کمرویی با چه مولفه هایی ایجاد می شود و چه روش هاییی برای برطرف کردن آن باید در نظر بگیریم افراد کمرو چه ویژگی های شخصیتی دارند و روحیات آن ها چگونه قابل تغییر است؟
گذشته از مسأله درونگرا و برونگرا بودن، همه ما گاهی اوقات در موقعیتهایی قرار میگیریم که به شدت خجالتزده میشویم. معمولاً تصور میشود که فقط افراد درونگرا در چنین موقعیتهای اجتماعی خجالت میکشند، اما این تصور اشتباه است.
، وقتی که وارد اتاقی پر از جمعیت میشوید و ناگهان همه به سمت شما برمیگردند و نگاهتان میکنند، چه حالی پیدا میکنید؟ از سر تا پایتان خیس عرق میشود؟ وقتی که میخواهید حرفتان را به کسی که از ته دل عاشقش شدهاید، بگویید چه حالی میشوید؟ یا وقتی که میخواهید از کسی درخواست کار کنید، اما مردد ماندهاید که چگونه درخواست خود را به زبان بیاورید چه میکنید؟
چرا قرار گرفتن در چنین موقعیتهای اجتماعی شما را تا این اندازه دستپاچه و مضطرب میکند؟ چرا همیشه چیزی جلوی حرکت شما را به جلو میگیرد و به زور شما را به عقب میکشاند؟ گذشته از مسأله درونگرا و برونگرا بودن، همه ما گاهی اوقات در موقعیتهایی قرار میگیریم که به شدت خجالتزده میشویم.
معمولاً تصور میشود که فقط افراد درونگرا در چنین موقعیتهای اجتماعی خجالت میکشند، اما این تصور اشتباه است؛ چرا که افراد برونگرا نیز هنگام قرار گرفتن در برخی موقعیتها احساس ناراحتی میکنند.
سه مولفه اصلی کمرویی
خودآگاهی بیش از حد (شما اطلاعات گستردهای در مورد خودتان دارید؛ خصوصاً در موقعیتهای اجتماعی)
خود منفی بینی بیش از حد (شما خودتان را بیش از اندازه منفی میبینید)
مشغولیت ذهنی بیش از حد در مورد کارهای منفی (وقتی که در میان جمع هستید، به هر کار منفی که انجام میدهید، بیش از حد توجه میکنید)
چرا دچار خجالت و کمرویی میشویم؟ همه ما به شکلهای مختلف خجالت را تجربه میکنیم و میزان کمروییمان با هم فرق دارد. اما دلایل ریشهای کمروییها عبارتند از
داشتن تصویر ضعیف از خود در ذهن
این احساس معمولاً در دوران دبیرستان بیشتر به ما دست میدهد. ما فکر میکنیم که ویژگیهای منحصر به فردمان چندان جالب نیستند و آنقدر ارزش ندارند که توجه کسی را جلب کنند. فکر میکنیم که دیگران از ما بهتر، جالبتر و جذابترند و سعی میکنیم از آنها تقلید کنیم. دیگران ما را خجالتی نمیدانند، ولی اغلب اوقات دچار خجالت میشویم.
توجه بیش از حد به کارهای منفی خود
وقتی که در کنار دیگران هستیم، بسیار حساس میشویم و تمام کارهایی را که انجام میدهیم، بارها در ذهن خود مرور میکنیم. این کار باعث میشود که مدام دلهره و نگرانی داشته باشیم. با هر حرکت کوچک از خود هزاران هزار سوال میپرسیم.
مدام فکر میکنیم که همه در حال نگاه کردن به ما هستند و متوجه تمام جزئیات ما میشوند؛ به همین دلیل در کنار دیگران اصلاً احساس آرامش و راحتی نداریم و بسیار عصبی میشویم و نمیتوانیم درک کنیم که مردم پر مشغلهتر از آن هستند که به تمام جزئیات مربوط به ما دقت و توجه کنند.
زدن برچسب خجالتی به خود
وقتی که به خودمان برچسب یک «فرد خجالتی» را میزنیم، از نظر روانی نیز به سمت همین طرز فکر حرکت میکنیم و انتظاراتمان در زندگی بر پایه آن شکل میگیرد. مرتباً به دیگران میگوییم: «من خجالتی هستم» و با خودمان میاندیشیم «بله همینگونه است؛ طبیعت من خجالتی است.»
وقتی که چنین برچسبی به خودمان میزنیم، نباید انتظار داشته باشیم اتفاق دیگری رخ دهد. ما عمری را اسیر این طرز فکر خود میمانیم. آنقدر این جمله را تکرار میکنیم که اگر روزی هم بخواهیم در یک جمع به گونه دیگری رفتار کنیم، همه از ما توقع خجالتی بودن دارند. گاهی اوقات دلمان میخواهد فریاد بزنیم که کمرو و خجالتی نیستیم؛ ولی دیگران را به این طرز فکر خود عادت دادهایم…
همهچیزهایی را که به طور مکرر برای خود تکرار میکنید، ذهن ناخودآگاهتان میشنود و همانگونه عمل میکند. اگر مرتباً با خودتان تکرار کنید که ناتوان و بیعرضه یا بسیار خجالتی هستید، بیشتر به سمت این خصوصیات سوق مییابید.
چگونه بر کمرویی خود غلبه کنیم؟
کمرویی خود را بشناسید
سعی کنید نوع خجالتی بودن خود را تشخیص دهید و تأثیر آن را در زندگیتان مشخص کنید. محرکهایی که باعث میشوند این احساس را داشته باشید، بشناسید.
به آگاهی بیشتری از خودتان دست یابید
بدانید که دنیا در حال تماشا کردن شما نیست. مردم آنقدر پر مشغله هستند که فرصت زیادی برای این کارها ندارند. به جای آن سعی کنید آگاهی خود را افزایش دهید. آگاهی و شناخت خویشتن اولین گام برای تغییر زندگی و بهبودی اوضاع است.
توانایی خود را بشناسید
همه ما قدرتها و تواناییهای خاص خودمان را داریم. اگر همه مثل هم بودیم، دنیا دیگر جذابیتی نداشت و همهچیز تکراری میشد. چیزی را بیابید که در آن مهارت و توانایی بیشتری دارید و روی آن متمرکز شوید. با تکیه بر تواناییهای منحصر به فردتان عزت نفس بیشتری برای خود ایجاد کنید. قدرتهای خاصتان به شما مزیتهای ویژهای میدهند.
یاد بگیرید که خود را دوست داشته باشید
تحسین و تقدیر کردن خودتان را تمرین کنید. برای خودتان یک نامه محبتآمیز بنویسید کارهایی انجام دهید که دوست دارید. زمانی را به شناخت خودتان اختصاص دهید.
همیشه از دیگران تقلید نکنید
اگر تلاش شما بر این باشد که از دیگران تقلید کنید و خودتان را مثل آنها کنید، کمکم همهچیز خستهکننده میشود. بدانید که متفاوت بودن خوب است.
روی دیگران متمرکز شوید
به جای آنکه روی ناشیگریهای خود در موقعیتهای اجتماعی متمرکز شوید، روی دیگران متمرکز شوید. بهتر است روی شناخت بیشتر آنها متمرکز شوید؛ مثلاً آنها را در وضعیتی قرار دهید که بشتر راجع به خودشان حرف بزنند.
نگرانیها و دلهرهها را از خود بیرون کنید
ترس و نگرانی به طرز طاقتفرسایی شما را در تصمیم مثبتی که گرفتهاید، مأیوس میکنند. یکی از بهترین راهها برای غلبه بر دلهره و ترس، عمیق نفس کشیدن است. چشمان خود را ببندید و نفس عمیق بکشید. روی نفسهای خود متمرکز شوید و به آرامی دم و بازدم را انجام دهید. یک شیوه دیگر، تمرین یوگا است. نفسهای خود را بشمارید تا وقتی که احساس راحتی بیشتر کنید.
تصویرسازی ذهنی کنید
خود را در یک موقعیت مطمئن و شاد تصور کنید. چشمان خود را ببندید. در یک موقعیت راحت بنشینید. به یک موسیقی آرام گوش بدهید و خود را در یک موقعیت خوب تصور کنید. از تمام حواس خود برای واقعیتر کردن این تصویر ذهنی کمک بگیرید.
