پدر بیشتر وقت خود را صرف کار و تلاش برای حفظ موقعیت و رفاه خانواده اش می کند. می توان گفت که همه ی پدران دو شخصیت مجزا دارند، شخصیتی قاطع که شان مردانگی و اقتدار را در بر دارد و شخصیتی مهربان که شان پدری اوست. پدر بهترین راهنما برای تکامل رفتاری و تربیتی فرزند است.
محبتى که او را به سهلگيرى و آزاد و رهاگذاشتن کودک ترغيب مىنمايد و قاطعيتى برخواسته از دورانديشى و ژرفنگرى که او را معتقد به استحکام و سختگيرى مىکند.
تربيت کودک بايد حول دو محور متفاوت و در عين حال متجانس شکل گيرد. يکى سهلگيرى و واگذارى و ديگرى سختگيرى و کنترل، ضمن رعايت حد اعتدال در اين دو شيوه متضاد. رمز بزرگ و هنر ظريف تربيت متعادل براى پرورش شخصيت متعالى کودک توسعهيافتگى اين دو محور متضاد است.
در دوران طفوليت نمايش مهر و محبت پدر بيشتر از دو طريق محبت محسوس و با صراحت و محبت از طريق بازى قابل اجراست.
مديريت پدر بايد بر پايه اين دو اصل کلى بنا شود و پدر وظايف خود را در حيطه تربيت با رعايت اعتدال و بکارگيرى درست و منطقى اين دو اصل مهم انجام دهد.
نقش مهر پدرى در تربيت کودک
پدر از طرق مختلفى مىتواند مهر خود را به فرزند بنماياند. اما در دوران طفوليت نمايش مهر و محبت بيشتر از دو طريق محبت محسوس و با صراحت و محبت از طريق بازى قابل اجراست.
محبت پدر به نوزاد
پدر بايد محبت به کودک را از همان روزهاى بعد از تولد آغاز نمايد زيرا پدر نيز مانند مادر از طريق وراثت با کودک پيوند دارد و همين پيوند به وى امکان مىدهد که در همان ايام نوزادى با فرزندش ارتباط برقرار نمايد. نوازش طفل، اثرى درازمدت در رابطه پدر و کودک دارد. ضمن آنکه موجب افزايش علاقه پدر به کودک نيز مىگردد.
دکتر «ويليام سيرز» معتقد است که: «بيشتر نوزادان در حالت هوشيارى خاموش به سر مىبرند … اين حالتى است که بعد از آن هرگز تکرار نمىشود؛ چشمهاشان گشاده و باز است و نسبت به محيط اطراف خود حالتى پذيرنده دارند، اين لحظههاى پيوند اوليه نبايد از دست برود. در اين زمان با نوزاد حرف بزنيد و بيان احساسات را آزاد بگذاريد؛ سلام عزيزم، من پدرت هستم …»
پدر و کودک شيرخواره
پدر در دوران شيرخوارگى نيز مىتواند با محبت کردن به کودک، او را به همراهى، مديريت و حکمروايى خود عادت بدهد. پدرى که در اين دوران نسبت به طفل بىتفاوت بوده و بعد از گذشت دو، سه سال، تازه مىخواهد در امر تربيت و پرورش کودک دخالت کند، توفيق کمترى مىيابد زيرا کودک به دليل نبود انس قبلى، با ديدن پدر به وجد نمىآيد و شادمان نمىشود، در اين صورت پدر چارهاى ندارد جز اينکه يا با زحمت بيشترى گذشته را جبران نمايد و مورد اعتماد و محبوب کودک شود و يا آنکه راه آسانترى را برگزيند و تربيت را با خشونت درهم بياميزد که راه دوم به هيچ وجه پسنديده نيست.
پدر و کودک خردسال
بعد از گذشت دوران شيرخوارگى، دايره محبت به کودک وسيعتر شده و محبت از طريق کلام، قوت مىگيرد. از اين پس وابستگى کودک به مادر کاهش مىيابد او بيش از گذشته به سمت پدر مىرود. متأسفانه برخى از پدران بعد از گذشت اين دوران از توجه و محبت خود به کودک مىکاهند. زيرا کودک، ديگر آن جذابيت رفتار و شيرينى قبل را ندارد. اين دورى پدر، براى کودک بسيار گران است و مىتواند موجب ناهنجارىهاى رفتارى گردد. مخصوصا که او اکنون بزرگتر شده و مسائل عاطفى را بهتر درک مىکند و طالب محبت بيشترى است. البته طبيعى است که در کيفيت محبت تغييراتى ايجاد شود، اما اصل آن بايد محفوظ و محسوس بماند. از اين پس، پدر مىتواند از عامل تعريف و تأثير نيز بهره بگيرد.
تعريف، تمجيد و تأييد کودک
انرژى مثبت کلمات پسنديده، بر روح و روان کودک تأثيرگذاشته و احساس خوشايندى در او نسبت به گوينده ايجاد مىکند. تعريف از کودک به تقويت عزت نفس او نيز کمک خواهد کرد.
از آنجا که پدر در نظر کودک مظهر قدرت و شجاعت است و معمولاً در نظر کودکان، پدر بيش از مادر از هيبت و ابهت برخوردار است، تعريف از کودک، توسط پدر براى او بسيار ارزشمند و لذتبخش خواهد بود. شايسته است که پدر در مسير تربيت از عامل تعريف بهره گيرد و روح کودک را با نسيم کلمات نوازش دهد. اگر پدر قصد پند و نصيحت و يا انتقاد از کودک را دارد، ابتدا مىتواند از طريق تعريف، فضاى دوستانهاى را ايجاد نمايد و زمينه را براى تأثير بيشتر کلام خود مهيا سازد.
جملاتى همچون «از وقتى تو به دنيا آمدهاى زندگى ما شيرينتر شده» و يا «تو گلى هستى که خداوند به ما هديه داده است» چه احساسى در کودک مىآفريند؟ آيا اينگونه جملات در ميزان حرفشنوى و همراهى کودک با پدر مؤثر نخواهد بود؟
البته تعريف و تمجيد در صورتى مطلوب است که غيرواقعى و غيرمنطقى نباشد و کودک را دچار توهم و کبر و غرور نسازد. رعايت اندازه نيز در آن شرط است.
بازى دوستانه با کودک
بازى مجموعه فعاليتهايى است که کودکان به منظور سرگرمى، تفريح، فرار از غم و کدورت و کشف مجهولات بدان روى مىآورند و در حين آن انرژىهاى فراوان خود را تخليه مىکنند.
جايگاه پدر در بازى کودک
پدر از دو طريق عمده مىتواند در مسير بازى، مديريت تربيتى خود را اعمال نموده و به نحوى مطلوب و مطابق با ويژگىهاى کودک، او را در مسير هدايت سوق دهد. اين دو طريق عبارتند از:
1. ايجاد زمينه و فضاى مناسب براى بازى و تهيه اسباببازىهاى مفيد.
2. بازى با کودک و دخالت مستقيم در بازى.
علاقه زياد کودک به بازى موجب علاقمندى او به همبازى نيز خواهد شد. هرکسى به راحتى مىتواند از طريق بازى، دل ساده و پاک کودک را به دست آورده و با محبوبيتى که کسب مىکند بر روح و روان وى تأثير بگذارد. پدر در امر تربيت علاوه بر نيازى که به اين محبوبيت دارد، به شناختى هم که از طريق بازى نسبت به کودک به دست مىآورد نيازمند است در حقيقت: «بازى وسيلهاى است براى کشف دنياى پنهان کودک و شناخت دنياى وجودى او. چه بسيارند خوىها و رفتارها، حب و بغضها، کين و مهرها که در کودک پنهانند و مربى را به شناخت آن دسترسى نيست مگر آنگاه که او را به بازى وادارد و يا بازى او را با خود و ديگران مشاهده کند … در سايه اين کشفهاست که مىتوان، در پى اصلاحش کوشيد و عوارض و نابسامانىها را در او اصلاح کرد و يا جنبههاى مثبت او را تقويت نمود. حتى در اصلاح و درمان نابسامانىهاى کودک يکى از راهها و شيوهها، شيوه بازى درمانى است که در سايه آن مىتوان بسيارى از اختلالات را از بين برد.»
در بازى کودک با پدر تفاوتهاى آشکارى نسبت به بازى کودک و مادر و حتى همسالان ديده مىشود. بازى کودک و پدر، معمولاً داراى هيجان، تحرک و فعاليت و شور بيشترى بوده و از ديگر بازىها متمايز است. لذا ذکر اين نکته لازم به نظر مىرسد که: هرچند قوام بازى به ايجاد شادى و نشاط براى کودک است، اما ممکن است پدر ناخواسته از طريق بازىهاى جنجالى و هيجانزا موجبات ضعف اعصاب و بدخوابى کودک را فراهم کند.
در حين بازى توجه به سن کودک، توانايىها و ظرفيت و افکار کودکانه ضرورى است. شرکت دادن کودکان در بازىهاى سخت، ترسناک و يا بازىهاى ويژه افراد بزرگتر، موجب قويتر شدن و يا رشد عقلانى سريعتر کودک نمىشود بلکه ممکن است طفل را دچار تضاد و اختلال کند.
براى هر پدرى با هر ميزان از اطلاعات و فرهنگ، بازى کردن با کودک بهتر از ترک بازى است. گاهى تصور نادرست از مردانگى، بىحوصلگى و کسالت و يا خستگى و درگيرى بيش از حد در مسائل کارى، پدر را از بازى با کودک باز مىدارد و موجب ايجاد شکاف عاطفى بين پدر و کودک مىگردد.