با برخی روش های مفید می توانید به روحیات خود و نامردتان پی ببرید ،بهتر است به شناخت کافی از وی دست یابید و قبل از زندگی زیر یک سقف به برخی پرسش های مهم پاسخ دهید
«اگر یاد بگیرید آرامش خود را حفظ کنید و منتظر پاسخ باشید، ذهنتان میتواند به هر سوالی جواب دهد.» — ویلیام اس. باروز
یکی از بهترین درسهایی که در زندگی گرفتم از مادربزرگم بود. او به من یاد داد هیچوقت از سوال کردن نترسم. اغلب با چشمان گرم و بادامی رنگش به من نگاه میکرد و میگفت، «بهترین راه یاد گرفتن سوال کردن است. هرگز درمورد چیزی ظاهری تصمیمگیری نکن.»
امروز که بزرگ شدهام، حقیقت چیزی که یادم داد برایم اثبات شده است. زیبایی سوال کردن مداوم در این است که این معمولاً سریعترین راه برای روشن شدن موضوع است. باعث میشود به دنبال پاسخ بروید. تشویقتان میکند در زندگیتان فعالتر باشید. وقتی دانشجو بودم فقط میتوانستم در تابستان و تعطیلات عید پیش خانوادهام بروم. وقتی در خانه بودم در همسایگی مان فقط یک دوست بود که از بودن با او واقعاً لذت میبردم. ما از دوران راهنمایی همدیگر را میشناختیم و من او را واقعاً مثل خواهر کوچکتر خودم میدانستم.
سال دوم دانشگاه که بودم، با من تماس گرفت و گفت به من علاقه دارد و گفت که دوست دارد با هم وارد رابطه شویم. حسابی گیج شده بودم. واقعاً نمیدانستم چطور ممکن است چنین حسی پیدا کرده باشد. او که تعجب من را حس کرده بود از من خواست درموردش فکر کنم و تابستان که به خانه برگشتم درمورد آن صحبت کنیم. باقیمانده آن ترم مدام به این فکر میکردم که واقعاً باید چکار کنم. یک شب، جمله مادربزرگم در ذهنم طنین انداخت. من چه می خواستم؟
تنها در اتاقم در خوابگاه نشسته بودم. یک نفس عمیق کشیدم و از خودم سوالات خیلی مهمی پرسیدم که باید به آنها جواب میدادم ولی همیشه از آن طفره میرفتم. آیا من هم همان حس را نسبت به او داشتم؟ آیا واقعاً دوست داشتم با او رابطه شروع کنم؟
با سوال کردن از خودم کمکم صدای درونیام را شنیدم. برایم مشخص شد بااینکه دوستش داشتم ولی عاشقش نبودم. شروع کردن یک رابطه بخاطر ترس از از دست دادن او برای هر دوی ما ناعادلانه بود و باعث میشد با دروغ زندگیمان را ادامه دهیم. آن تابستان برایم خیلی سخت بود. وقتی احساس واقعیام را به او گفتم، به طور قابلدرکی ناراحت شد، اما دوستیمان برجا ماند چون هر دوی ما متوجه شدیم که خیلی خوب با هم صادق هستیم و این چیز متداولی نیست.
امروز خیلی وقتها فکر میکنم اگر آن جمله مادربزرگ به ذهنم نیفتاده بود و از روی ترس واکنش میدادم و درمورد احساسات واقعیام سوال نمیکردم، چه اتفاقی میافتاد. اگر درمورد رابطهای که در آن هستید تردید دارید، مطمئن باشید پاسخی که میخواهید درون خودتان است. فقط ممکن است اجازه داده باشید که ترس صدای درونیتان را خفه کند.
در زیر ۳۰ سوالی را برایتان آوردهام که پرسیدن آنها از خودتان کمکتان میکند وضعیت رابطهتان را برای خودتان روشن کنید. یادتان باشد هیچکدام از این سوالها جواب درست یا غلط ندارد. همه چیز به خودتان بستگی دارد.
۱. آیا کاملاً به هم اعتماد دارید؟
۲. آیا به نیمه گمشده داشتن اعتقاد دارید و اگر اینطور است آیا فکر میکنید نیمهگمشده هم هستید؟
۳. آخرین باری که گفتید «دوستت دارم» کی بوده؟ اگر خیلی وقت است این را نگفتهاید دلیلش چیست؟
۴. آیا از صمیمیتی که با هم دارید راضی هستید؟
۵. چندوقتیکبار با هم میخندید؟
۶. آیا فکر میکنید برای رابطهتان فداکاریهای شخصی کردهاید و این فداکاریها جوابی از طرف او نداشته است؟
۷. آیا وقتی به او فکر میکنید، لبخند میزنید؟
۸. آیا وقتی طرفتان به نظر دیگران جذاب میآید احساس خطر میکنید و چرا؟
۹. آیا تصور میکنید او بزرگترین مدافع و حامی شماست؟
۱۰. درمورد نگرش او نسبت به مسائل مادی چه فکر میکنید؟
۱۱. آیا از وقت گذراندن با دوستان و خانواده او لذت میبرید؟
۱۲. آیا یکی از شما مدام خشم خودش را میخورد؟
۱۳. وقتی بعد از مدتی که از شما دور بوده است به خانه برمیگردد چه حسی دارید؟
۱۴. آیا او بهترین دوستتان است؟
۱۵. آیا رازی دارید که اگر او بفهمد احساس میکنید او را از دست خواهید داد؟
۱۶. آیا فکر میکنید قبولتان دارد؟
۱۷. کی فهمیدید که عاشق شدهاید و وقتی به آن فکر میکنید چه حسی دارید؟
۱۸. آیا بهترین و بدترین وضعیتهای همدیگر را دیدهاید؟
۱۹. آیا تابحال به خیانت کردن فکر کردهاید؟ چرا؟ چرا نکردهاید؟
۲۰. آیا به آیندهای که ممکن است با هم داشته باشید خوشبینید؟
۲۱. آیا فکر میکنید رابطهتان براساس برابری است؟
۲۲. آخرین برنامه خوشگذرانی عاشقانهای که داشتهاید کی بوده است؟
۲۳. اگر طرفتان دوستانی از جنس مخالف خود داشته باشد اذیت میشوید؟ چرا؟
۲۴. آیا سیستم اعتقادی همدیگر را میپذیرید؟
۲۵. آخرین باری که درمورد آیندهای که میتوانید با هم داشته باشید حرف زدید کی بوده؟ آیا نظراتتان یکسان بوده یا خیر؟
۲۶. آیا احساس میکنید بدون به زبان آوردن کلمهای میتوانید با هم ارتباط برقرار کنید؟
۲۷. شادترین خاطرهای که با هم داشتهاید کی بوده؟ بدترین آن چطور؟ آیا خاطرات خوبتان بیشتر از خاطرات بدتان بوده یا برعکس؟
۲۸. فکر میکنید چه چیز ممکن است رابطهتان را بر هم بزند؟ آیا فکر میکنید چنین اتفاقی بینتان بیفتد؟
۲۹. درمورد آخرین گفتگوی عمیقی که با هم داشتید چه فکر می کنید؟
۳۰. آیا عشقتان را به همدیگر نشان میدهید، اگر نه چرا؟
اگر میخواهید وضعیت رابطهتان برایتان روشن شود، بهترین منبع درون خودتان است. فقط کافی است نترسید و این سوالات را از خودتان بپرسید. بعد به پاسخ آن سوالات اعتماد کنید.
وب سایت مردمان – زینب آرمند: