این نوع فرزند پروری با مهربانی و صمیمیت همراه است. والدین از فرزند خود انتظار دارند که عضوی پخته و همیار خانواده باشد اما از طرف دیگر آنها از نیازهایی که فرزندشان به منزله یک فرد دارد آگاهی دارند و به صورتی متناسب به آنها پاسخ می دهند. وقتی علائق این قبیل والدین با علائق فرزندانشان مغایرت داشته باشد سعی می کنند موضوع را با آنها به بحث و گفتگو بگذارند. به عنوان مثال اختلاف نظر درباره کلاس موسیقی را در نظر بگیرید. پدر یا مادر فکر می کند که فرزندش باید نواختن یک ساز را یاد بگیرد اما فرزند نمی خواهد دیگر در کلاس پیانو حاضر شود. در این جا پدر یا مادری که از سبک فرزند پروری مقتدرانه تبعیت می کند سعی می کند برای فرزند خود توضیح بدهد که چرا یاد گرفتن موسیقی را مهم می داند. در عین حال تلاش می کند تا علت عدم تمایل او را به شرکت در کلاس موسیقی پیدا کند. با در نظر گرفتن دیدگاه او م کوشد تا بین آنچه او آن را مهم تلقی می کند و آنچه فرزندش مهم می داند تعادلی برقرار کند. چنانچه چنین والدی دریابد که فرزندش استعدادی برای یادگیری موسیقی ندارد از هدف وخواسته خود صرف نظر می کند یا آن که سعی می کند در این خصوص با فرزند خود مصالحه کند به گونه ای که هم به نیازها و علائق او توجه کند و هم هدف هایی را که برای او در سر دارد عملی سازد. مثلا شاید فرزند او بتواند فلوت بزند یا خواندن را تمرین کند.
این مطلب توسط مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد