images

هالون و همکارانش هم چنین پژوهش های مربوط به ارزیابی اثربخشی رفتار درمانی شناختی را مورد مرور و بررسی قرار دادند. در درمان افسردگی معمولا رفتار درمانی شناختی به اندازه داروهای ضد افسردگی و روان درمانی بین فردی موثر است. از طرف دیگر چنانچه شخص به شدت افسرده باشد یا در صورتی که درمانگر شخص بسیار مجربی نباشد ممکن است رفتار درمانی شناختی در مقایسه با درمان های دیگر اثربخشی کمتری داشته باشد.
زنانی که به روش رفتار درمانی شناختی بهتر جواب می دهند زنانی هستند که ترجیح می دهند در روابط خود با دیگران فاصله عاطفی را رعایت کنند. در روش رفتار درمانی شناختی درمانجویان رابطه میمانه ای با دیمانگر خود برقرار نمی کنند. در حقیقت از درمانگرانی که روش درمان رفتاری شناختی را به کار می برند انتظار می رود که به جای آن که برای درمانجویان خود نقش محرم راز را ایفا کنند در نقش همکار آنها ظاهر شوند. درمانگران این شیوه خود را شخصی می دانند که برای درمان افسردگی درمانجوی خود به یک اندازه با او دست به تلاش می زند. این نوع موضع گیری ممکن استبا بعضی از انتظارات درمانجویان همخوانی نداشته باشد.
هم چنین درمانجویانی به رفتار درمانی شناختی به بهترین شکل ممکن جواب می دهند که در ابتدای درمان خیلی کم مستعد تحریف های شناختی بوده باشند. در این روش درمانگران رفتاری شناختی باورهای درمانجوی خود را ارزیابی می کنند و زمانی که آنها را موجه نبینند با درمانجو به چالش می پردازند. زنانی که منطقی اند و در پی بحث منطقی قانع می شوند به احتمال بیشتری از این روش سود می برند.

این مطلب توسط  مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد