این واژه دو معنی دارد که هر دو از نظر افسردگی مهم اند. یک معنی آن عکس انزوا و جدا انگاری است به این مفهوم که احساس ما درک می شود ولی عامل محرک به وجود آورنده احساس تشخیص داده نمی شود. شخص واپس زننده به طور ناگهانی غمگین می شود ولی علت آن را نمی داند در حالی که یک تماشاگر تیزبین وقایعی را که منجر به بروز آن احساس می شود مشاهده می کند. این واقعه ممکن است یک انتقاد، یک ناکامی یا یک سرزنش باشد که به سرعت ه درون خودآگاه بیمار می رود و از آن بیرون می آید. واقعه اصلی فراموش می شود یعنی واپس زده می شود ولی احساسات مربوط به آن ادامه می یابد. این موضوع ما را به معنی دوم واژه واپس زدن که رایج ترو معنی دارتر است راهنمایی می کند معنایی که در سایه آن وقایعی که به یاد ماندنش بیش از اندازه دردآور است به فراموشی سپرده می شود. این گونه واکنش ها در حوادث شوک آور هم دیده می شود که نمونه هایی از آن تجاوز جنسی، جنگ و فاجعه است که در اصل به فراموشی سپرده نمی شوند و به صورت کابوس یا اشکال دیگری ظاهر می شوند. شخص افسرده ای که با حادثه ای شوک آور مواجه شده است سعی می کند با استفاده از واپس زدن احساسات خود را از شرمساری خود به دور نگه دارد.
این مطلب توسط مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد
