image_13941203554560
برخی زوجین علاوه بر بی تفاوتی همسر باز هم به وی وفادار می مانند و سعی می کنند به زندگی خود پایبند باشند و از پاشیده شدن کانون خانواده شان پیشگیری می کنند چه عواملی مانع خیانت این افراد به یکدیگر می شود؟

همیشه وقتی صحبت از خیانت و بی وفایی می شد ، باورم نمی شد کسی در سلامت کامل روان بخواهد زندگی اش را به حراج بگذارد. هیچ گاه باور نمی کردم روزی قربانی تلخ یک کنجکاوی مسخره شوم و بخواهم با دستان خودم زندگی 7 ساله ای را که زحمت زیادی برایش کشیده بودم ویران کنم. زندگی خوبی داشتم ، همه غبطه زندگی ام را می خوردند.

هرگز فکرش را هم نمی کردم با پاسخ دادن به یک پیام ناشناس این گونه زندگی ام در معرض تاراج قرار بگیرد و آشیانه ای را که چندین سال برای ساختنش زحمت کشیده بودم ویران کنم.

زن جوان در حالی که فرزندش را سخت در آغوش می فشرد،در محوطه دادسرای شهرری گفت: می دانم که همسرم دیگر نمی تواند به من اعتماد کند، اما من فقط قربانی یک کنجکاوی احمقانه شدم و الان کارم به اینجا کشیده و زندگی ام در حال متلاشی شدن است.

با بدنیا آمدن پسرم از شغلم استعفا دادم و بخاطر حفظ کانون خانواده سخت مشغول بچه داری و خانه داری بودم. دو ماه قبل زمانی که مشغول آشپزی بودم پیامکی برایم ارسال شد با عنوان اینکه “خیلی وقته خبری ازت نیست.” غافلگیر شدم .

شماره تلفن فرستنده پیام کاملاً برایم ناآشنا بود. تردید داشتم که به آن پیام پاسخ بدهم یا نه؟! در همین افکار سیر می کردم که فکر کردم شاید یک دوست قدیمی است و بخاطر کنجکاوی پاسخ پیام را دادم .

همان جرقه و پاسخ کوتاه تبدیل به آتشی شد که شعله های آن تمام زندگی ام را سوزاند. حالا دیگر می دانستم آن ناشناس یکی از آقایان همکار گذشته ام است . این گوشی به دست گرفتن ها و ارتباط ها ، همسرم را مشکوک کرده بود. ظهر یک روز جمعه همسرم وقتی گوشی موبایلم را به بهانه دانلود بازی برداشته بود با پیام هایی در تلگرام مواجه می شود که نتیجه اش از هم پاشیدن زندگی ام است.

ساعت های زیادی که در خانه بیکار می شدم پاسخ به این پیام ها سرگرمی جالبی بود و اوقاتم را پر میکرد. پیام ها و لطایف خنده دار فرستاده می شد و خیلی مسخره بود که تمام آن روزها فکر می کردم ارتباط من فراتر از این گوشی نیست ، پس چیزی زندگی ام را تهدید نمی کند!!

همسر م را بشدت دوست دارم و خیلی نگران آینده پسرم هستم. می دانم این نتیجه آتشی است که خودم آن را شعله ور کردم، اشتباه جبران ناپذیری را مرتکب شده ام و خودم به اشتباهم اقرار می کنم.

در آنسوتر دادسرای شهر ری ، زن جوان و شیک پوشی که صورت غمباری داشت وقتی به ماهیت گزارش گیری ام پی برد داوطلبانه علت مراجعه اش را اینگونه تعریف کرد: هفده سالم بود که روزی به همراه مادرم به شرکت پدرم رفتم. همان روز عاشق یکی از کارمندان پدرم شدم.

مهدی 6 سال از من بزرگتر بود و تازه به استخدام آن شرکت در آمده بود. بعد از رفت و آمدهای بسیار هر دو سخت عاشق هم شدیم. و با گریه و گذراندن روزهای سخت لج و لجبازی بالاخره توانستم رضایت پدرم و مادرم را جلب کنم تا با هم ازدواج کنیم.

مهدی بعد از ازدواجمان به عنوان رییس قسمت فروش شرکت مشغول بکار شد و برای امور کار مدام به سفرهای داخلی و خارجی می رفت. زندگی گرم و عاشقانه ایی داشتیم. دو سال بعد از ازدواجمان دخترم به دنیا آمد. دخترم بزرگ شده بود و مسئولیتم کمتر.

اما هر چه می گذشت متوجه بی تفاوتی همسرم به زندگی می شدم. غیبت های طولانی، سردی رفتار و بی محبتی اش سخت آزارم می داد و هر چه تلاش می کردم تا رابطه مان بهتر شود به بن بست می خوردم. تا اینکه از طریق یکی از دوستان متوجه خیانت شوهرم شدم.

