن میخواهند این اختلال را بر طرف کنند، میتوانند از لقاح با واسطه استفاده کنند یعنی مایع منی مرد را به وسیله ابزاری مثل قطره چکان بلند وارد واژن زن کنند و آمیزش را به طور مصنوعی انجام دهند.
این مسئله جنبه روحی و روانی دارد و نه جسمی (به جز موارد انگشت شماری که گزارش شده جراحات و ضربات وارد آمده به ناحیه تناسلی موجب بروز این مشکل شده). به عنوان مثال زنی که در دوران کودکیاش به او گفته شده که ناحیه تناسلیاش میتواند محل آبروریزی و گناه باشد و مردها میتوانند آسیب جبران ناپذیری به پرده بکارت او وارد کنند، در آغاز زندگی مشترک ممکن است چنین مشکلی را تجربه کند.
نرسیدن به اوج لذت جنسی (ارگاسم)
این اختلال به حالتی گفته میشود که رسیدن فرد به اوج لذت جنسی با تاخیر توام باشد و یا اینکه فرد اصلا اوج لذت جنسی را تجربه نکند. این حالت کم و بیش در زنان اکثر مناطق جهان دیده میشود. دلیل این مسئله آن است که دختران از کودکی به حجب و حیا تشویق میشوند. زمانی که همان دختر وارد رابطه میشود و حالا به عنوان یک زن و شریک جنسی هم باید وظایفی را انجام بدهد، شکستن حریمی که در آن در ساعاتی از شبانه روز فرد باید حجب و حیا را کنار گذاشته و از رابطه جنسی با همسرش لذت ببرد خیلی دشوار است.
این طرز فکر که نهادینه شده، نمیتواند مانند یک کلید روشن و خاموش بشود. بنابراین فرد نمیتواند مهارهای ذهنیاش را بشکند و گاهی حتی اگر لذت هم ببرد نمیتواند و یا نمیخواهد آن را بروز دهد، از ترس اینکه مورد قضاوت قرار بگیرد و متهم شود که زن سبک و هرزهای است. بنابراین به مرور این حالت رابطه جنسی را برای فرد از یک حالت خوش آیند به حالت وظیفه و بعضا توام با ترس تبدیل میکند. ترس از اینکه مبادا عکس العملی نشان بدهد که همسرش تصور کند او هرزه است.
در ابتدای شکل گیری رابطه جنسی هم اغلب این ترس وجود دارد که مبادا فرد متهم به این شود که پیش از این رابطه جنسی دیگری را تجربه کرده است و برای همین میداند که چطور باید در یک رابطه جنسی با طرف مقابل برخورد کرد و لذت هم برد.
مورد بعدی که میتواند باعث این اختلال شود تاثیر معکوس بعضی از داروها بر روی مکانیسم مغزی افراد است. بطور مثال پژوهشها گزارش دادهاند که بعضی از داروهای ضد افسردگی میتوانند بر روی رسیدن خانمها به اوج لذت جنسی اثر منفی بگذارند. اگر فرد متوجه این تاثیر شد باید به پزشک خود مراجعه کند تا در صورت امکان دارو را تعویض کنند و یا مقدارمصرف آن را تغییر دهند اما حتما باید اینکار توسط پزشک متخصص انجام شود و گرنه در دراز مدت تاثیرات داروی جدید و یا قطع سرخود دارو میتواند موجب آسیب به فرد شود.
با تمامی این تفاصیل میبینیم که نقش آقایان در حل اختلالات جنسی خانمها تا چه حد میتواند موثر باشد. اگر زنی احساس راحتی کند و نگرانیهای خود را بدون ترس از اینکه مورد قضاوت قرار بگیرد با شریک جنسیاش مطرح کند، درصد دچار شدنش به این اختلالات و یا طولانی شدن درمانش تا حد زیادی کاهش پیدا میکند.
کاهش میل جنسی
در مطالعات انجام شده و مشاهدات بالینی در آمریکای شمالی بیشترین دلیل مراجعه در بین خانمهای ۱۸ تا ۵۹ ساله را این اختلال تشکیل میدهد. کاهش میل جنسی بر اثر عصبانیت و ناراضی بودن فرد از کل رابطه، خستگی و استرس ممکن است به وجود آید. در این مورد همدلی زوجها و حمایتشان از هم میتواند راه گشا باشد.
در مرحله بعد مشاورین زوجها و روان درمانگران جنسی هم میتوانند مفید باشند. تنها این نکته را باید یادآور شد که استفاده از رابطه جنسی به عنوان حربه در مقابل شریک جنسی خیلی معقولانه نیست و باعث کدورت بیشتر زوجها از هم میشود. وادار کردن فردی که با کاهش میل جنسی روبرو است برای داشتن رابطه جنسی هم اصلا کمکی به شرایط نمیکند.
برخی از داروهای ضد بارداری هم میتوانند باعث این حالت شوند مثلا برخی از انواع قرصهای ضدبارداری و یا کپسولهای زیر پوستی در گزارشات نام برده شدهاند. در این صورت فرد با مشورت پزشک میتواند وسیله جلوگیریاش را تغییر دهد. اما تا زمانی که از وسیله جلوگیری جدید مطمئن نشدهاید، بهتر است داروی قبلی را قطع نکنید تا دچار بارداری ناخواسته نشوید.
معمولا اگر زنی به اختلال در ارگاسم دچار باشد و این مساله مزمن شود، ممکن است بعد از مدتی دچار اختلال جنسی ثانویه شود که همان کاهش میل جنسی است.
توضیح ساده این قضیه آن است که انسان دوست دارد کاری را انجام بدهد که از آن لذت میبرد. اگر فرد برای مدتها رابطه جنسی داشته که برایش خوشایند نبوده، بطور طبیعی از برقراری آن خودداری میکند و یا نسبت به آن تمایلی نشان نمیدهد. بنابراین این مهم است که حتی اگر از طریق دخول به ارضا نرسیدید با تحریک کلیتوریس به اوج لذت جنسی برسید که مغز خاطره خوبی را از رابطه جنسی به یاد بیاورد و هر بار ناامید از دریافت لذت نباشد.
صمیمیت زوجها (بوسیدن، نوازش کردن، در آغوش گرفتن و غیره) بعد از هر بار برقراری ارتباط جنسی هم بسیار مهم است. اینکه زوجها بدانند که تنها برای رابطه جسمیشان مورد توجه هم نبودهاند و بعد از آن هم به عنوان دو همسر و شریک زندگی برای هم عزیز هستند. این مسئله برای خانمها بخصوص بسیار مهم است.
فارسی طب
منم یه واژینیسموسی هستم که دارم خودمو بکمک دیگر زنان واژینیسموسی درمان میکنم.به من سر بزنید.مطمئنم بهتون کمک میشه