baby3

ما اکثرا اثرات رفتاری مادرانی را که با چنین اختلالاتی مواجه هستند در فرزندان آنها مشاهده می کنیم. این فرزندان غالبا مضطرب و عصبی اند و به سختی می توانند با هم کلاسی های خود سازگاری کنند و به کارهای تحصیلی شان بپردازند. آنان به خوبی می دانند که مادرشان در وضعیت نگران کننده ای قرار دارد و احساس می کنند باید بتوانند برای او چاره ای بیابند. این کودکان اغلب مبدل به بزرگسال نمایانی بسیار پر طاقت و مستقل می شوند و در واقع به عنوان بزرگسال مسئولیت نگهداری از مادر خود را در زمینه هایی چون تهیه غذا، نظافت منزل و پرستاری از برادران و خواهران کوچک تر به عهده می گیرند. در بسیاری از مواقع پس از بهبود مادر واکنشی منفی روی می دهد یعنی با مسئولیت پذیری مجدد مادر فرزند خشمی را که در شرایط رهاشدگی عاطفی فرو نشانده بود احساس می کند و یاغی می شود و می خواهد توانایی مادر را برای اینکه دوباره قابل اعتماد باشد در بوته آزمایش قرار دهد. در این حال مادر که هنوز آسیب پذیر است به دشواری می تواند درک کند که چرا فرزندش از این واقعیت که او را دوباره سرپا می بیند خوشحال و شکرگزار نیست. به همین لحاظ ممکن است افسردگی اش بار دیگر عود کند. افسردگی در خانواده می تواند به یک دور باطل تبدیل شود.

این مطلب توسط  مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد