29-10

امروزه با پیشرفت تکنولوژی تفریحات کودکان نسبت به تفریحات کودکان چند دهه قبل تغییرات بسیار زیادی داشته . اکثیر کودکان به جای بازی با دوستانشان مشغول بازی های کامپیوتری و دیدن برنامه کودک و انیمیشن ها هستند. پدر و مادر ها نیز بخاطر مشغله ی کاری ترجیح می دهند که کودکشان مشغول دیدن کارتون باشد تا اینکه مزاحم کار آنها شود. اما این برنامه ها بر روی افکار کودک چه تاثیری می گذارد؟

«كودك سه ساله من بيشتر از آنكه وقت خود را به بازي اختصاص دهد نسبت به تماشاي برنامه‌هاي كارتوني تلويزيون علاقه پيدا كرده است. البته از اينكه او ساعت‌ها جلوي تلويزيون آرام و ساكت مي‌نشيند، روي برنامه‌ها تمركز مي‌كند و گاه جملات يا لغات آن را در زندگي كودكانه‌اش به‌كار مي‌گيرد بسيار خوشحالم اما او بطور وسواس‌گونه‌اي نسبت به تماشاي برنامه‌هاي تلويزيوني اصرار دارد. او پس از تماشاي كارتون‌هاي برنامه كودك علاقه شديدي به تماشاي پيام‌هاي بازرگاني پيدا كرده است. البته ما سي‌دي‌هاي كارتوني براي او تهيه كرده‌ايم و به نظر مي‌رسد او از آنها درس‌هاي زيادي مي‌گيرد اما تماشاي كارتون يك عادت هميشگي براي او شده بطوري كه شب‌ها دير مي‌خوابد و صبح با بهانه‌گيري از خواب بيدار مي‌شود.»
نه تنها كودكان سه ساله بلكه كودكان بزرگتر هم اگر در معرض تماشاي زياد تلويزيون قرار گيرند ممكن است دچار مشكل شوند. عده‌اي از والدين تصور مي‌كنند اگر كودكشان مشغول تماشاي تلويزيون شود بسيار باهوش شده و همين آرامش نسبي به او كمك مي‌كند تا وضعيت رواني مطلوبي براي زندگي آينده‌اش پيدا كند اما متخصصان روانشناسي و جامعه‌شناسي نظرات ديگري در اين‌باره دارند.
دكتر شمس‌الدين كهاني روانشناس و استاد دانشگاه در مورد ارتباط يكسويه تلويزيون با كودكان مي‌گويد: «كارتون به عنوان يك هنر توانسته چه از نظر شكل ظاهري و چه ارتباطي با كودك ارتباط برقرار كند. البته اين ارتباط يكسويه است و اين مسئله سبب شده تلويزيون كودك را به عنوان گيرنده منفعل پيام درآورد. خصوصاً كارتون‌هاي تلويزيوني كه بيشترين تأثير را در كودك دارند و او بيشترين آموزه‌ها را از كارتون‌هاي تلويزيوني دارد. آنچه مهم است اين است كه سازندگان فيلم‌ها و كارتون‌هاي تلويزيوني چه اهدافي را دنبال مي‌كنند و كودك چه موضوعاتي را از اين كارتون‌ها آموزش مي‌بيند. زيرا كودكان در سن شكل‌گيري شخصيت قرار دارند و ذهنشان بيشتر از بزرگسالان در حال شكل‌گيري با موضوعات پيرامون است. بنابراين اين خانواده‌ها و رسانه‌ها و تلويزيون هستند كه بايد اهداف تربيتي كودكان را در نظر بگيرند. بخصوص وقتي كه كودك مشغول تماشاي تلويزيون شده و اهداف اصلي و حاشيه‌اي آن را بيش از پيش برداشت مي‌كند، رابطه برقرار كردن، كمك كردن، مشاركت گروهي در انجام كارها، تقسيم وظايف و ايفاي نقش از جمله موارد آموزشي است كه كودكان ياد مي‌گيرند لذا اگر برنامه‌هاي تلويزيوني ويژه كودكان جذابيت داشته باشد ولي كودك از هيجانات محتواي آنها چيزي به دست نياورد و حتي تأثير منفي از آنها بگيرد مسلماً كودك رشد ذهني مناسبي را از تماشاي اين كارتون‌ها دريافت نمي‌كند.
