گریه اطفال با چه دلایلی بروز میدهد آن ها را چگونه می توانیم آرام کنیم چه توصیه هایی در این زمینه باید در نظر بگیریم والدین چه کارهایی در این زمینه می توانند انجام دهند
تصور کنید کودک 2 سالهای دارید که فوقالعاده لجباز است و هر چه میبیند را میخواهد. اگر هم نخواهید که به حرفهایش گوش دهید، هر چه دم دستش است را پرتاب میکند یا خودش را به زمین میکوبد و آنقدر گریه میکند تا شما تسلیم او و خواستهاش شوید. این وضعیت آرامشتان را برهم زده و نمیدانید چه کاری باید انجام دهید. گاهی اوقات کوتاه آمده و به خواستهاش تن میدهید ولی در مواردی هم نمیخواهید که این اتفاق بیفتد و ماندهاید که چگونه باید با چنین کودکی برخورد و رفتار کنید…
اگر شما هم جزو مادرانی هستید که به دنبال پاسخ این پرسش هستید بهتر است توصیههای پریسا قیاسی، روانشناس کودک و مشاور فرزندپروری و کارشناس ارشد روانشناسی از دانشگاه تهران را بخوانید.
تنها روش موثر «قاطعیت داشتن» و «بیتوجهی» به رفتارهای کودک است
معمولا در سنین مختلف گریه کودکان علتهای متفاوتی دارد. در سنین زیر شش ماه، گریه نوزاد اغلب به دلیل مسائل فیزیولوژیکی از جمله کولیک، ریفلاکس، گوش درد و… است که با توصیههای پزشک و گاها مصرف داروی مناسب به تجویز وی، این گریهها کاهش پیدا میکند. از شش ماهگی به بعد نیز گریه شیرخواران میتواند به دلیل دندان درآوردن باشد که در این شرایط نیز استفاده از ژلهای مخصوص یا در موارد شدید مصرف مسکن البته به توصیه پزشک از شدت گریههای شیرخوار میکاهد. یکی دیگر از علتهای موثر در گریه کودکان 6 تا 18 ماهه، وابستگی به مادر و اضطراب جدایی است. کودک دائما دنبال مادر میگردد و اگر برای لحظهای او را نبیند گریه میکند. این رفتار در این سن طبیعی است و با بزرگتر شدن کودک برطرف میشود.
البته در مواردی هم کودک گریه را روشی برای رسیدن به خواستههایشان میداند چراکه او یاد گرفته با گریه کردن، زمین زدن خودش یا پرت کردن وسایل میتواند به چیزی که میخواهد برسد. حتی در مواردی هم دیده میشود که برخی از بچهها سرشان را به زمین یا دیوار میکوبند تا به خواستهشان برسند که در این موارد تنها روش موثر برای مقابله با آنها و اصلاح این عادت رفتاری غلط، «قاطعیت داشتن» و «بیتوجهی» به رفتارهای کودک است.
البته منظور از قاطعیت برخورد سفت و سخت با کودک نیست بلکه باید هر بار که میبینید فرزندتان چنین رفتاری دارد کلافه نشوید و خونسردیتان را حفظ کنید و مدام با تکرار رفتاری او نگویید که «نه»، «نمیشه»، «حالا وقتش نیست» و…. تا حد امکان از گفتن کلمه این کلمهها اجتناب کنید و اگر هم که به فرزندتان آنها را گفتید، از حرفتان کوتاه نیایید تا متوجه شود که شما در رفتارتان قاطع هستید و قوانینی که وضع شده به راحتی زیر پا گذاشته نمیشود. او باید یاد بگیرد که نمیتواند با گریه یا جیغ و دادکردن و بدفتاری و پرت کردن وسایل، نظر شما را تغییر دهید و به خواستهاش برسد. به همین دلیل است توصیه میشود اگر در شرایطی هستید که فکر میکنید نمیتوانید سر حرفتان بمانید از این کلمات استفاده نکنید. مثلا تصور کنید در یک مهمانی هستید و کودک خواستهای دارد و شما به او میگویید «نه» اما او مدام بهانه میگیرد و شما برای اینکه مشکلی در مهمانی به وجود نیاید کوتاه آمده و به او اجازه میدهید کاری را که دلش میخواهد انجام دهد. غافل از اینکه کودک با این رفتار شما میآموزد که اگر کمی پافشاری کند، گریه کند یا سرش را به زمین بکوبد میتواند نظر شما را عوض کند.
در کنار توجه به این مساله، نکته حائز اهمیت دیگر «بیتوجهی» در مقابل بدرفتاریهای کودک و گریه و جیغ و نقنقهای اوست. در این حالت نباید عصبانی و ناراحت شوید یا اینکه درصدد آرام کردن کودک باشید بلکه باید نسبت به رفتارهای او بیخیال بوده و با آوردن یک وسیله جالب، روشن کردن تلویزیون یا حتی دادن خوراکی یا شوخی و خنده بخواهید ذهن او را از موضوعی که به خاطرش گریه میکند، پرت کنید.
طبیعی است که در اوایل، با دیدن این رفتارهای شما بدرفتاریهای کودک بدتر و شدیدتر شود ولی اگر شما بتوانید به این روش ادامه دهید، ظرف یک هفته تغییرات مثبتی را در فرزندتان احساس خواهید کنید و امید است که بعد از 4 هفته در صورت تداوم این روش، مشکلات رفتاری اینگونه کودکان تا حد بسیار زیادی کمتر شود.