چه سوالاتی را نباید از همسرمان بپرسیم چه مراقبت های فتاری با همسرمان باید در نظر بگیریم اگر می خواهید زندگی خوبی داشته باشید هرگز برخی سوالات را از همسرتان نپرسید
بیشتر مقالات حوزه مشاوره درباره حرف هایی که نباید به همسرتان بگویید به اجتناب از حرف زدن در مورد موضوعات تابو و خارج از محدوده اشاره می کند اما سوالاتی عمیق تر و مهم تر هم وجود دارد که خودداری از پرسیدن آن ها ضروری تر است. اگر از پرسیدن 6 سوالی که در ادامه عنوان می شود از همسرتان خودداری کنید، مطمئن باشید زندگی رضایت بخش تر و شادتری در کنار او خواهید داشت.
1-«چرا هیچ وقت کاری که می گم رو انجام نمیدی؟»
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه خراسان، متهم کردن همسر، فضایی از ناامیدی، خشم، بی اعتمادی و جدایی ایجاد می کند. این کار نه تنها برای رابطه تان مخرب است بلکه کاملا بی فایده است. تا به حال کسانی را دیده اید که سبک زندگی و شخصیت شان را ناگهان عوض می کنند چون همیشه متهم می شده اند؟ آدم ها گاهی اوقات به این دلیل تغییر می کنند که از بس متهم شان کردند احساس بدی پیدا کرده اند. در چنین شرایطی قدرت درونی فرد او را به سبک جدیدی از زندگی می کشاند. شما آن کاتالیزوری نباشید که طرف تان را تغییر دهید. راه های دیگری برای ایجاد همان تاثیر به روشی قابل اطمینان تر و سازنده تر هم وجود دارد. هر وقت از همسرتان ناراحتید، اول باید مسئولیت احساسات، افکار و اعمال خودتان را بپذیرید. سهم خودتان را به گردن بگیرید. وقتی بیشتر به راه حل مشکل فکر کردید و درک بهتری از موقعیت و شرایط پیدا کردید، با لحنی شفاف، آزاد و دوستانه با او حرف بزنید تا راه حلی پیدا کنید که هر دو شما را خوشحال تر کند.
2-«چرا این قدر (تنبل، خودخواه و قدرنشناس) هستی؟»
وقتی ناراحتید نباید به طرف تان حمله کنید! این کار هیچ کمکی به شما نمی کند. شما با او هستید، با کل زندگی اش، او هم با شماست، با کل زندگی تان. اگر با هم هستید، یعنی تقریبا زوج خوبی هستید. اگر می خواهید کیفیت رابطه تان بهتر شود، اول از همه به نحوه ارتباط و حرف زدنتان توجه کنید. دکتر مارشال روزنبرگ می گوید که مفیدترین راه ارتباط برقرار کردن با همسرتان این است که صادقانه احساسات تان را ابراز کنید و با همدردی به ابراز احساس او پاسخ دهید.
3- «می خوای از من جدا بشی؟»
استفاده از این جمله در مشاجرات روزمره غیر ضروری است و از نظر عاطفی یک مخرب احساسی به حساب می آید. خیلی اوقات افراد این سوال را نمی پرسند که وضعیت برایشان روشن شود، می پرسند که امکان جدایی را به صورت تهدیدی وارد دعوا کنند. اگر واقعا می خواهید آن لحظه رابطه تان را بر هم بزنید، به او بگویید و همان کار را هم بکنید. در غیر این صورت، دلیل برای پرسیدن این سوال وجود ندارد. اگر احساس می کنید آن لحظه خیلی عصبانی هستید، یک قدم به عقب بردارید و مسئله را تا جایی که می توانید منتقدانه بررسی کنید و وقتی اوضاع بین تان آرام تر شد دوباره درباره آن موضوع حرف بزنید.
4- «مطمئنی که دوست داری به زندگی با من ادامه بدهی؟»
با این که برای سلامت رابطه مهم است که دو طرف همدیگر را تحسین کنند اما هر فرد خودش مسئول احترام و اعتماد به نفس خود است. دکتر دیوید شارک نویسنده کتاب ازدواج پر از عشق می گوید، داشتن تمایل و علاقه به همسری که مدام به دنبال تایید گرفتن از شماست سخت است. اگر مدام به دنبال تایید گرفتن طرف مقابل تان باشید، دیر یا زود برای همسرتان سخت خواهد شد که تحسین تان کند یا به شما احترام بگذارد. راه حل این است که مطمئن شوید خودتان، خودتان را دوست دارید و دوست دارید با خودتان باشید. وقتی برای خودتان جذاب باشید آن وقت برایتان راحت تر خواهد بود که بفهمید همسرتان واقعا تحسین تان می کند و دوست دارد با شما باشد یا خیر.
5- «می تونم به تو اعتماد کنم؟» / «راستش را به من می گویی؟»
پرسیدن مستقیم این سوال ایده خوبی نیست. هم این که باعث می شود همسرتان بلافاصله به حالت دفاعی برود و هم این که هیچ وقت نمی توانید به پاسخی که دریافت می کنید، اطمینان کنید. دلیل آن این است که اگر اساسا نمی توانید به فردی اعتماد کنید، دیگر پرسیدن این که می توانید یا نمی توانید به او اعتماد کنید فقط اعصاب تان را خردتر می کند. برای وقتی که افراد در روابط خود حالت مالکیت پیدا می کنند و کمی حسود می شوند، مارک مانسون چنین توصیه می کند: «خیلی ساده است یا به همسرتان اعتماد دارید یا ندارید. اگر به او اعتماد دارید، پس دهانتان را ببندید! اگر اعتماد ندارید، دلیلی برای ادامه زندگی تان با او وجود ندارد. اما اگر به او اعتماد دارید ولی او به شما دروغ بگوید چه؟ آن وقت مطمئن باشید که یک روز متوجه دروغ های او خواهید شد. ماه هیچ وقت پشت ابر نمی ماند. بالاخره دروغ های او رو می شود و متوجه آن می شوید. و آن روز، ترکش خواهید کرد.» بله کمی تلخ است اما کاملا رک و راست است.
6- «اگر می دانستی ناراحت می شوم، چرا این موضوع را وسط کشیدی؟»
یک رابطه خوب و با کیفیت با شبه آرامش ناشی از نگفتن ها ایجاد نمی شود. این رابطه برای دو نفری حاصل می شود که با شفافیت کامل با هم صحبت می کنند تا صمیمیت رابطه و رضایت شان را از آن بیشتر کنند. برای این منظور باید بتوانید درباره موضوعات سخت و ناراحت کننده هم با هم صحبت کنید.