ظاهراً زمان زیادی بوده که به اینکارش می پرداخته اما من همیشه بی حوصلگی او را به پای خستگی کاری اش می گذاشتم. مدت‌ها در شوک فرو رفتم. زیرا باور نمی‌کردم که همسرم را که با درک یک فاصله طبقاتی فاحش و با روزها و شب ها گریه برای رضایت خانواده ام به همسری او در آمدم این‌قدر پست باشد که بتواند با احساساتم بازی کند. او لیاقت صداقت و محبت های من را نداشت.

خیلی پشیمان هستم و هیچگاه شوهرم را نخواهم بخشید. او به علاقه ام ،به زندگی آرام ، دخترمان و همه خوشی هایمان بدلیل هوس های زودگذرش پشت کرد. در اجرای حکم طلاق هیچ گونه ادعای مالی نسبت به او ندارم و مهریه ام 500 سکه ایی خود را نیز خواهم بخشید. فقط نمی دانم سرنوشت دخترم چه خواهد شد.
در فرهنگ اخلاقی و اجتماعی ما خیانت در روابط زناشویی یعنی خارج شدن از چارچوب‌ های اخلاقی و موازین ارزشی ، به نحوی که فرد مرتکب، چه زن و چه مرد هم از نظر عقیدتی مرتکب تخلف شده و هم از نظر عاطفی ممکن است دیگر قابل اعتماد نباشد.

این روزها شاید خیانت بیشتر نشده باشد اما شکل آن تغییر کرده است . به فرض مثال گاهی نبودن شوهر درکنار زن هم خیانت را رقم می زند. وقتی شوهر نباشد، زن رفته رفته، احساس خلأ عاطفی و فکری کرده و برای پر کردن این خلأ به سمت فردی می رود که پاسخ این حس او را بدهد. آمارها نشان می دهند مردان بیش از زنان در زندگی مشترک دچار خیانت می شوند و از سن 28 تا 50 سالگی بیشترین خیانت ها از سوی مردان صورت می گیرد.

در برسی علل خیانت و راهکارهایی برای جلوگیری از آن گفتگویی با دکتر مرضیه مخبری ، روانشناس و مدرس دانشگاه داشتیم.

مخبری در پاسخ به این سوال که آیا خیانت بیشتر از طرف مردان انجام می شود یا خیر؟ گفت : « اساساً زنان ایرانی به دلیل حجب و حیایی که ریشه در فرهنگ جامعه شان دارد اگر با همسرشان سازگاری لازم را نداشته باشند یا نیازهای مختلف شان اعم از نیاز مادی، جنسی، عاطفی، روحی و… تأمین نشود تلاش می کنند تا سازگاریشان را بالا ببرند و با شرایط شان کنار بیایند. و زمانی که وضعیت زندگی اشان غیرقابل تحمل شد به طلاق به عنوان آخرین راه حل نگاه می کنند. »

دکتر مخبری در ادامه افزود: «متأسفانه این فرهنگ غلط در جامعه ما جا افتاده که خیانت مردان قابل قبول تر از خیانت زنان است. اگر مردی خیانت کند، گفته می شود شیطنت کرده است اما در مورد زن می گویند مشکل اخلاقی دارد. و این ناهنجاری چه در دوران پیش از ازدواج و یا بعد از ازدواج وجود دارد. وفاداری ارزشی است که می‌تواند مانع خیانت شود اما این ارزش در جامعه ما کمتر مورد توجه قرار گرفته است.»

وی افزود :« امروزه مردان و زنان با توجه به اطلاعاتی که از رسانه های مختلف کسب کرده اند به خصوص برنامه های تلویزیونی ماهواره که بیشترین تمرکز اصلی اشان بر مقوله خیانت است موجب شده اند تا زشتی و قبح خیانت در خانواده ها کمرنگ و یا بطور کل از بین برود. در گذشته با توجه به نقش جامعه و فرهنگ در آموزه ها و تربیت های افراد مقوله خیانت کمتر به چشم می آمد. بالا رفتن سن ازدواج و نیز ترس از آینده ازدواج، زیربار زندگی مشترک نرفتن و… موجب می‌شود تا شخص به ایجاد رابطه با دیگران بپردازد و در این میان افرادی که یک‌بار ازدواج کرده‌اند نیز درصدد برقراری ارتباط شوند. »