الگوبرداري از برنامه‌هاي تلويزيون
در تست‌هاي روانشناسي TAT كودكان تصاويري كارتون مانند به آنها ارائه مي‌شود و كودك به بيان كودكانه آن مي‌پردازد. در نتيجه كودك اميال و آرزوهايش را از طريق ابراز احساسات و بيان افكار نسبت به تصاوير كارتوني دنبال مي‌كند.»
دكتر امان‌اللـه قرايي مقدم، جامعه‌شناس در مورد تماشاي فيلم‌هاي كارتوني مي‌گويد: «يكي از انواع وسايل كمك آموزشي و تربيتي و يا به عبارتي وسايل ارتباط سمعي و بصري كارتون‌هايي است كه از رسانه ها به نمايش گذاشته مي‌شود. در واقع با تماشاي كارتون‌ها كودك از آنها جهت فكري مي‌گيرد. از ديدگاه متخصصان «ذهن كودك مانند لوح سفيدي است كه روي آن خط و شكلي كشيده نشده است» بنابراين كودك به‌راحتي به وسيله رنگ، شكل، حركات، رفتار و فلسفه اين كارتون‌ها تأثير مي‌پذيرد. كودك به وسيله كارتون‌هايي كه ساعت‌ها وقت خود را براي تماشاي آن صرف كرده در سراسر زندگي تأثير مي‌پذيرد. او با همسان‌سازي، الگوبرداري و همانندسازي رفتار الگوها را در حركاتش اجرا و تقليد مي‌كند.
از اين رو كشورهاي سازنده اين كارتون‌ها سعي مي‌كنند مغز كودكان جهان سوم را كه داراي فرهنگ‌ها، ارزش‌ها و هنجارهايي متفاوت هستند، شست‌وشو دهند. با اين كار اذهان كودكان تحت تأثير قرار مي‌گيرد و با نوعي رفتار اعتيادآور كودكان را به تماشاي انواع كارتون‌ها و بازي‌هاي رايانه‌اي دعوت كرده و كم‌كم آنها را غربزده مي‌كنند و در نتيجه رنگ و بوي كشورهاي غربي را در باور كودكان جهان سوم مي‌گنجانند.»
دكتر كهاني روانشناس و استاد دانشگاه مي‌گويد: در فيلم‌هاي كارتوني كه عموماً براي كودكان طراحي مي‌شود بايد به ويژگي‌هاي روانشناسي، شناختي و ذهني كارتون‌ها توجه شود. اغلب مادران به دليل مشغله كاري استفاده از اين كارتون‌ها را براي كودكان راهي مناسب براي جذب كودك مي‌دانند زيرا كودك ساعتي را به آرامي به تماشاي آن اختصاص مي‌دهد و ديگر كاري با مادر ندارد اما همزمان تجاربي به كودك از طريق كارتون‌ها انتقال داده مي‌شود كه ممكن است در مراحل بعدي مادر با آنها سر و كار بيشتري پيدا كند. بعضي از كارتون‌هايي كه براي كودك جنبه تخيلي دارند خلاقيت كودك را افزايش مي‌دهد و سوررئاليسم هستند به‌گونه‌اي كه اين خلاقيت را در جاهاي ديگر به كار مي‌گيرند و مهم است.
اما اگر در كارتون‌ها پيام‌هايي مثل دشمني، سركشي و نافرماني آموزش داده شود مسلماً در رفتار كودك اثر نامطلوب مي‌گذارد زيرا ذهن كودك مانند دوربين عكاسي است كه هرچه مي‌آموزد عين آن را ثبت مي‌كند.
زمانبندي مناسب
يكي از مشكلات الگوي تربيتي والدين اين است كه ساعت خاصي را براي تماشاي كودك در نظر نمي‌گيرند. زمان‌بندي مناسب براي تماشاي تلويزيون از سوي كودكان با نظارت والدين به مدت يك يا دو ساعت در روز كافي است. اما متأسفانه امروزه كودكان ساعت‌ها به تماشاي تلويزيون و پلي‌استيشن و انواع فيلم‌هاي سه بعدي مي‌نشينند و توجهي به انجام تكاليف و كارهاي ديگر مانند ورزش و كتابخواني ندارند.
در نتيجه خستگي ناشي از تماشاي كارتون‌ها و برنامه‌هاي غيرضروري رايانه‌اي روي فرآيند يادگيري و ذهني كودك اثر منفي گذاشته و او را حتي از انجام كارهاي ضروري و فعاليت ذهني بازمي‌دارد.
بنابراين والدين كودك مي‌بايست بر مدت زمان تماشاي فيلم‌هاي كارتوني نظارت مستقيم داشته باشند. مواقعي كه كودك بيش از اندازه به تماشاي تلويزيون علاقه نشان مي‌دهد، او را از ديدن طولاني‌مدت كارتون‌ها منع كرده و يا فرصت تماشاي آن را محدودتر كنند.
زيرا كودك مي‌بايست فرصت بيشتري را براي مطالعه و انجام كارهاي ديگر اختصاص دهد. در اين صورت ممكن است تماشاي طولاني‌مدت كارتون ذهن او را كليشه‌اي كرده و او با افت تحصيلي روبه‌رو شود. از اين رو بهتر است هفته‌اي 4-3 ساعت براي ديدن فيلم‌هاي كارتوني به كودك وقت داده شود و نه بيشتر. كودك مي‌بايست حتي‌المقدور روزي يك ساعت با نظارت پدر و مادر به تماشاي كارتون‌ها بنشيند. البته تماشاي صرف كارتون مهم نيست. والدين در پايان فيلم بايد از او بخواهند تا راجع به آنچه ديده و شنيده صحبت كند. اگر كودك اصرار به تماشاي كارتون بيش از زمان معين شده دارد بايد به او آموخت كه درخواستش را به تأخير بيندازد. زيرا به تأخير انداختن درخواست در فرايند رشد او اثر مي‌گذارد و تجربه كافي را براي پاسخ به نيازهاي او براي رشد رواني و اجتماعي كودك در اختيارش مي‌گذارد.
دكتر قرايي مقدم با اشاره به جنبه‌هاي مثبت و منفي تماشاي فيلم‌هاي كارتوني مي‌گويد: جنبه منفي اينگونه فيلم‌هاي كارتوني اين است كه افكار كودك را از اصالت فرهنگي دور مي‌كند. اما جنبه مثبت آنها، آن است كه افكار نو و تازه‌اي را به ذهن كودك تزريق مي‌كند؛ هرچند ممكن است ديدگاه كارتون‌ها با ديدگاه، طرز تفكر و آمال كودك فرق داشته باشد.
بنابراين كارتون‌ها به عنوان يك رسانه مهم و تأثيرگذار آموزشي و پرورشي نقش بسيار مهم و عميقي بر كودك دارد. از اين رو كارتون‌ها به عنوان يك وسيله سمعي و بصري داراي نقشي در بازي‌هاي فردي و گروهي كودك دارد. كودك با تماشاي كارتون ياد مي‌گيرد كه چگونه در زندگي نقش داشته باشد.
دكتر قرايي مقدم همچنين مي‌افزايد: بايد به كودكان از دوران كودكي خوبي و بدي را آموزش داد. سازندگان كارتون در كشورهاي مبدأ بايد با ارزش‌ها و هنجارهاي جهاني كارتون را ساخته تا كودك مصرف كننده ساير كشورها با دوگانگي و تضاد شخصيتي و فرهنگي روبه‌رو نشود.
دكتر كهاني همچنين مي‌گويد: كودكان در كنار تماشاي تلويزيون به تحرك فيزيكي نياز دارند، از اين رو تماشاي طولاني مدت رايانه و تلويزيون بر شكل‌بندي استخوان‌هايشان اثر مي‌گذارد. همچنين تماشاي برنامه‌هاي كودك بر چشم و روان كودك نيز اثرگذاشته و منجر به برانگيختگي و هيجان زدگي كودك مي‌شود و براي او مشكلاتي را ايجاد مي‌كند.
بايد در انتخاب برنامه‌هاي كودك به يادگيري درسي و اهميت آن بر كودك نيز توجه داشت و در تابستان با انتخاب برنامه‌هايي مانند: شنا و انواع ورزش‌ها و كارهاي فرهنگي كه متناسب با سن كودك و توان كودك است او را به سمت درست هدايت كرد. البته تماشاي كارتون‌ها توسط كودك با فرهنگ خانواده رابطه مستقيم دارد.
هرچه والدين مدت زمان طولاني‌تري را به تماشاي فيلم‌هاي تلويزيوني بپردازند كودكان نيز تمايل بيشتري به تلويزيون پيدا مي‌كنند.
ارتقاي توانمندي فكري كودك
گرچه عده‌اي از متخصصان معتقدند تلويزيون بر وضعيت فكري و تمركز كودكان اثر بد مي‌گذارد اما عده‌اي ديگر از روانشناسان بر اين باورند تماشاي تلويزيون بر توانمندي‌هاي فكري آنها اثر خوب و مفيد هم دارد.
به همين دليل دكتر محمدرضا ساعي، روانشناس در اين باره مي‌گويد: كودكان امروز به دليل ارتباط گسترده‌شان با جهان پيرامون توانمندي ذهني بالاتري نسبت به نسل‌هاي قبل‌تر خود دارند. اين كودكان وقتي چند ساعت از روز را به تماشاي برنامه‌هاي تلويزيوني مي‌پردازند علاوه بر اينكه شيوه ارتباطات اجتماعي را فرامي‌گيرند، ياد مي‌گيرند كه چگونه به خلق جهان پيرامون‌شان بپردازند و چگونه از دنياي تخيلي كارتون براي خود دنياي واقعي ساخته و تجربيات موجود در آن را در زندگي‌شان به كار گيرند. از اين رو برنامه‌هاي سازنده، علمي، فرهنگي و تربيتي كه در آن موازين اخلاقي، رواني و اجتماعي به درستي شكل مي‌گيرد براي كودك مفيد است. اما نبايد فراموش كرد آن ذهني در نهايت فعال و توانمند است كه جاري باشد و چون مرداب يك جا نماند. اگر كودك در روز تنها كارتون نگاه كند و يا تنها بازي كند و ارتباط اجتماعي و بيروني نداشته باشد ذهن فعال و توانمندي پيدا نخواهد كرد. مهم اين است كه كودك بعد از تماشاي كارتون و برنامه‌هاي تلويزيوني و بازي‌هاي كامپيوتري بتواند تجربيات كسب كرده‌اش را بازي كرده و تمرين كند تا به مهارت دست پيدا كند. البته تماشاي برنامه‌هاي تلويزيوني بيشتر از سه ساعت براي كودكان مجاز نيست.
دكتر ساعي همچنين مي‌گويد: «بهتر است كودكان به جاي تماشاي مكرر سي‌دي‌هاي كارتوني از برنامه‌هاي زنده كودك در تلويزيون استفاده كنند زيرا كودكان در اين حالت تجربيات بيشتري كسب كرده و خلاقيت ذهني و فكري‌شان بالا مي‌رود. علاوه بر آن كودك در تماشاي برنامه‌ها زمان‌بندي پيدا كرده و تا هنگامي كه برنامه تلويزيوني و كارتوني در حال پخش است آن را تماشا خواهد كرد و مجبور نيست ساعت‌ها وقت خود را پاي برنامه‌هاي كارتوني ويدئويي صرف كند و به اين وضعيت عادت نامطلوب پيدا كند.