یکی از مسائلی که والدین را نگران میکند، ترس در کودکان است، اما گروهی از ترسها برحسب سن کودک طبیعی تلقی میشوند و به شکل غریزی در نوزادان و کودکان وجود دارند. پس اولین قدم این است که ترسهای کودک را بشناسیم و در مقابل آن دست و پای خود را گم نکنیم و با تسلط کافی بر علت و چرایی ترس سعی بر مرتفع کردن آن با روشهای درست داشته باشیم.
کدام ترسها طبیعیاند؟
ترسها به صورت غریزی از بدو تولد همراه نوزاد هستند، از صفر تا شش ماهگی از صداهای بلند و عدم امنیت احساس ترس میکنند. از شش تا نه ماهگی ترس از بیگانهها ممکن است باعث آزار کودک شود. از یک سالگی ترس از جدایی، آسیب و توالت رفتن شایعترین ترس در کودکان است؛ از دو سالگی ترس از موجودات خیالی ممکن است به سراغ آنها بیاید. از سه سالگی ممکن است با ترس از حیوانات و تنهایی روبه رو شوند و چهارسالگی هم شروع ترس از تاریکی است.
شش تا دوازده سالگی ترس از مدرسه و آسیبهای جسمانی، وقایع جنسی و رویدادهای اجتماعی ممکن است برای فرزند شما آزاردهنده باشد. این ترس ها به صورت کلی دسته بندی میشوند اما ترسهایی خارج از این موارد بسته به سن کودک و شدت ترس، باید به صورت تخصصی بررسی و علتیابی شود. اما راهکارهای اولیه در خصوص نحوه برخورد با ترسهای کودک روشهایی بسیار ساده و در عین حال کاربردی و علمی است که انجام دادن آن میتواند بدون هزینه و نگرانی ترس را از کودک دلبند شما دور کند.
با کودک ترسو چطور برخورد کنیم؟
اول این که به هیچ عنوان کودک را در مورد ترسهایش سرزنش نکنید، او را مسخره نکنید، به ترسهای او نخندید، ترس کودک را در جمع موضوع بحث و شوخی نکنید، هرگز از این موضوع سوءاستفاده نکرده و او را نترسانید، در لحظه ی ترسیدن سعی بر آرام کردن کودک داشته باشید و او را بغل کنید تا حس امنیت و آرامش به او منتقل شود؛ سعی کنید محرک ترس را از بین ببرید و یا در صورت امکان محیط را تغییر دهید.
در حد امکان و لزوم برای او مشخص کنید که دلیلی برای ترس وجود ندارد و به عنوان مثال اگر از سایهای که روی دیوار افتاده است احساس ترس میکند و او را یک موجود خیالی تلقی میکند، محیط را روشن کنید و برایش توضیح دهید که این یک سایه است نه یک موجود خیالی و با تاریک کردن فضا باز به او نشان دهید که این سایه به چه دلیلی روی دیوار نقش میبندد.
نکته مهمی که باید درباره برخورد کلامی رعایت کنیم این است که نباید توضیح درست و منطقی را با اطمینان بخشی بیجا و گفتن جملههایی شبیه به اینکه دلیلی برای ترس وجود ندارد، نباید بترسی و جملههای اطمینان بخش الکی اشتباه بگیریم چون نه تنها کارایی ندارد، بلکه کودک احساس میکند برای از سر باز کردن این جملات را مدام پشت سر هم تکرار میکنیم.
کودک را با عامل ترسش مواجه کنید
اگر ترس کودک خیلی شدید نیست میتوانیم در صورت تمایل خود کودک او را به عامل ترس نزدیک کنیم، البته این کار باید آرام آرام و تدریجی و با حمایت والدین انجام شود. مثلا اگر کودک از سگ میترسد، برای او عروسکی شبیه سگ بخریم و با همراهی و حمایت بزرگ ترها کمک کنیم تا کودک عروسک را لمس کند و بتواند با او ارتباط برقرار کند؛ یادمان باشد که این نزدیک شدن به عامل ترس باید حتما تدریجی و همراه با تشویق کودک باشد. این روش در صورتی قابل اجرا است که شما به عنوان والدین ترس کودک را شدید و غیرعادی تلقی نکنید و خودتان عامل تحریک و بیشتر شدن ترس فرزندتان نشوید.