وی با بیان اینکه :« از منظر آسیب شناسی، بررسی تأثیر بازنمایی واقعیات اجتماعی در حوزه رسانه به ویژه در صحنه صدا و سیما و همینطور سینما نیازمند بحث‌های مفصلی است.» خاطر نشان کرد:« وضعیت موجود خانواده ها در ایران بشدت در حال تلاطم است . نهاد خانواده،در کنار تمامی نهادهای موجود در جامعه در حال تغییر ، تحول و بازخوانی است و نمی‌توان ساحتی را پیدا کرد که دستخوش تحول و تغییر نشده باشد. متأسفانه به دلیل تغییر و تحولات عمیق‌تری که در ساحت خانواده صورت گرفته است کوچکترین مسائل هم تاثیرگذار می شوند اعم از برنامه‌های صدا و سیما تا فضا های مجازی و … اما اینکه کدام مسئله تاثیرگذارتر یا آگاهی‌بخش‌تر است نیازمند بررسی‌های تخصصی است و برای حل این تغییر و تحولات نباید تنها حالت تدافعی داشته باشیم بلکه با نگاه نقادانه به موضوع بپردازیم و بدانیم چگونه می‌توان از این دوران تغییر و تحولات همه جانبه ، با کمترین آسیب و معضلات گذر کنیم.»

مخبری گفت:«زمانی که همسر با خیانت زن یا شوهرش روبرو شود ، بایستی در ابتدا آرامش خود را حفظ کند و تصمیم گیری های عجولانه نداشته و واکنش سریعی از خود نشان ندهد. فرد مورد بی مهری بایستی چند روزی را به خود فرصت بدهد و دلایل اتفاقات را بررسی کند و با نگاهی به رفتار و عملکردهایش در زندگی ، بفهمد نقطه کور زندگی مشترک شان کجا بوده است .»

دکتر مخبری ضمن تاکید بر این نکته :« متأسفانه بیشتر افراد وقتی با این شرایط مواجه می شوند فوراً حرف از طلاق می زنند. بهترین کار این است بعد از ماجرا، به پزشک روانشناس و یا مشاور مراجعه کنند تا با ایجاد یک بازنگری در رابطه شان، سعی در حل مسئله نمایند و بیاندیشند که اگر جدا شوند آیا شرایط بهتر می شود یا بدتر. » افزود : «به فرض مثال اگر دلیل خیانت سردی روابط نسبت به هم باشند می توان با کمک مشاور، رابطه را بهبود بخشید. مشاور به فرد مورد بی مهری این امکان را می دهد تا به این مسئله از نگاه واقع بینانه تر بنگرد. احتمال ترمیم وجود دارد، هر چند که زمانبر است. و اغلب ممکن است این دسته از افراد دچار اختلالات افسردگی و اضطراب شوند که نیاز به دارودرمانی است . و امیدواری به زندگی باید به فرد مورد بی مهری تزریق شود.»

دکتر مخبری گفت :« در جامعه ما با توجه نگاه فاقد علمی در سیاست گذاری ها، آسیب شناسی دقیقی انجام نمی شود. تا بر مبنای آن راهکارهایی ارائه شود و تنها در پاره ای موارد روش های ضربتی موقتی اعمال می شود که نمی تواند بازخورد چشمگیر و موفقی در کاهش خیانت ها داشته باشد. و متأسفانه آینده خیانت در جامعه رو به فزونی است و احتمالاً آینده درخشانی را ما در زمینه ازدواج نخواهیم داشت. »

دکتر مخبری در خصوص حفظ کانون خانواده و در امان ماندن همسران از خطر خیانت و بی وفایی خاطرنشان کرد: «زن و مرد در ابتدا باید خیلی در انتخاب همسر دقت کنند و فقط بر اساس یک بعد مانند زیبایی ، پول ، تحصیلات و… ازدواج نکنند. چرا که با گذشت زمان این ابعاد در نظر زوجین عادی می شود. پس رعایت یکسری اصول در انتخاب شریک زندگی شان حتما باید در نظر گرفته شود. ازدواج مثل خواندن نماز است که وقتی قامت بستی دیگه نباید به اطرافت نگاه کنی و فقط باید مسیر زندگی ات را طی کنی. »

وی در پیان خاطر نشان کرد :«زندگی مشترک نیاز به توجه و تقویت دارد و آن ارزشی که می‌تواند مانع خیانت شود، وفاداری است. مرد یا زن درست در زمانی که به دنبال محبت می‌گردند، کسی سر راه سبز می‌شود و درست از همان نقطه ضعف، خیانت شکل می گیرد. اولین کسانی که متوجه انحراف و خیانت زوج می‌شوند، زن و شوهر هستند. درجه ایمان و باورهای عقیدتی تربیتی به عنوان اولین واکسن ضدخیانت است . به طوری که اگر این باورها در فرد کمرنگ شود ، میزان تسلطش بر زندگی و کنترل روابطش در بیرون از خانه ضعیف می‌شود. اگر زن حس تعهد به خانواده را در خود تقویت کند و مرد هم به زن و بچه هایش عشق بورزد به واسطه تقویت روابط عاطفی ، احتمال خیانت کاهش میابد.