برتراند راسل فیلسوف معروف به شوخی اظهار داشت که در خانواده های حاشیه نشین مدرن جای پدر بسیار کوچک است به خصوص که گلف هم بازی کند.
تصور بر آن است که در دنیای مدرن جایگاه پدر در خانواده جایگاه مهمی نیست. سالیانی فراوان روان شناسان پژوهشگر فکر می کردند که پدر صرفا زمانی اهمیت دارد که در خانواده نباشد به همین خاطر پدر در بطن موضوع طلاق مورد مطالعه قرار می گرفت. اما در ده سال گذشته این دیدگاه تغییر پیدا کرد و اکنون روان شناسان قبول دارند که پدر بخش مهمی از متن خانواده است.
همان طوری که قبلا گفتم زنانی که مستعد ابتلا به افسردگی هستند به سمت مردانی کشیده می شوند که بی عاطفه، گوشه گیر و غیر حمایتگرند. این قبیل مردان در مقام شوهر رومانتیک نیازهای همسر خود را برآورده نمی کنند و با فرزندان خود یا فرزندان ناتنی شان رفتار گرم و محبت آمیزی ندارند و نیازهای آنها را در نظر نمی گیرند.
تقریبا نیمی از مردانی که با زنان افسرده زندگی می کنند دارای مشکلات روانی وعاطفی هستند احتمال زیادی دارد که زنان افسرده با مردانی رابطه برقرار کنند که بسیار زیاد الکل یا مواد مصرف می کنند. یکیاز مطالعاتی که درباره نوجوانان استرالیایی صورت گرفت روشن ساخت که همراه بودن مادری افسرده با پدر یا نماد پدری الکلی یا معتاد به مواد می تواند در ابتلای نوجوانان به افسردگی نقش برجسته ای داشته باشد. مشاهده گردید که این قبیل خانواده ها به شدت تحت استرس قرار دارند احتمال داشت به خاطر معتاد بودن پدر به الکل یا مواد مخدر به مشکلات مالی نیز گرفتار باشند استرس هم چنین می توانست بین فردی هم باشد. وقتی یکی از دو والد یا هر دو آنها به سوء مصرف مشروبات الکلی بپردازد به احتمال زیاد تعارض های بیشتری بین آنها پیش می آید اینگونه پدران یا ناپدری ها از نوجوانان خود در خانواده بسیار انتقاد می کنند و ایراد می گیرند با آنها طلب کارانه برخورد می کنند و همواره به بی کفایتی آنها ا شاره می کنند. این دو عامل یعنی استرس در خانواده و داشتن پدری انتقادگر عامل افسردگی نوجوانان در این گونه خانواده ها بود.
دیدگاه روانشناسی درباره جایگاه پدر
۱۰ فروردین ۱۳۹۵ ۱۳:۴۶