26-29

امروزه زندگی افراد جامعه با موسیقی اجین شده و کمتر کسی دیده می شود که در طول روز چند ساعتی از وقت خود را صرف گوش دادن به موسیقی نکند. شاید این خبر به گوشتان رسیده باشدکه در برخی از کشور ها برای رشد دادن گیاهان از موسیقی بی کلام استفاده میکنند. موسیقی میتواند تاثیر مستقیمی بر روی روحیات نوزادان داشته باشد.


اگر ما بخواهیم تاثیر موسیقی بر روح و روان کودکانمان را در یک جمع بندی خلاصه کنیم می توانیم به طور کلی بگوییم که مغز به دو نیم کره شکل گرفته که یک قسمت از آن برای محاسبات اعداد و ارقام و قسمت دیگر آن به طور کامل مربوط به قسمت هنرهای یک انسان محسوب می شود پس موسیقی یکی از عامل های محرک برای تخلیه روح و روان شناخته شده و می شود.
تاثیرات روانی موسیقی ها را در عده ای از کودکان می توان پیدا کرد که یک حس شاد بودن با یک انرژی اضافی در بیشتر اوقات در وجودشان دیده می شود اما از طرف دیگر در تعداد زیادی از کودکان دیده می شود که به علت زیاد ازحد گوش دادن موسیقی های خاص که خانواده ها بیشتر به آنها علاقه دارند ذهن کودکانشان مجبور و یا عادت به دیدن و شنیدن این گونه موزیک های خاص شده است و سبک های دیگر موسیقی که مربوط به سنین آنها است که نمی توانند تحمل کنند و گاه در عده ای از آنها پرخاشگری حرکات ناموزون و یا سکوت های طولانی و .. دیده می شود که اگر به اصل این موضوع برگردیم می بینیم که یکی از عوامل این گونه حالات شنیدن و دیدن این موزیک ها است که باعث اثر مستقیم روی آنها شده است که در سنین بالاتر می توان طرز پوشیدن لباس و آداب و منش شان به تقلید از آن گروه ها را اشاره کرد که در بعضی موارد دچار حوادثی غیر قابل جبران می شود که باید کاملا جدی گرفت.
حال اگر موسیقی ای که مربوط به سنین آنها باشد را قبل از رفتن به مهد کودک و یا مدرسه برایشان گذاشته شود و حس حاکم بر فضایی را که فرزندانمان دوست د ارند برایشان درست شده باشد می تواند تاثیرات زیر را داشته باشد؛ شادابی و نشاط، آرامش روحی و روانی، مطالب آمادگی ذهنی برای فراگیری .
کودک امروز، آینده فرد ای جامعه هر کشور را تضمین می کند و به نوعی خلاقیت هایی که در وجودشان حاکی است ارزش و بها داده شود می توانند درآینده نزدیک به نوعی به ارزش های خود و جامعه آن کشور جامه عمل بپوشاند و می توان گفت: ایده ها و نظرهایشان با کوچک بودن از دید ما ایده های بزرگی از دید خودشان است که اگر این ایده ها را از بعدی دیگر نگاه کنیم می تواند به نوعی ایده های بزرگی بر ای ما هم به حساب آید. در بعضی از انسانها دیده می شود که در سنین پایین آموزش هایی دیده اند که به نسبت طرز فکرشان و خلاقیت هایشان بالاتر از دیگر افراد آن گروه سنی است و می توان گفت که از کودکی مسیری را برای خود روشن کرده اند.
کودکانی وجود دارند که با سنین پایینی که دارند نوازندگان خوبی هستند و یا عده ای از آنها هستند که کار با رایانه را به راحتی انجام می دهند و کارهایی ناخودآگاه انجام می دهند که اصلا به سنین آنها نمی خورد.
در بعضی از خانواده ها دیده می شود که بدون هیچ توجهی از کنار این هنر ها و کارها به سادگی می گذرند و به جای تشویق فرزندانشان با یک کلمه “آفرین” یا ” خوب است” و یا “برو حوصله ندارم” به راحتی از آن حرکت مثبت می گذرند ولی اگر بالعکس فقط با دادن یک کادوی کوچک آنها را تشویق کنیم فردای آن روز به کارهای فراتر از آن می پردازند و یا با جدیت بیشتر به بهترین های آموزشی خود می پردازند .
تمامی این حالات در زمانی می تواند اتفاق افتد که ذهنیت فرزندانمان رو به شاد بودن ویا بهتر است بگوییم رو به مثبت بودن تمایل داشته باشند.