به خودتان انرژی مثبت بدهید
کلمات، قدرت و نیرویی باور نکردنی دارند. همهچیزهایی را که به طور مکرر برای خود تکرار میکنید، ذهن ناخودآگاهتان میشنود و همانگونه عمل میکند. اگر مرتباً با خودتان تکرار کنید که ناتوان و بیعرضه یا بسیار خجالتی هستید، بیشتر به سمت این خصوصیات سوق مییابید.
در عین حال اگر مرتب در درون خود تکرار کنید که توانا، مطمئن، لایق و … هستید، ذهن ناخودآگاهتان آنها را میشنود و عملکرد خود را با این حقیقت جدید مطابقت میدهد. در عین حال که نمیتوان به خود دروغ گفت، باید دانست که تصویرسازیهای مثبت ذهنی، برای قدم گذاشتن در جاده مثبت زندگی، نقش مهمی ایفا میکنند.
رد شدن را بپذیرید
این را بپذیرید که ممکن است شما نیز پذیرفته نشوید. در چنین مواقعی بهتر است سریع جبههگیری نکنید. همه ما انسانها گاهی اوقات از طرف برخی افراد پذیرفته نمیشویم. این حقیقت بخشی از زندگی است. اینکه به هنگام رد شدن، چه واکنشی نشان میدهیم، مهم است.
بهتر است که قبل از وقوع آن، خود را از نظر ذهنی و روحی آماده کنید؛ همیشه طرد شدن دلیل بر خطا کردن نیست. گاهی اوقات سناریو مطابق میل ما نوشته نمیشود و ما باید حقیقت را بپذیریم. باید از این پذیرفته نشدن درس بگیریم. حتی این موقعیت نیز باید به قویتر شدن و بهتر شدن ما کمک کند.
کمالگرایی را رها کنید
وقتی که شروع به مقایسه خود با دیگران میکنید، بیشتر گرایش دارید خود را با معروفترین و موفقترین افراد مقایسه کنید. انتظاراتتان بالا میرود؛ چرا که خود را به طرز غیرقابل قبولی با افرادی که شبیه شما نیستند مقایسه کردهاید. بهتر است از خیر این تصاویر کامل ذهنی بگذرید. شما نباید از خودتان انتظار چیزهایی را داشته باشید که از حد توانتان خارج هستند.
مهارتهای اجتماعی را تمرین کنید
مهارتهای اجتماعی نیز درست همانند سایر مهارتها با تمرین و تجربه بهبود مییابند. هر چه بیشتر در موقعیتهای اجتماعی قرار بگیرید، در آینده بهتر با این مسائل کنار میآیید و از بودن در این شرایط نمیترسید.
سه سوال از خود بپرسید
هنگام قرار گرفتن در موقعیتهای اجتماعی که شما را عصبی میکنند، از خودتان بپرسید: آیا من نفس میکشم؟ آیا من احساس راحتی میکنم؟ آیا من به خوبی راه میروم؟
روی لحظهها متمرکز شوید
وقتی که با کسی حرف میزنید، اینکه چگونه هستید و چگونه به نظر میرسید را فراموش کنید و روی کلمات متمرکز شوید. در جملات غرق شوید و سعی کنید دیگران را از این راه جذب کنید.
موفقیتها و پیروزیهای خود را ثبت کنید
از این به بعد، موفقیتهای بیشتری خواهید داشت؛ پس بهتر است آنها را ثبت کنید. شما به درک بهتری از خودتان و بینش بیشتری نسبت به حقایق دست مییابید؛ حقایق پنهان در اجتماع که گاه هیچکس به آنها توجه نمیکند. پیروزیهای خود را ثبت و آنها را به شکل یک دفتر از وقایع مهم زندگی گردآوری کنید.
این کار باعث میشود اعتماد به نفستان نیز افزایش یابد و توجه خود را بیشتر روی چیزهایی که به نفع شما هستند، متمرکز کنید؛ نه آن چیزهایی که آزارتان میدهند.
ماهنامه دنیای سلامت