پیشرفت علم همیشه باعث بهتر شدن و آسان شدن زندگی بشر شده مخصوصا پیشرفت های پزشکی. یکی از مهم ترین این پیشرفت ها ، سونوگرافی بود. این علم کمک بسیار زیادی در درمان ناهنجاری ها و بسیاری از بیماری ها کرد. اما با تمام فواید مثبتی که این علم دارد. تاثیرات بسیار بدی نیز برای ما به جای می گذارد که در این مطلب به آن اشاره خواهیم کرد.
سالهاست كه آثار بديع حاصل از كشفيات بشر تحول عظيمي را در زندگي و بستر تاريخ ايجادكرده است. اكتشافات پرده از بسياري ابهامات برداشته و انسان را با دنيايي تازه از واقعيتهاي آن آشنا كرده است.
در كنار تمام دستاوردهاي انساني، سونوگرافي، ابداعي باارزش بوده كه نقش مهمي در علم پزشكي براي تشخيص و شناسايي بسياري از ناهنجاريها داشته است.
اين وسيله تشخيصي در طول تاريخ، شمار نقصهاي جسماني كه بشر عاجز از درمان آن است را در جامعه كاهش داده و نقش مؤثري در پيشگيري از بسياري عوارض و مرگ و ميرها داشته است اما ديدگاه ديگري كه بايد مدنظر قرار گرفته شود آن است كه سونوگرافي تنها وسيلهاي تشخيصي است و تكرار بيدليل و غيرموجه بخصوص انواع دو و سهبعدي آن ممكن است عوارض جبرانناپذيري را در آينده به دنبال داشته باشد.
تصويربرداري اولتراسوند (فراصوتي)
سونوگرافي، فرآيندي است كه از طريق امواج فوقالعاده سريع صدا، تصاويري از بافتها و ارگانهاي داخلي بدن انسان توليد شده و در نهايت پس از شكلگيري به مانتيور ارسال ميشود تا قابل مشاهده باشد.
تشكيل تصاوير در اين روش تصويربرداري نياز به امواج با فركانس معيني دارد اما عملكرد بدون اشعه ايكس آن باعث برترياش بر ديگر روشهاي تشخيصي از جمله عكس راديولوژي شده است.
تصاوير حاصل از اولتراسوند، براي ارزيابي قسمتهاي مختلف بدن از جمله شكم، عروق خوني، ارگانهاي داخلي و تشخيص بيماريهاي حفره شكم در مراحل اوليه مورد استفاده قرار ميگيرد، ضمن اينكه تشخيص به موقع بسياري از تومورها بخصوص تومورهاي رحمي كمك زيادي به درمانهاي پزشكي و كاهش ميزان مرگ و مير كرده است.
وضوح كيفيت تصوير سونوگرافي باعث شده تا اين روش يكي از الزامات مراقبتهاي دوران بارداري شود و بدينوسيله، ساختار و سطح بدن و مغز جنين بهراحتي تحت ارزيابي قرار گيرد.
امكان مشاهده جنين از زوايه مناسب در اين روش به پزشك اجازه ميدهد تا هر نوع ناهنجاري مادرزادي در مرحله مناسب تشخيص داده شده و رشد و حالت جنين مكان و موقعيت جفت و ميزان مايع آمينوتيك اطراف جنين تخمينزده شود.
در حال حاضر، هفت نوع سونوگرافي وجود دارد كه كاربرد اصلي آنها يكسان است. سونوگرافي معمولي، نوع پيشرفته آن، داپلر (نوعي سونوگرافي رنگي از عروق خوني)، سهبعدي، چهاربعدي و اكوكارديوگرافي جنين. سونوگرافي دوبعدي، اولينبار در سال 1960 مورد استفاده قرار گرفت. تصاوير حاصله از اين روش سياه و سفيد است اما در سال 2000 با ابداع سونوگرافي سه بعدي، تصاوير واضحتر و رنگي بهدست آمد و در نهايت در سال 2005 نيز از طريق سونوگرافي چهاربعدي، حركت و صداي جنين نيز ثبت شد.
سونوگرافي سهبعدي و چهاربعدي
سونوگرافي سهبعدي در واقع نمايش سهبعدي از سطح و ساختار بدن است كه به تصاوير حجم ميدهد. دكتر محمدمهدي آرسته، متخصص راديولوژي در رابطه با ابزار مورد استفاده در اين تصويربرداري ميگويد: پروب مورد استفاده در سونوگرافي، حاوي كريستالهايي است كه تحتتأثير امواج الكتريسيته دچار ارتعاش شده و داخل بدن صداهايي توليد كرده كه پس از برگشت به دستگاه به شكل تصاوير مشاهده ميشود.
تفاوت عمده اين روش با سونوگرافي معمولي آن است كه در تصويربرداري سهبعدي بهجاي يك كريستال سه نوع كريستال در پروب بهكار برده شده تا همزمان در سه جهت صدا و امواج صوتي فرستاده شود و تصاوير در سه جهت طول، عرض و عمق توليد و قابل مشاهده شود. اين در حالي است كه در سونوگرافي چهاربعدي، بعد حركت نيز ثبت و نمايش داده ميشود بنابراين به تعداد كريستالهاي موجود در پروب افزوده ميشود تا حركات جنين به شكل زنده نمايش داده شود.رئيس انجمن راديولوژي استان فارس، امواج الكتريسيته ساطع شده از پروب دستگاه سونوگرافي را براي بدن مفيد دانسته و ميگويد: اگرچه اين امواج خطرات اشعه ايكس را ندارد ولي افزايش تعداد كريستالها و به دنبال آن تشديد امواج ممكن است در آينده عوارضي را به دنبال داشته باشد. به همين دليل سونوگرافي سه بعدي و چهار بعدي تنها در صورت لزوم آن هم يك مرتبه در طول بارداري درخواست ميشود.
برتري تصويربرداري دوبعدي
سونوگرافي، ابزاري تشخيصي و غيرتهاجمي است كه تاكنون آسيب يا عارضه آن روي جنين ثابت نشده است. اما دانشمندان هنوز اطلاعات كافي در رابطه با اثرات مخرب تكرار و قرار گرفتن طولاني مدت در معرض امواج آن در اختيار نداشته و به همين دليل براي انجام انواع سونوگرافي سه بعدي و چهار بعدي، محدوديت قائل هستند.
در حال حاضر، سونوگرافي معمولي يا دوبعدي كه تصاوير سياه و سفيد در اختيار پزشك قرار ميدهد، بيخطرترين روش تصويربرداري در دوران بارداري است كه اغلب براي تأييد ضربان قلب، رد هرگونه مشكل و يا حاملگي خارج از رحمي، تخمين سن بارداري، تعيين موقعيت جنين و تشخيص ناهنجاريهايي مانند سندرم داون مورد استفاده قرار ميگيرد.
به گفته دكتر آرسته، در كشورهاي غربی به دليل آنكه هنوز عواقب و عوارض سونوگرافي دو بعدي نيز نامشخص است و حتي امكان تظاهر آن در 30 تا 40 سال آينده وجود دارد، زنان باردار خود تمايلي به انجام آن ندارند و در برخي كشورهاي پيشرفته نيز تصويربرداري تنها يك مرتبه، آن هم در ماه پنجم يا ششم براي تشخيص نحوه زايمان انجام ميشود. اين درحالي است كه در كشور ما، زنان باردار چندين مرتبه به دلايل غيرموجه تحت سونوگرافي قرار گرفته و حتي در برخي موارد براي تهيه تصاوير واضحتر و عكس از سنين مختلف، داوطلب استفاده از سونوگرافي سه و چهار بعدي ميشوند.
به گفته دكتر آرسته، گاهي اوقات انجام سونوگرافي متوالي دوبعدي و يا حتي انواع سه بعدي يا چهاربعدي آن براي تشخيص ناهنجاريهاي ظاهري جنيني مانند شكاف كام يا برخي ناهنجاريهاي استخواني كاربرد دارد اما به دليل آن كه انواع سه بعدي و چهار بعدي آن سه برابر انرژي بيشتر با حداكثر قدرت به جنين وارد ميكند، انجام آن به صلاح جنين و زن باردار نبوده و بايد تنها در صورت لزوم و به تجويز پزشك انجام شود.
در حال حاضر، مقالات بسياري در رابطه با ناهنجاريهاي ناشي از سونوگرافي سه بعدي و چهار بعدي ارائه شده است. براساس مطالعات انجام شده، امكان آسيب پوست، سوختگي بافت نرم جنين و كاهش حس شنوايي جنين در اين دو روش تصويربرداري وجود دارد و حتي ممكن است عواقب خطرناك و تهديدآميزتري را به دنبال داشته باشد.
دكتر ابوالفضل مهديزاده، متخصص زنان و زايمان در اين رابطه معتقد است: از آنجا كه بررسي ارگانها و اندامهاي جنين در سونوگرافي سه بعدي و چهار بعدي زماني حدود 30 تا 45 دقيقه نياز دارد، فركانس بالاي ساطع شده در اين روش، اثر زيادي به جنين وارد كرده و حرارت ناشي از آن موجب آسيب به جنين و مادر ميشود.
وي بسياري ناهنجاريهاي جنيني را پيامد تكرارهاي بيمورد و غيرضروري سونوگرافي سه بعدي و چهار بعدي ميداند و تأكيد ميكند كه اين نوع سونوگرافيها تنها در صورت صلاحديد پزشك و تا حد امكان يك مرتبه در هفتههاي 18 تا 24 بارداري انجام شود. در غير اين صورت، براي زن باردار بدون سابقه مشكلي خاص، يك بررسي از طريق سونوگرافي دوبعدي كفايت ميكند.
تحقيقات ديگري كه روي تعدادي موش در آزمايشگاه انجام شد حاكي از آن بود كه امواج فراصوتي 7/6 مگاهرتز براي مدت 30 دقيقه يا بيشتر باعث پيدايش اختلالات عصبي در جنين موش شده و عواقبي مانند تأخير رشد ذهني را به دنبال داشته است. دانشمندان پس از بررسيهاي گوناگون به اين نتيجه رسيدند كه افزايش حرارت هنگام انجام تصويربرداري با فركانسهاي زياد عامل آسيب به سيستم عصبي مركزي
می شود و تكثر و رشد آن را دچار اختلال ميكند.
دكتر عباس درگاهي، راديولوژيست، مغز جنين را حساسترين عضو نسبت به امواج صوتي ميداند و ميگويد: از آنجا كه آسيب به مغز، عارضهاي جدي و جبرانناپذير است و سونوگرافي سه بعدي و چهار بعدي هيچگونه برتري نسبت به سونوگرافي معمولي ندارد، نبايد خطرات آن را به جان خريد زيرا هيچ ناهنجاري وجود ندارد كه در سونوگرافي سه بعدي و چهار بعدي قابل شناسايي باشد ولي در سونوگرافي دو بعدي قابل تشخيص نباشد.
وي اين قبيل سونوگرافيها را فاقد ارزش تشخيصي ميداند و معتقد است، هر نوع عارضهاي كه در سونوگرافي دو بعدي كشف ميشود در تصويربرداري سه بعدي تنها به كمك بعد و رنگ، فانتزي نمايش داده ميشود. همچنين برخلاف تفكرات عام مردم كه تصور ميكنند سونوگرافي سه بعدي نواقص را بهتر و دقيق نشان ميدهد بايد گفت دستگاه ناهنجاري را شناسايي نميكند بلكه فرد سونوگراف است كه با مهارت خود، بافتها را از هم تمايز داده و ناهنجاريها را تشخيص ميدهد كه اين فرآيند با سونوگرافي دوبعدي يا معمولي نيز امكانپذير است. علاوه بر اين، تصويربرداري سه بعدي هنگامي كه جنين در حال حركت است يا به ديواره رحم يا جفت چسبيده باشد، شديداً محدوديت داشته و وضوح تصوير كاهش پيدا ميكند.
ظاهر و سطح بدن تنها بعدي است كه در سونوگرافي سه بعدي و چهار بعدي قابل بررسي است بنابراين اطلاعات كافي در رابطه با ارگانهاي داخلي بدن مانند قلب و مغز را در اختيار پزشك قرار نميدهد و كاربرد زيادي در تشخيص ناهنجاريها ندارد بنابراين اين روش تصويربرداري در ليست تعرفههاي بيمه قرار نگرفته و استفاده غير ضروري آن تنها باعث اتلاف وقت و هزينه ميشود.