images

حداقل دو دلیل احتمالی وجود دارد که چرا کودکان ممکن است حوادث آسیب زایی مانند مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفتن خود را به طور کامل به خاطر نیاورند یا کلا آن خاطرات را برای مدتی به فراموشی بسپارند. دلیل نخست این است که احتمال کمتری وجود دارد که بتوان حوادث آسیب زا را با کلمات به خاطر آورد اما  احتمال بیشتری وجود دارد که بتوان آنها را به صورت حس های بدنی به یاد آورد. به خصوص بجه ها می توانند در صورتی که از بیان کلامی واقعه سوء استفاده ناتوان باشند آن را به صورت عملی نشان بدهند. احتمال دیگر این است که این فراموشی جزئی یا کلی به علت گسست صورت می گیرد. در کمال تعجب کودکان بیشتر از بزرگسالان می توانند در حین روی دادن حادثه آسیب زا یا بعد از رخ دادن آن این رویداد از خود جدا سازند.

امروزه بسیاری از متخصصان بالینی بین این دو شیوه راه میانه ای یافته اند: گزارش های مربوط به مورد تجاوز جنسی قرار گرفتن در دوران کودکی را رویاهای محقق نشده تلقی کردن و رد کردن آنها که شیوه ای قدیمی تر است و شیوه ای که در اوایل دهه 1990 ظهور کرد که در آن این خاطرات را مطلقا درست تلقی می کنند. پژوهش لوفتوس زنگ بیدار باشی بود برای درمانگران که از تحمیل نظریه های خود بر درمانجویان اجتناب کنند. لازم است هم درمانگر و هم درمانجو با  این احتمال و با  این خاطره ها برخورد کنند که کسی واقعا از ماهیت اصلی حادثه ای که رخ داده با خبر نیست. سرانجام این که به عهده درمانجو است تا تصمیم بگرد که به گونه ای با گذشته خود برخورد کند که بتواند از آن فاصله بگیرد و فراتر رود.

این مطلب توسط  مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد